۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'رسيد' به 'رسيد ') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
</div> | </div> | ||
'''سليمان بن عبداللّه بن على ماحوزى سِتْراوى بَحرانى'''، فقيه و محدّثِ قرون يازدهم و دوازدهم، در رمضان 1075ق در روستاى دَوْنَج از دهستان ماحوز (از جزيره اوال بحرين) به دنيا آمد. چون نياكان او اهل خارجيّه، از روستاهاى سِترَه بودند، ستراوى نيز خوانده شده است. در هفت سالگى قرآن را حفظ كرد و در ده سالگى به آموختن علوم دينى پرداخت. دوران تحصيل را در حَجْر (نزدیک | '''سليمان بن عبداللّه بن على ماحوزى سِتْراوى بَحرانى'''، فقيه و محدّثِ قرون يازدهم و دوازدهم، در رمضان 1075ق در روستاى دَوْنَج از دهستان ماحوز (از جزيره اوال بحرين) به دنيا آمد. چون نياكان او اهل خارجيّه، از روستاهاى سِترَه بودند، ستراوى نيز خوانده شده است. در هفت سالگى قرآن را حفظ كرد و در ده سالگى به آموختن علوم دينى پرداخت. دوران تحصيل را در حَجْر (نزدیک يَمامه) گذراند. در جوانى فقيهى صاحب نظر شد و در 24 سالگى كتابهاى ارزشمندى تأليف كرد. با مقام علمى خود، به رياست دينى بحرين- كه در آن زمان حوزه علمى پررونقى داشت- رسيد و بنا بر سنت رايج در بحرين، به «بلاد القديم»، مركز علما، تجار و بزرگان بحرين، انتقال يافت. او در 17 رجب 1121ق، در چهل و پنج سالگى، درگذشت و در زادگاهش، در آرامگاه شيخ ميثم بحرانى، نياى ابن ميثم- شارح نهجالبلاغه- به خاک سپرده شد. | ||
بحرانى در علوم مختلف سرآمد بود. شيخ عبداللّه بن صالح سماهيجى، عالم بزرگ اخبارى (متوفى 1135)، او را در هوش، دقت، سرعت در جوابگويى و مناظره و بيانِ رسا ستوده و گفته است كه در نقل حديث، معتمد بود و همه دانشمندان به فضل او معترف بودند. اطلاعات او بيشتر در زمينه حديث، رجال و تاريخ بود و در مسائل علمى انصاف داشت. دانشمندان و سيرهنويسان متأخر او را محقق، مدقق و نادرة العصر و الزمان خواندهاند. | بحرانى در علوم مختلف سرآمد بود. شيخ عبداللّه بن صالح سماهيجى، عالم بزرگ اخبارى (متوفى 1135)، او را در هوش، دقت، سرعت در جوابگويى و مناظره و بيانِ رسا ستوده و گفته است كه در نقل حديث، معتمد بود و همه دانشمندان به فضل او معترف بودند. اطلاعات او بيشتر در زمينه حديث، رجال و تاريخ بود و در مسائل علمى انصاف داشت. دانشمندان و سيرهنويسان متأخر او را محقق، مدقق و نادرة العصر و الزمان خواندهاند. | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
يوسف بحرانى، درباره شيوه استنباط بحرانى، مىگويد: از رسالهاى كه در ده مسئله اصولى نگاشته (العشرة الكاملة)، سرسختى او در طرفدارى از روش اجتهاد اصولى روشن است، ليكن در نوشتههاى اخيرش، تمايلى به روش اخبارىگرى ديده مىشود. او، به روش علماى گذشته، به نقل حديث اهميت مىداد؛ ازاينرو از مشايخ متعدد، اجازه نقل حديث يافت، از جمله: علامه [[مجلسی، محمدباقر|محمدباقرمجلسى]]؛ [[بحرانی، هاشم بن سلیمان|سيدهاشم بحرانى]]، مؤلف تفسير البرهان؛ شيخ محمدبن ماجد ماحوزى بحرانى و ملا صالحبن عبدالكريم كرزكانى؛ و خود نيز به بسيارى از علما، اجازه نقل حديث داد. | يوسف بحرانى، درباره شيوه استنباط بحرانى، مىگويد: از رسالهاى كه در ده مسئله اصولى نگاشته (العشرة الكاملة)، سرسختى او در طرفدارى از روش اجتهاد اصولى روشن است، ليكن در نوشتههاى اخيرش، تمايلى به روش اخبارىگرى ديده مىشود. او، به روش علماى گذشته، به نقل حديث اهميت مىداد؛ ازاينرو از مشايخ متعدد، اجازه نقل حديث يافت، از جمله: علامه [[مجلسی، محمدباقر|محمدباقرمجلسى]]؛ [[بحرانی، هاشم بن سلیمان|سيدهاشم بحرانى]]، مؤلف تفسير البرهان؛ شيخ محمدبن ماجد ماحوزى بحرانى و ملا صالحبن عبدالكريم كرزكانى؛ و خود نيز به بسيارى از علما، اجازه نقل حديث داد. | ||
از او بيش از پنجاه رساله و كتاب در موضوعات مختلف فقهى و اصولى و حديثى و اعتقادى برجاى مانده، كه برخى از آنها نشانه شهامت وى در طرح مسائل جنجالى و اظهار رأى بر خلاف نظر مشهور است؛ از جمله رساله در عدم تنجّس آب قليل و رساله در وجوب غسل جمعه. برخى از آثار او عبارت است از: أربعين الحديث في الامامة من طرق العامّة؛ بلغة المحدّثين في علم الرجال، به سبک | از او بيش از پنجاه رساله و كتاب در موضوعات مختلف فقهى و اصولى و حديثى و اعتقادى برجاى مانده، كه برخى از آنها نشانه شهامت وى در طرح مسائل جنجالى و اظهار رأى بر خلاف نظر مشهور است؛ از جمله رساله در عدم تنجّس آب قليل و رساله در وجوب غسل جمعه. برخى از آثار او عبارت است از: أربعين الحديث في الامامة من طرق العامّة؛ بلغة المحدّثين في علم الرجال، به سبک الوجيزة [[علامه مجلسى]]؛ العشرة الكاملة، كه در آن به ده مسئله اصولى از مبحث اجتهاد و تقليد پرداخته است؛ ازهار الرياض، در سه جلد و به صورت كشكول. | ||
از وى اشعار فراوانى در مدح پيامبر(ص) و اهلبيت(ع) برجاى مانده است. همچنين قصيدهاى 22 بيتى، به نام «خاليه»، با رديف «خال» دارد كه اين كلمه در هر بيت آن به معنايى خاص به كار رفته است. | از وى اشعار فراوانى در مدح پيامبر(ص) و اهلبيت(ع) برجاى مانده است. همچنين قصيدهاى 22 بيتى، به نام «خاليه»، با رديف «خال» دارد كه اين كلمه در هر بيت آن به معنايى خاص به كار رفته است. |
ویرایش