۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'جسماني' به 'جسمانی') |
||
خط ۱۲۳: | خط ۱۲۳: | ||
بخش نخست الفوز الاصغر در 10 فصل مربوط به اثبات صانع يا خداشناسى است. در فصل نخست، ابوعلى مسكويه اثبات آفريدگار را از سويى آسان و از سويى بس دشوار مىداند: آشكار است، چون سخت مىدرخشد، نهان است، چون چشم خرد در برابرش از كار مىافتد (ص 11). در فصل دوم، سخن در اين است كه فلاسفۀ پيشين همگى در اثبات هستى آفريدگار كوشيده و در آن سخن گفتهاند (ص 17). در فصل سوم، هر جسم طبيعى-اعم از موجود يا در حال ايجاد-را داراى حركتى مىداند ويژۀ خود او، زيرا اقوام جسم به صورت ويژۀ خود اوست و صورت ويژهاش مقوّم ذات او و ذات او همان طبيعت اوست و طبيعتش مبدأ حركت خاص او و همين است كه او را به سوى تماميت به حركت وا مىدارد. تماميت هر چيز سازگار با خود اوست. هر متحركى كه به سوى تماميت خود در حركت است، حركتش به سبب شوق است و آنچه به شوق مىآيد، معلول مشوّق خويش است. چون علت طبعا مقدم بر معلول است. از اين رو استدلال به حركت، بهترين استدلال بر وجود آفريدگار است (ص 20-21). در فصل چهارم، مسكويه با اين استدلال كه هر جنبندهاى به جنبانندهاى نيازمند است و در نهايت جنبانندهاى است كه خود جنبنده نيست، به اثبات ذاتى بودن وجود براى آفريدگار مىپردازد و نتيجه مىگيرد كه مبدع نخستين، عدم پذير نيست و وجود او واجب است (ص 22-23). | بخش نخست الفوز الاصغر در 10 فصل مربوط به اثبات صانع يا خداشناسى است. در فصل نخست، ابوعلى مسكويه اثبات آفريدگار را از سويى آسان و از سويى بس دشوار مىداند: آشكار است، چون سخت مىدرخشد، نهان است، چون چشم خرد در برابرش از كار مىافتد (ص 11). در فصل دوم، سخن در اين است كه فلاسفۀ پيشين همگى در اثبات هستى آفريدگار كوشيده و در آن سخن گفتهاند (ص 17). در فصل سوم، هر جسم طبيعى-اعم از موجود يا در حال ايجاد-را داراى حركتى مىداند ويژۀ خود او، زيرا اقوام جسم به صورت ويژۀ خود اوست و صورت ويژهاش مقوّم ذات او و ذات او همان طبيعت اوست و طبيعتش مبدأ حركت خاص او و همين است كه او را به سوى تماميت به حركت وا مىدارد. تماميت هر چيز سازگار با خود اوست. هر متحركى كه به سوى تماميت خود در حركت است، حركتش به سبب شوق است و آنچه به شوق مىآيد، معلول مشوّق خويش است. چون علت طبعا مقدم بر معلول است. از اين رو استدلال به حركت، بهترين استدلال بر وجود آفريدگار است (ص 20-21). در فصل چهارم، مسكويه با اين استدلال كه هر جنبندهاى به جنبانندهاى نيازمند است و در نهايت جنبانندهاى است كه خود جنبنده نيست، به اثبات ذاتى بودن وجود براى آفريدگار مىپردازد و نتيجه مىگيرد كه مبدع نخستين، عدم پذير نيست و وجود او واجب است (ص 22-23). | ||
فصل پنجم به اثبات يگانگى خدا اختصاص دارد (ص 25). فصل ششم تا هشتم در نفى | فصل پنجم به اثبات يگانگى خدا اختصاص دارد (ص 25). فصل ششم تا هشتم در نفى جسمانیت خدا و اثبات ازليّت اوست و اينكه خدا به روش سلبى و برهان خلف شناخته مىشود، نه به روش ايجابى و برهان مستقيم، زيرا سخن نه از چيزى است كه در اوست، بل از چيزى است كه در او نيست (ص 27-31). فصل نهم در اين است كه نخستين وجود صادر از مبدأ، عقل اول است كه هم به گفتۀ او عقل فعال ناميده مىشود، باقى و تغيير ناپذير است، زيرا بى هيچ واسطهاى، فيض از خدا مىگيرد. سپس نفس فلكى است كه به واسطۀ عقل اول پديد آمده و از همين رو وجودش تمام نيست و براى آنكه به تماميت خويش رسد، نياز به حركت دارد (ص 32). در فصل دهم گويد: خداوند اشيا را آفريد، اما نه از چيزى. در اين فصل سخن اسكندر افروديسى را-در رد نظر [[جالینوس]] كه گويد: «هر چيز از چيز ديگرى پديد مىشود» -تأييد مىكند (ص 35). | ||
بخش دوم اين كتاب نيز در 10 فصل كوتاه و در شناخت نفس و معاد است. فصل نخست در تجرد نفس است. مسكويه در مقدمۀ تهذيب نيز اين مسأله را با استدلالهاى مشابهى اثبات كرده است (ص 3-5). | بخش دوم اين كتاب نيز در 10 فصل كوتاه و در شناخت نفس و معاد است. فصل نخست در تجرد نفس است. مسكويه در مقدمۀ تهذيب نيز اين مسأله را با استدلالهاى مشابهى اثبات كرده است (ص 3-5). |
ویرایش