۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '==پانویس == <references />' به '==پانویس== <references/>') |
جز (جایگزینی متن - 'نقدهايى' به 'نقدهایی') |
||
خط ۱۰۵: | خط ۱۰۵: | ||
#جايگاه ادلۀ گمانآور در علم كلام: يكى از بحثهايى كه بايد به عنوان مقدمۀ علم كلام مورد بحث واقع شود، ادلهاى است كه در علم كلام مىتوان از آنها استفاده كرد. | #جايگاه ادلۀ گمانآور در علم كلام: يكى از بحثهايى كه بايد به عنوان مقدمۀ علم كلام مورد بحث واقع شود، ادلهاى است كه در علم كلام مىتوان از آنها استفاده كرد. | ||
#: مؤلف گرچه اعتقاد دارد به اينكه ادلۀ گمانآور نمىتوانند مستند آراء اعتقادى باشند؛ اما ادلۀ ظنيه وقتى با هم جمع مىشوند از اجتماع آنها يقين حاصل مىشود، لذا استفاده از جدليات را در مسائل اعتقادى جائز مىداند.<ref>ج 1 ص239</ref>[[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] يكى از مشكلات موجود در اعتقاديات را وجود اخبار واحدى مىداند كه موجب وجود اعتقادات ضد و نقيض شده است. او بحث مفصلى حول ادلۀ كسانى كه اخبار واحد را حجت نمىدانند، بيان كرده است و خود نيز در آخر، حرف آنها را قبول كرده و مىگويد «ما هم قبول مىكنيم كه اين اخبار صرفا گمانآور هستند و لكن وقتى دلائل عقلى بر مطلبى دلالت كردند و ظاهر آيات و روايات هم آن را تأييد كرد، يقين ما تقويت شده و شبهات زائل مىگردند.».<ref>ج 9 ص214</ref> | #: مؤلف گرچه اعتقاد دارد به اينكه ادلۀ گمانآور نمىتوانند مستند آراء اعتقادى باشند؛ اما ادلۀ ظنيه وقتى با هم جمع مىشوند از اجتماع آنها يقين حاصل مىشود، لذا استفاده از جدليات را در مسائل اعتقادى جائز مىداند.<ref>ج 1 ص239</ref>[[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] يكى از مشكلات موجود در اعتقاديات را وجود اخبار واحدى مىداند كه موجب وجود اعتقادات ضد و نقيض شده است. او بحث مفصلى حول ادلۀ كسانى كه اخبار واحد را حجت نمىدانند، بيان كرده است و خود نيز در آخر، حرف آنها را قبول كرده و مىگويد «ما هم قبول مىكنيم كه اين اخبار صرفا گمانآور هستند و لكن وقتى دلائل عقلى بر مطلبى دلالت كردند و ظاهر آيات و روايات هم آن را تأييد كرد، يقين ما تقويت شده و شبهات زائل مىگردند.».<ref>ج 9 ص214</ref> | ||
#انتقاد از فلاسفه: مؤلف در موارد عديدهاى بر آراء فلاسفه اعتراض كرده است. او كلمات فلاسفه را حول صادر اول به تفصيل آورده و بر هر كدام از آنها | #انتقاد از فلاسفه: مؤلف در موارد عديدهاى بر آراء فلاسفه اعتراض كرده است. او كلمات فلاسفه را حول صادر اول به تفصيل آورده و بر هر كدام از آنها نقدهایی بيان مىكند و در آخر نتيجه مىگيرد كه «ان الاصل الذى فرعوا عليه هذه الكلمات هو قولهم الواحد لا يصدر عنه الا الواحد و قد بينا ضعف دلائلهم في تقرير هذا الاصل».<ref>ج 4 ص381</ref> | ||
#انصاف مؤلف: معمولا علماء اهل سنت با شيعه به انصاف رفتار نكردهاند، بلكه خيلى از رفتارهاى آنها و افكارشان نسبت به شيعه قابل توجيه عقلانى نيست. يكى از اين امور قبول نكردن روايات شيعه است. اين امر مؤلف كتاب را كه خود سنى اشعرى است به تعجب واداشته و مىگويد: «و العجب من هولاء المحدثين انهم يقولون فلان متهم بالرفض فلا تقبل روايته و لم يقل احد منهم فلان مصرح بالتشبيه فكان جاهلا بربه فوجب ان لا تقبل روايته لأن الطعن في ابوبكر و عمر لا يزيد على الطعن في ذات الله تعالى و في صفاته».<ref>ج /9ص 213</ref> | #انصاف مؤلف: معمولا علماء اهل سنت با شيعه به انصاف رفتار نكردهاند، بلكه خيلى از رفتارهاى آنها و افكارشان نسبت به شيعه قابل توجيه عقلانى نيست. يكى از اين امور قبول نكردن روايات شيعه است. اين امر مؤلف كتاب را كه خود سنى اشعرى است به تعجب واداشته و مىگويد: «و العجب من هولاء المحدثين انهم يقولون فلان متهم بالرفض فلا تقبل روايته و لم يقل احد منهم فلان مصرح بالتشبيه فكان جاهلا بربه فوجب ان لا تقبل روايته لأن الطعن في ابوبكر و عمر لا يزيد على الطعن في ذات الله تعالى و في صفاته».<ref>ج /9ص 213</ref> | ||
#زيارت اهل قبور: يكى از مسائلى كه وهابىها در اسلام بدعت نهادند، حرمت زيارت قبور انبياء و اولياء و مومنين مىباشد. مؤلف علاوه بر اين كه استحباب اين امر را قبول دارد، از حيث عقلى نيز علت حسن آن را بيان مىكند. او براى اين امر فصلى اختصاصى دارد. «الفصل الثامن عشر في بيان كيفية الانتفاع بزيارة الموتى و القبور».<ref>ج 7 ص275</ref> | #زيارت اهل قبور: يكى از مسائلى كه وهابىها در اسلام بدعت نهادند، حرمت زيارت قبور انبياء و اولياء و مومنين مىباشد. مؤلف علاوه بر اين كه استحباب اين امر را قبول دارد، از حيث عقلى نيز علت حسن آن را بيان مىكند. او براى اين امر فصلى اختصاصى دارد. «الفصل الثامن عشر في بيان كيفية الانتفاع بزيارة الموتى و القبور».<ref>ج 7 ص275</ref> |
ویرایش