۶۱٬۱۸۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'ـ' به '') |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
==ولادت و موطن== | ==ولادت و موطن== | ||
درباره تاریخ | درباره تاریخ دقیق تولد وی سخنی نگفتهاند و با قرائنی فقط میتوان به حدود آن پی برد. یکی از آن قرائن، شاگردیِ کاتبی نزد سیمی نیشابوری در آداب کتابت و منشیگری است. کاتبی در صِغَر سن به جرگه شاگردان سیمی درآمده و سالها از محضر این خطّاط نامی علمآموزی کرده است. با برداشت از قراینی میتوان زمان تولّد وی را اوایل نیمه دوم از قرن هشتم هجری تخمین زد<ref>ر.ک: حیدری یساولی، علی، ص28-26</ref>. | ||
بهجز شیرعلیخان لودی در مرآة الخيال که اصل وی را از ناحیهای از اعمال تبریز و هدایت در رياض العارفين که او را از مردم شیراز دانسته، همه مآخذ، اصلش را از ترشیز میگویند؛ اگرچه خود گفته است که از نیشابورم: | |||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
و البته به قول قاضی نورالله شوشتری، «فرق میانِ این دو سخن بر کسی که عارف به اصل و فرع | و البته به قول قاضی نورالله شوشتری، «فرق میانِ این دو سخن بر کسی که عارف به اصل و فرع ولایت نیشابور است، ظاهر است» و بیتردید این مطلب برای [[فروزانفر، بدیعالزمان|بدیعالزّمان فروزانفر]] ظهور داشته که فرموده: متقدمین، اکثر قسمتهای خراسان را نسبت به نیشابور داده و در قرون اوّل [تا] اوایل قرن هفتم، اکثر فضلای تُرشیز و بلوک رخ و حدود آن را به نیشابوری شمردهاند؛ چنانکه معجم الأدبای یاقوت گواه است. ظاهراً تولّد کاتبی در یکی از دهات مابین نیشابور و تُرشیز اتّفاق افتاده و ممکن است که برحسب اختلافِ حدود، گاهی جزء حکومت ترشیز و گاهی جزء حکومت نیشابور محسوب شده باشد<ref>ر.ک: همان، ص26؛ وحیدیان کامیار، تقی، ص7</ref>. | ||
کاتبی در ابتدای حال به شهر نیشابور آمد و نزد سیمی نیشابوری تعلیم گرفت. در شاعری و خوشنویسی مهارتی یافت. به سبب همین خوشنویسی، تخلصش کاتبی است. گویند استادش «سیمی» بر او رشک برد و کاتبی دریافت و راهی هرات شد. بایسنقر میرزا او را گرامی داشت. کاتبی چندی بعد به استرآباد و گیلان و از آنجا به شروان نزد امیر ابراهیم شاه شروانی رفت و از آنجا به آذربایجان سفر کرد. کاتبی گرچه از امیران صله و انعام یافت، اما در هیچجا قدرش، چنانکه باید شناخته نشد؛ لذا از تبریز به اصفهان رفت و به صحبت [[ترکه اصفهانی، علی بن محمد|خواجه صاینالدین ترکه]] رسید و در تصوف تربیتها یافت و کسب کمال کرد و سرانجام به استرآباد بازگشت و تا سال 838ق، که وبا یا به قولی طاعون در شهر شایع شد در آنجا بود<ref>ر.ک: وحیدیان کامیار، تقی، ص8-7</ref>. | کاتبی در ابتدای حال به شهر نیشابور آمد و نزد سیمی نیشابوری تعلیم گرفت. در شاعری و خوشنویسی مهارتی یافت. به سبب همین خوشنویسی، تخلصش کاتبی است. گویند استادش «سیمی» بر او رشک برد و کاتبی دریافت و راهی هرات شد. بایسنقر میرزا او را گرامی داشت. کاتبی چندی بعد به استرآباد و گیلان و از آنجا به شروان نزد امیر ابراهیم شاه شروانی رفت و از آنجا به آذربایجان سفر کرد. کاتبی گرچه از امیران صله و انعام یافت، اما در هیچجا قدرش، چنانکه باید شناخته نشد؛ لذا از تبریز به اصفهان رفت و به صحبت [[ترکه اصفهانی، علی بن محمد|خواجه صاینالدین ترکه]] رسید و در تصوف تربیتها یافت و کسب کمال کرد و سرانجام به استرآباد بازگشت و تا سال 838ق، که وبا یا به قولی طاعون در شهر شایع شد در آنجا بود<ref>ر.ک: وحیدیان کامیار، تقی، ص8-7</ref>. | ||
==وفات== | ==وفات== | ||
ناگفته نماند | ناگفته نماند که تاریخ درگذشتِ شاعر، خلافِ تاریخ تولدش روشن است؛ شماری از تذکرهنویسان چون واله داغستانی، 838ق، را ثبت کردهاند. شماری دیگر، همچون دولتشاه سمرقندی، امیر علیشیر نوایی و آزاد بلگرامی، 839ق را ضبط نمودهاند و همین تاریخ به صواب نزدیکتر است؛ چراکه شواهدی از دیوان وی نشان میدهد قربانیِ وبای عام استرآباد در سال 838ق، نشده و یک سال بعد به چنگ طاعون افتاده و قالب تهی کرده است؛ برخلافِ گفته حسن بیگ روملو: «و در این سال [838ق] مولانا کاتبی در بلاد استرآباد به مرضِ طاعون مبتلا گشته، بر بستر ناتوانی افتاد و در حالِ سکرات، این قطعه نظم کرده، زبان به بیان آن گشود: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|''ز آتش قهرِ | {{ب|''ز آتش قهرِ وبا گردید ناگاهان خراب''|2=''استرآبادی که خاکش بود خوشبوتر ز مشک''}} | ||
{{ب|''اندرو از پیر و بُرنا هیچکس باقی | {{ب|''اندرو از پیر و بُرنا هیچکس باقی نماند''|2=''آتش اندر بیشه چون افتد نه تَر مانَد نه خشک''}} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
ویرایش