۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'شريك ' به 'شریک ') |
جز (جایگزینی متن - 'فارسى' به 'فارسی') |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
فصل دوّم: در عقل است: عقل جوهرى است كه غايبات را به سبب واسطه درك مىكند؛ ولى محسوسات را به مشاهده، خردمند آن است كه عقل در وى غالب باشد و به حُكم غلبه عقل تصرّف و سلطنت نفس اماره از وى منقطع شده باشد، خردمند آنست كه به وقت خشم سخنى نگويد. | فصل دوّم: در عقل است: عقل جوهرى است كه غايبات را به سبب واسطه درك مىكند؛ ولى محسوسات را به مشاهده، خردمند آن است كه عقل در وى غالب باشد و به حُكم غلبه عقل تصرّف و سلطنت نفس اماره از وى منقطع شده باشد، خردمند آنست كه به وقت خشم سخنى نگويد. | ||
فصل سوّم: در معرفت نفس است: انسان سه قسم است: يك قسم معانى غيبى است كه عقل و جان و دل عبارت از آن معانى است. دوّم تن آدمى است كه به | فصل سوّم: در معرفت نفس است: انسان سه قسم است: يك قسم معانى غيبى است كه عقل و جان و دل عبارت از آن معانى است. دوّم تن آدمى است كه به فارسی كالبد و به عربى جسم گويند. سوّم نفس امارّه و لوامه و ملهه و مطئمنّه كه نتيجه خاک و آب و آتش و هواست. | ||
فصل چهارم: در معرفت نفسها و رياضت هر يك از آنهاست: تأديب نفس اماّره قهر و تحميل كردن انواع رنجه بر وى است. قوىترين رياضت نفس لوّامه بُعد وطن است. طريق رياضت نفس مُلهمه به رفق و مدار است و نفس مطمئنه چون راضى است از خدا، لذا احتياجى به رياضت ندارد. | فصل چهارم: در معرفت نفسها و رياضت هر يك از آنهاست: تأديب نفس اماّره قهر و تحميل كردن انواع رنجه بر وى است. قوىترين رياضت نفس لوّامه بُعد وطن است. طريق رياضت نفس مُلهمه به رفق و مدار است و نفس مطمئنه چون راضى است از خدا، لذا احتياجى به رياضت ندارد. |
ویرایش