۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ى هاى' به 'یهای') |
جز (جایگزینی متن - 'مى گويد' به 'میگوید') |
||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
از جمله مباحث کتاب، بحث خوف است. مؤلف، با آوردن خبرى از پيامبر(ص) بدين قرار که: «خدا ملکى را خلق کرد که بالى در مشرق و بالى در مغرب دارد، سر او زير عرش الهى، دو پايش زير زمين هفتم و به تعداد مخلوقات الهى، پر دارد. هنگامى که مرد يا زنى از امت من بر من صلوات بفرستد، خدا اين ملک را امر مى کند که در دريايى از نور در تحت عرش الهى فرو رود سپس خارج گردد و بالش را در آن حرکت مى دهد، سپس از هر پرى قطرهاى مى چکد، سپس خدا از هر قطره ملکى را خلق مى کند که براى اين شخص تا روز قيامت طلب استغفار مى کنند». | از جمله مباحث کتاب، بحث خوف است. مؤلف، با آوردن خبرى از پيامبر(ص) بدين قرار که: «خدا ملکى را خلق کرد که بالى در مشرق و بالى در مغرب دارد، سر او زير عرش الهى، دو پايش زير زمين هفتم و به تعداد مخلوقات الهى، پر دارد. هنگامى که مرد يا زنى از امت من بر من صلوات بفرستد، خدا اين ملک را امر مى کند که در دريايى از نور در تحت عرش الهى فرو رود سپس خارج گردد و بالش را در آن حرکت مى دهد، سپس از هر پرى قطرهاى مى چکد، سپس خدا از هر قطره ملکى را خلق مى کند که براى اين شخص تا روز قيامت طلب استغفار مى کنند». | ||
در ادامه اين حديث، آورده که بعضى از حکماء گفتهاند: «سلامت جسم، در قلت طعام و سلامت روح، در قلت گناه و سلامت دين، در صلوات فرستادن بر خير الانام، حضرت محمد(ص) است». | در ادامه اين حديث، آورده که بعضى از حکماء گفتهاند: «سلامت جسم، در قلت طعام و سلامت روح، در قلت گناه و سلامت دين، در صلوات فرستادن بر خير الانام، حضرت محمد(ص) است». | ||
وى در ادامه بحث خوف، اين آيه را ذکر مى کند:{{متن قرآن|يا ايها الذين آمنوا اتقوا الله|سوره=حشر|آیه=18}}، بعد | وى در ادامه بحث خوف، اين آيه را ذکر مى کند:{{متن قرآن|يا ايها الذين آمنوا اتقوا الله|سوره=حشر|آیه=18}}، بعد میگوید: «يعنى از خدا خشيت داشته باشيد«، سپس اين آيه را آورده: {{متن قرآن|و لتنظر نفس ما قدمت لغد|سوره=حشر|آیه=18}} | ||
و | و میگوید: «يعنى انسان بايد براى روز قيامت عمل کند و معناى آن اين است که صدقه بدهيد و فرمان خدا را اطاعت کنيد تا در روز قيامت، پاداش الهى را بيابيد»، سپس اين آيه را آورده: {{متن قرآن|و اتقو الله ان الله خبير بما تعملون|سوره=حشر|آیه=18}} | ||
و در ادامه، ذکر مى کند که خدا آگاه به خير و شر است، پس ملائکه، آسمان، زمين، شب و روز، همه در روز قيامت شهادت مى دهند به آنچه که ابن آدم از خير و شر عمل کرده است حتى جوارحش شهادت مى دهند. | و در ادامه، ذکر مى کند که خدا آگاه به خير و شر است، پس ملائکه، آسمان، زمين، شب و روز، همه در روز قيامت شهادت مى دهند به آنچه که ابن آدم از خير و شر عمل کرده است حتى جوارحش شهادت مى دهند. | ||
زمين براى مؤمن شهادت مى دهد و | زمين براى مؤمن شهادت مى دهد و میگوید: بر من نماز گذارده، روزه گرفته، حج رفته، پس مؤمن شاد مى شود و عليه کافر شهادت مى دهد و میگوید: بر روى من به خدا شرک ورزيد، زنا کرد، شراب خورد، اکل به حرام نمود. | ||
مؤلف سپس ادامه مى دهد که مؤمن کسى است که با تمام جوارحش از خدا بترسد؛ چنان که ابوليث فقيه | مؤلف سپس ادامه مى دهد که مؤمن کسى است که با تمام جوارحش از خدا بترسد؛ چنان که ابوليث فقيه میگوید:» علامت خوف الهى در هفت چيز ظاهر مى شود: اول، در زبان که آن را از کذب و غيبت و نميمه و تهمت و کلام نامربوط، بازمى دارد و آن را مشغول ذکر الهى، تلاوت قرآن و مذاکره علم قرار مى دهد. | ||
دوم، قلبش که دشمنى، تهمت و حسادت نسبت به برادران را از آن خارج مى کند، زيرا حسد، حسنات را محو مى کند؛ چنان که پيامبر فرمودند: «حسد، حسنات را مى خورد، همان طور که آتش، هيزم را». حسد از امراض بزرگ در قلوب است و امراض قلوب جز با علم و عمل مداوا نمى شود. | دوم، قلبش که دشمنى، تهمت و حسادت نسبت به برادران را از آن خارج مى کند، زيرا حسد، حسنات را محو مى کند؛ چنان که پيامبر فرمودند: «حسد، حسنات را مى خورد، همان طور که آتش، هيزم را». حسد از امراض بزرگ در قلوب است و امراض قلوب جز با علم و عمل مداوا نمى شود. | ||
سوم، نگاهش که آن را به هيچ حرامى از مشروبات و مأکولات و ملبوسات و غير آن نمى افکند و نيز راغبانه به دنيا نمى نگرد، بلکه عبرت گيرانه به آن نگاه مى کند و به آنچه براى او حلال نيست نظر نمى نمايد؛ چنان که رسول(ص) مى فرمايد: کسى که دو چشم خود را از حرام پر کند خدا در روز قيامت دو ديده او را از آتش آکنده مى سازد». مؤلف، سخن ابوليث را در مورد علامت خوف در ساير اعضا پيگيرى مى کند و اين بحث را با ذکر حکاياتى در مورد خوف حضرت داود و حضرت ابراهيم(ع) به پايان میبرد. | سوم، نگاهش که آن را به هيچ حرامى از مشروبات و مأکولات و ملبوسات و غير آن نمى افکند و نيز راغبانه به دنيا نمى نگرد، بلکه عبرت گيرانه به آن نگاه مى کند و به آنچه براى او حلال نيست نظر نمى نمايد؛ چنان که رسول(ص) مى فرمايد: کسى که دو چشم خود را از حرام پر کند خدا در روز قيامت دو ديده او را از آتش آکنده مى سازد». مؤلف، سخن ابوليث را در مورد علامت خوف در ساير اعضا پيگيرى مى کند و اين بحث را با ذکر حکاياتى در مورد خوف حضرت داود و حضرت ابراهيم(ع) به پايان میبرد. |
ویرایش