پرش به محتوا

قصص الأنبياء (نيشابوری): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'مى گويد' به 'می‌گوید'
جز (جایگزینی متن - '== وابسته‌ها ==' به '==وابسته‌ها==')
جز (جایگزینی متن - 'مى گويد' به 'می‌گوید')
خط ۳۶: خط ۳۶:




مؤلف براى نوشتن درست ترين وجه حكايات خود چنين مى گويد:
مؤلف براى نوشتن درست ترين وجه حكايات خود چنين می‌گوید:


"ياد كنيم از قصص قرآن و آنچه در آن پيوسته است از پندها و حكمتهاى لطيف و نكت و اشارات آن و ياد كردن اعتبار بدان، زيرا كه يافتيم اين قصص را معظم قرآن و بيشتر ذكر آن كه خداى تعالى... كردارهاى قوم پيشين به اين امت بگفت و آنچه بديشان رسيد از عذابهاى گوناگون، تا مومنان حذر كنند از آن، و شكر كنند در آنچه خداى تعالى مرايشان را داده است... و ما جمع كرديم اين قصصها را كه به قرآن درست، صد و شانزده قصه است".
"ياد كنيم از قصص قرآن و آنچه در آن پيوسته است از پندها و حكمتهاى لطيف و نكت و اشارات آن و ياد كردن اعتبار بدان، زيرا كه يافتيم اين قصص را معظم قرآن و بيشتر ذكر آن كه خداى تعالى... كردارهاى قوم پيشين به اين امت بگفت و آنچه بديشان رسيد از عذابهاى گوناگون، تا مومنان حذر كنند از آن، و شكر كنند در آنچه خداى تعالى مرايشان را داده است... و ما جمع كرديم اين قصصها را كه به قرآن درست، صد و شانزده قصه است".
خط ۵۰: خط ۵۰:
در قصه‌هاى امم قبل از اسلام نيز گاهى سرگذشت پيغامبرى در طى چند قصه شرح داده شده است مانند داستان يوسف كه در طى سه قصه و داستان موسى كه در طى نوزده قصه آمده است. علاوه بر اين بعضى قصص در حقيقت قصه پيامبران نيست، مانند مباحث مربوط به «آغاز آتش پرستيدن» در قصه 90، اصل چهودى، اصل ترسايى، اصحاب الفيل و نظاير آن، كه با آنكه به پيامبرى خاص مربوط نيست، در جزء مباحثى است كه جاى طرح آن همين كتاب است و اطلاع بر آنها نيز به اندازه آگاهى بر داستان پيامبران مورد نياز است.
در قصه‌هاى امم قبل از اسلام نيز گاهى سرگذشت پيغامبرى در طى چند قصه شرح داده شده است مانند داستان يوسف كه در طى سه قصه و داستان موسى كه در طى نوزده قصه آمده است. علاوه بر اين بعضى قصص در حقيقت قصه پيامبران نيست، مانند مباحث مربوط به «آغاز آتش پرستيدن» در قصه 90، اصل چهودى، اصل ترسايى، اصحاب الفيل و نظاير آن، كه با آنكه به پيامبرى خاص مربوط نيست، در جزء مباحثى است كه جاى طرح آن همين كتاب است و اطلاع بر آنها نيز به اندازه آگاهى بر داستان پيامبران مورد نياز است.


بعضى قصه‌هاى كتاب نيز ناقص مانده است. گاه مؤلف ادعا كرده كه قصه‌اى را گفته يا خواهد گفت، اما آن قصه در كتاب نمى‌آيد. گاه نيز يك قصه خود ناقص و ناتمام است مثلاًقصه بيست و سوم (مولود اسماعيل) و قصه بيست چهارم (ذبح اسماعيل) ناقص مى نمايد و با آنكه عنوان قصه اخير به صراحت ذبح اسماعيل است، در آن فقط درباره اختلاف اعراب و يهود در مورد شخص ذبح شده بحث می‌شود. و در همين قصه مى گويد: «بعضى گويند كه چهار ماه اسماعيل را آنجا (مكه) بود و قصه ذبح جاى ديگر گفته شده است مستوفى تر» (ص 64) اما چنين قصه در جايى گفته نشده است. قصه بيست و سوم هم از هفت سطر تجاوز نمى‌كند و ممكن است احتمال داد كه ناتمام مانده است و بايد قصه ذبح اسماعيل در همين جا آمده باشد كه يا مؤلف آن را نياورده (و اين احتمال بعيد است زيرا در قصه ديگر تصريح به نقل آن مى‌كند) و يا آنكه نسخه ناقص است و افتادگى دارد.
بعضى قصه‌هاى كتاب نيز ناقص مانده است. گاه مؤلف ادعا كرده كه قصه‌اى را گفته يا خواهد گفت، اما آن قصه در كتاب نمى‌آيد. گاه نيز يك قصه خود ناقص و ناتمام است مثلاًقصه بيست و سوم (مولود اسماعيل) و قصه بيست چهارم (ذبح اسماعيل) ناقص مى نمايد و با آنكه عنوان قصه اخير به صراحت ذبح اسماعيل است، در آن فقط درباره اختلاف اعراب و يهود در مورد شخص ذبح شده بحث می‌شود. و در همين قصه می‌گوید: «بعضى گويند كه چهار ماه اسماعيل را آنجا (مكه) بود و قصه ذبح جاى ديگر گفته شده است مستوفى تر» (ص 64) اما چنين قصه در جايى گفته نشده است. قصه بيست و سوم هم از هفت سطر تجاوز نمى‌كند و ممكن است احتمال داد كه ناتمام مانده است و بايد قصه ذبح اسماعيل در همين جا آمده باشد كه يا مؤلف آن را نياورده (و اين احتمال بعيد است زيرا در قصه ديگر تصريح به نقل آن مى‌كند) و يا آنكه نسخه ناقص است و افتادگى دارد.


گاه نيز در متن چنين مى نمايد كه سطرى يا بيشتر محذوف است:  
گاه نيز در متن چنين مى نمايد كه سطرى يا بيشتر محذوف است:  
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش