۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== ساختار ==' به '==ساختار==') |
جز (جایگزینی متن - 'جسماني' به 'جسمانی') |
||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
طريقت نجمالدين، بر پايه شريعت استوار بوده و اهتمام جدى او در تفسير، جمع بين طريقت و شريعت مىباشد. قرآن از زاويه نگاه او متنى مقدس است كه هر كسى از آن بهره خود را اخذ مىنمايد. جنبههاى ظاهرى آن، برای شريعتمداران و عالمان، همانقدر اهميت دارد كه جنبههاى باطنى و لايههاى درونى آن برای اولياء و اصحاب بصيرت و عارفان. از نظر اين عارف، اهل لغت و عربىدانان، بر جنبه ظاهرى قرآن اطلاع مىيابند و اشراف بر ابعاد باطنى و درونى اين كتاب، جز برای ارباب قلوب، ميسر نمىباشد. به عقيده او، كسانى را كه خداوند علم لدنى و الهام، عطا فرموده است جزء اين دسته قرار مىگيرند.<ref>قاسمپور، محسن، ص319</ref> | طريقت نجمالدين، بر پايه شريعت استوار بوده و اهتمام جدى او در تفسير، جمع بين طريقت و شريعت مىباشد. قرآن از زاويه نگاه او متنى مقدس است كه هر كسى از آن بهره خود را اخذ مىنمايد. جنبههاى ظاهرى آن، برای شريعتمداران و عالمان، همانقدر اهميت دارد كه جنبههاى باطنى و لايههاى درونى آن برای اولياء و اصحاب بصيرت و عارفان. از نظر اين عارف، اهل لغت و عربىدانان، بر جنبه ظاهرى قرآن اطلاع مىيابند و اشراف بر ابعاد باطنى و درونى اين كتاب، جز برای ارباب قلوب، ميسر نمىباشد. به عقيده او، كسانى را كه خداوند علم لدنى و الهام، عطا فرموده است جزء اين دسته قرار مىگيرند.<ref>قاسمپور، محسن، ص319</ref> | ||
اين نظريه، از فروع تئورى كلى عارفان درباره جهان نشأت مىگيرد كه هر چيزى را در جهان داراى ظاهر و باطن مىدانند و قرآن نيز كه كتاب تدوين است، در تبعيت از اين قانون مستثنى نمىباشد. نويسنده در رويكرد كلى خود به قرآن، با توجه به اين اصل بنيادين، تفسير خود را فراهم آورده است. او اين اصل را، در تأويل آيه شريفه ''' «وَ كذلِك نُرِي إِبْراهِيمَ مَلَكوتَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» '''.<ref>انعام: 75</ref>خاطرنشان مىسازد كه | اين نظريه، از فروع تئورى كلى عارفان درباره جهان نشأت مىگيرد كه هر چيزى را در جهان داراى ظاهر و باطن مىدانند و قرآن نيز كه كتاب تدوين است، در تبعيت از اين قانون مستثنى نمىباشد. نويسنده در رويكرد كلى خود به قرآن، با توجه به اين اصل بنيادين، تفسير خود را فراهم آورده است. او اين اصل را، در تأويل آيه شريفه ''' «وَ كذلِك نُرِي إِبْراهِيمَ مَلَكوتَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» '''.<ref>انعام: 75</ref>خاطرنشان مىسازد كه جسمانیت، دنيا، صورت، شهادت و ملك، عناوين جنبه ظاهرى جهان هستىاند و روحانیت، آخرت، معنا و غيب الغيوب، عناوين جنبه باطنى جهان. انسان و قرآن نيز در اين چارچوب و قاعده قابل تعريفند.<ref>همان، ص320</ref> | ||
از نظر او اين سخن خدا كه مىگويد: ''' «أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ» '''، بهترين گواه بر ظاهر و باطن داشتن قرآن است. به نظر وى، ظاهر و باطن قرآن نيز هماهنگ با آن اصل كلى است كه قبلا مورد اشارت قرار گرفت.<ref>همان</ref> | از نظر او اين سخن خدا كه مىگويد: ''' «أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ» '''، بهترين گواه بر ظاهر و باطن داشتن قرآن است. به نظر وى، ظاهر و باطن قرآن نيز هماهنگ با آن اصل كلى است كه قبلا مورد اشارت قرار گرفت.<ref>همان</ref> |
ویرایش