پرش به محتوا

رویکرد «الغدير» به تحریف: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ' به ' '
جز (جایگزینی متن - 'شيعيان' به 'شیعیان ')
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
خط ۵۴: خط ۵۴:
7. نويسنده درباره فصل ششم مى‌نويسد: اين فصل در مورد دو بحث است: الف: جعل حديث، ب: تحريف احاديث جعلى. بخش اول، كه در واقع مقدمه‌اى براى بخش دوم مى‌باشد، بحثى است راجع به پاسخ تهمت و تحريف «قصيمى» در حق شيعه و رجال آن، كه گفته است: «شيعه رجال دروغگو و حديث‌ساز بسيار دارد»، كه [[علامه امينى]] در اين بخش- كه با نام «رجال دروغگو و حديث ساز شيعه!؟» نامگذارى شده است- ضمن پاسخگويى به اين سخن وى فهرستى از رجال حديث‌ساز اهل سنت و فهرستى از احاديث جعل شده توسط آنها را ذكر مى‌كند. بخش دوم مربوط به احاديثى است، كه با وجود جعلى بودنشان، بوسيله برخى از تحريف‌گران، تحريف شده و بخش‌هايى از آن مورد حذف و اسقاط قرار گرفته است. علامه در اين قسمت، سه روايت را ذكر مى‌كند، كه با وجود جعلى بودنشان مورد تحريف قرار گرفته‌اند<ref>همان، ص 319 و ص 321- 347</ref>
7. نويسنده درباره فصل ششم مى‌نويسد: اين فصل در مورد دو بحث است: الف: جعل حديث، ب: تحريف احاديث جعلى. بخش اول، كه در واقع مقدمه‌اى براى بخش دوم مى‌باشد، بحثى است راجع به پاسخ تهمت و تحريف «قصيمى» در حق شيعه و رجال آن، كه گفته است: «شيعه رجال دروغگو و حديث‌ساز بسيار دارد»، كه [[علامه امينى]] در اين بخش- كه با نام «رجال دروغگو و حديث ساز شيعه!؟» نامگذارى شده است- ضمن پاسخگويى به اين سخن وى فهرستى از رجال حديث‌ساز اهل سنت و فهرستى از احاديث جعل شده توسط آنها را ذكر مى‌كند. بخش دوم مربوط به احاديثى است، كه با وجود جعلى بودنشان، بوسيله برخى از تحريف‌گران، تحريف شده و بخش‌هايى از آن مورد حذف و اسقاط قرار گرفته است. علامه در اين قسمت، سه روايت را ذكر مى‌كند، كه با وجود جعلى بودنشان مورد تحريف قرار گرفته‌اند<ref>همان، ص 319 و ص 321- 347</ref>


8. نويسنده در مورد فصل هفتم اشاره مى‌كند كه اين فصل، بحثى است راجع به كتاب‌هايى كه به دروغ‌پردازى و تهمت به شيعه پرداخته‌اند. [[علامه امينى]] اين بحث را پس از پاسخ به تحريفات [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]]، [[آلوسی، محمود بن عبدالله|آلوسى]] و قصيمى درباره زيد شهيد مطرح نموده و به نقد، معرفى و پاسخ‌گويى چند جلد از كتب دروغ‌پرداز در بحثى با عنوان «نقد و إصلاح الكتب و التآليف المزورة» پرداخته و گفته است كه از آنجا كه نمونه‌ى تهمت و افتراى شنيعى كه بر شیعیان در مورد زيد شهيد زده‌اند در كتب قديم و جديد اهل سنت فراوان ديده مى‌شود، و اين خود بذرى است براى هر نوع شر و مفسده، و وسيله‌اى است براى تحريك فريادهاى تعصب جاهلانه، و سنگ تفرقه بر وحدت اسلامى زدن، و نتيجه‌اى جز گسيختن رشته پيوند دينى مسلمانان ندارد، و خلاف مصالح عمومى اسلامى است؛ لذا بر ما لازم گرديد پاره‌اى از اين نمونه‌ها را از چند كتاب نقل كنيم تا خواننده به جنجال و غوغايى كه براى كوباندن عواطف نسبت به تشيع به پا گرديده، آگاه گردد، و موقعيت گروه مقابل را از لحاظ صدق و امانت در نقل بشناسد و هر نويسنده‌اى در كار نگارش خود ضوابطى صحيح برگزيند و نقشه‌اى مترقى براى خود ترسيم، و از دوستى شايسته پيروى كند و آداب نويسندگى را به‌خوبى بياموزد و به‌كار برد. [[علامه امينى]] سپس نام تعدادى كتاب را ذكر كرده و در مورد آنها و تعدادى از تهمت‌ها و دروغ‌هاى آنها به بحث و پاسخ‌گويى پرداخته است. اين کتاب‌ها عبارتند از: 1. «العقد الفريد» نوشته شهاب‌الدين بن عبدربّه مالكى، 2. «الانتصار»: عبدالرحيم خياط معتزلى، 3. «الفَرق بين الفِرَق»: عبدالقاهر بن طاهر بغدادى، 4. «الفصل في الملل و النحل»: [[ابن حزم، علی بن احمد|ابن‌حزم]] ظاهرى اندلسى، 5. «الملل و النحل»: فيلسوف اشعرى محمد بن عبدالكريم شهرستانى، 6. «منهاج السّنة»: [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] احمد بن عبدالحليم قرانى حنبلى<ref>همان، ص 351-398</ref>
8. نويسنده در مورد فصل هفتم اشاره مى‌كند كه اين فصل، بحثى است راجع به كتاب‌هايى كه به دروغ‌پردازى و تهمت به شيعه پرداخته‌اند. [[علامه امينى]] اين بحث را پس از پاسخ به تحريفات [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]]، [[آلوسی، محمود بن عبدالله|آلوسى]] و قصيمى درباره زيد شهيد مطرح نموده و به نقد، معرفى و پاسخ‌گويى چند جلد از كتب دروغ‌پرداز در بحثى با عنوان «نقد و إصلاح الكتب و التآليف المزورة» پرداخته و گفته است كه از آنجا كه نمونه‌ى تهمت و افتراى شنيعى كه بر شیعیان در مورد زيد شهيد زده‌اند در كتب قديم و جديد اهل سنت فراوان ديده مى‌شود، و اين خود بذرى است براى هر نوع شر و مفسده، و وسيله‌اى است براى تحريك فريادهاى تعصب جاهلانه، و سنگ تفرقه بر وحدت اسلامى زدن، و نتيجه‌اى جز گسيختن رشته پيوند دينى مسلمانان ندارد، و خلاف مصالح عمومى اسلامى است؛ لذا بر ما لازم گرديد پاره‌اى از اين نمونه‌ها را از چند كتاب نقل كنيم تا خواننده به جنجال و غوغايى كه براى كوباندن عواطف نسبت به تشيع به پا گرديده، آگاه گردد، و موقعيت گروه مقابل را از لحاظ صدق و امانت در نقل بشناسد و هر نويسنده‌اى در كار نگارش خود ضوابطى صحيح برگزيند و نقشه‌اى مترقى براى خود ترسيم، و از دوستى شايسته پيروى كند و آداب نويسندگى را به‌خوبى بياموزد و به‌كار برد. [[علامه امينى]] سپس نام تعدادى كتاب را ذكر كرده و در مورد آنها و تعدادى از تهمت‌ها و دروغ‌هاى آنها به بحث و پاسخ‌گويى پرداخته است. اين کتاب‌ها عبارتند از: 1. «العقد الفريد» نوشته شهاب‌الدين بن عبدربّه مالكى، 2. «الانتصار»: عبدالرحيم خياط معتزلى، 3. «الفَرق بين الفِرَق»: عبدالقاهر بن طاهر بغدادى، 4. «الفصل في الملل و النحل»: [[ابن حزم، علی بن احمد|ابن‌حزم]] ظاهرى اندلسى، 5. «الملل و النحل»: فيلسوف اشعرى محمد بن عبدالكريم شهرستانى، 6. «منهاج السّنة»: [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] احمد بن عبدالحليم قرانى حنبلى<ref>همان، ص 351-398</ref>


== وضعيت كتاب ==
== وضعيت كتاب ==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش