۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '==پانویس == <references />' به '==پانویس== <references/>') |
جز (جایگزینی متن - 'فارسى' به 'فارسی') |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
مظفرزاده، مترجم کتاب درباره مقدمه روسی کتاب (که توسط عبیدالله ایسرائیلویچ کریموف) چنین مینویسد: «کریموف، مقدمه مفصلى به زبان روسى (123 صفحه) بر صیدنه نوشته است و پس از آن، ترجمه روسى متن را با حواشى عالمانه در ذیل هر دارو آورده است. بعد فهارس مفصل دقیقى مشتمل بر اعلام و اماکن و نام داروها و نامهاى لاتینى و یونانى و عربى و | مظفرزاده، مترجم کتاب درباره مقدمه روسی کتاب (که توسط عبیدالله ایسرائیلویچ کریموف) چنین مینویسد: «کریموف، مقدمه مفصلى به زبان روسى (123 صفحه) بر صیدنه نوشته است و پس از آن، ترجمه روسى متن را با حواشى عالمانه در ذیل هر دارو آورده است. بعد فهارس مفصل دقیقى مشتمل بر اعلام و اماکن و نام داروها و نامهاى لاتینى و یونانى و عربى و فارسی بر آن افزوده است. اطلاع من از زبان روسى آن اندازه نیست که از مقدمه عالمانه و حواشى محققانه این کتاب بهره ببرم، اما به زور استفاده از فرهنگها توانستهام به اهمیت عظیم این کار پى ببرم و در هرجا که توانستهام از آن استفاده کردهام و بهقطع و یقین مىتوانم بگویم که این کار نشانه بارز تحقیق است و نظایر آن بسیار کم است. من پس از در دست داشتن این اثر ارزنده بود که توانستم جرأت چاپ متن صیدنه را داشته باشم و اگر این ترجمه و تحقیق در دست من نبود بسیارى از مشکلات بر من حل نمیشد». | ||
سپس ابراز امیدواری کرده است که: «إنشاءالله، یکى از جوانان آشنا به زبان روسى بتواند دستکم این مقدمه نفیس را به زبان | سپس ابراز امیدواری کرده است که: «إنشاءالله، یکى از جوانان آشنا به زبان روسى بتواند دستکم این مقدمه نفیس را به زبان فارسی ترجمه کند»<ref>ر.ک: همان، ص10</ref>. | ||
این اثر بیرونى با کتابهاى راهنماى معمولى در داروشناسى مانند مقاله دوم «قانون علم طب» [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]] (980-1037) تفاوت اساسى دارد. در آن به تعریف منبع دارویى توجه اساسى شده است، نه به اطلاعات درباره خواص و تأثیرات آن؛ به این معنى که منبع دارویى چگونه به نظر مىرسد، نشانههاى خلوص، مرغوبیت و نظایر آنها کدام است؛ وانگهى بیرونى به نام منبع دارویى در زبانها و گویشهاى گوناگون اهمیت زیادى میداد؛ زیرا در نوشتههاى پزشکى و دیگر علوم آن زمان، نام داروها به دیگر زبانها آنچنان فراوان بود که همه پزشکان و داروشناسان اهمیت واقعى آنها را نمیدانستند. این مسئله هنگامى که یک دارو در هرجایى یک نام داشت و برعکس یک نام را به چیزهاى گوناگون داده بودند، باز هم پیچیدهتر مىشد که اغلب به سوء تفاهمهاى جدى مىانجامید<ref>پیشگفتار مترجم روسی، ص12</ref>. | این اثر بیرونى با کتابهاى راهنماى معمولى در داروشناسى مانند مقاله دوم «قانون علم طب» [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]] (980-1037) تفاوت اساسى دارد. در آن به تعریف منبع دارویى توجه اساسى شده است، نه به اطلاعات درباره خواص و تأثیرات آن؛ به این معنى که منبع دارویى چگونه به نظر مىرسد، نشانههاى خلوص، مرغوبیت و نظایر آنها کدام است؛ وانگهى بیرونى به نام منبع دارویى در زبانها و گویشهاى گوناگون اهمیت زیادى میداد؛ زیرا در نوشتههاى پزشکى و دیگر علوم آن زمان، نام داروها به دیگر زبانها آنچنان فراوان بود که همه پزشکان و داروشناسان اهمیت واقعى آنها را نمیدانستند. این مسئله هنگامى که یک دارو در هرجایى یک نام داشت و برعکس یک نام را به چیزهاى گوناگون داده بودند، باز هم پیچیدهتر مىشد که اغلب به سوء تفاهمهاى جدى مىانجامید<ref>پیشگفتار مترجم روسی، ص12</ref>. | ||
بیرونى با درک اهمیت زیاد این مسئله، حدود 4500 نام گیاه، حیوان، ماده معدنى و فراوردههاى آنها را به زبانهاى عربى، یونانى، سریانى، هندى، | بیرونى با درک اهمیت زیاد این مسئله، حدود 4500 نام گیاه، حیوان، ماده معدنى و فراوردههاى آنها را به زبانهاى عربى، یونانى، سریانى، هندى، فارسی، خوارزمى، سغدى، ترکى و جز اینها گرد آورده و توضیح داده است و بدین ترتیب گام جدیدى در راه تنظیم و ترتیب اصطلاحات دارویى زمان خود برداشته است. این نامهاى مترادف براى پژوهشگران امروزى نیز اهمیت دارد و تعریف دقیق بسیارى از گیاهان دارویى و دیگر مواد را امکانپذیر مىسازد. شایان توجه است که بیرونى در بسیارى از موارد به نامهاى محلى داروهایى اشاره مىکند که در میان ساکنان نواحى و حتى شهرهاى آسیاى میانه، افغانستان، ایران و هندوستان رواج داشته است. بر پایه آنها مىتوان از تنوع وسایل درمان تولیدشده و کاربردى آن زمان در این سرزمینها آگاه شد. افزون بر آن، بخشى از این نامها براى متخصصان تاریخ و گویششناسان زبانهاى ایرانى، هندى و جز اینها نیز جالب است<ref>همان، ص13-12</ref>. | ||
بیرونى براى نوشتن صیدنه از آثار پرشمارى که در طول حدود پانصد سال دانشمندان سرزمینهاى گوناگون شرق و غرب پدید آورده بودند، استفاده کرده است. شمار مؤلفانى که در صیدنه از آنها نام برده شده است به دویستوپنجاه مىرسد که در میان آنها طبیعىدانان، فیلسوفان، مورخان، جغرافیادانان، زبانشناسان، شاعران و جهانگردان در کنار پزشکان دیده مىشوند. بسیارى از آنها مشهور نیستند یا فقط به نام شهرت دارند و آثارشان بهجا نمانده است. به همین جهت نقلهایى از چنین منابع و اطلاعاتى درباره مؤلفان آنها از دیدگاه تاریخ علم و فرهنگ ملتهاى شرق در سدههاى میانه بسیار جالب است. اطلاعات بیرونى درباره نقاط جغرافیایى که این یا آن ماده خام دارویى از آنجا نشأت گرفته نیز ارزشمند است. تمام اینها حاکى از آن است که با اثرى بسیار مهم سروکار داریم که امکان مىدهد تا سهم دانشمند بزرگ خوارزمى را نهتنها در داروشناسى، بلکه در دیگر رشتههاى دانش روشن سازیم<ref>همان، ص13</ref>. | بیرونى براى نوشتن صیدنه از آثار پرشمارى که در طول حدود پانصد سال دانشمندان سرزمینهاى گوناگون شرق و غرب پدید آورده بودند، استفاده کرده است. شمار مؤلفانى که در صیدنه از آنها نام برده شده است به دویستوپنجاه مىرسد که در میان آنها طبیعىدانان، فیلسوفان، مورخان، جغرافیادانان، زبانشناسان، شاعران و جهانگردان در کنار پزشکان دیده مىشوند. بسیارى از آنها مشهور نیستند یا فقط به نام شهرت دارند و آثارشان بهجا نمانده است. به همین جهت نقلهایى از چنین منابع و اطلاعاتى درباره مؤلفان آنها از دیدگاه تاریخ علم و فرهنگ ملتهاى شرق در سدههاى میانه بسیار جالب است. اطلاعات بیرونى درباره نقاط جغرافیایى که این یا آن ماده خام دارویى از آنجا نشأت گرفته نیز ارزشمند است. تمام اینها حاکى از آن است که با اثرى بسیار مهم سروکار داریم که امکان مىدهد تا سهم دانشمند بزرگ خوارزمى را نهتنها در داروشناسى، بلکه در دیگر رشتههاى دانش روشن سازیم<ref>همان، ص13</ref>. | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
در فصل سوم، مسئله جانشین کردن برخى از مواد دارویى با دیگر مواد بررسى مىشود و درباره نارسایىها در دستورهاى متقدمان و متأخران درباره بدلها گفته مىشود. این فصل ازآنرو شایان توجه است که اظهارات بیرونى در آن از دیدگاه تاریخ علم و فرهنگ بهطور کلى جالب توجه است. | در فصل سوم، مسئله جانشین کردن برخى از مواد دارویى با دیگر مواد بررسى مىشود و درباره نارسایىها در دستورهاى متقدمان و متأخران درباره بدلها گفته مىشود. این فصل ازآنرو شایان توجه است که اظهارات بیرونى در آن از دیدگاه تاریخ علم و فرهنگ بهطور کلى جالب توجه است. | ||
بیرونى در فصل چهارم رابطه خویش را با زبانهاى عربى و | بیرونى در فصل چهارم رابطه خویش را با زبانهاى عربى و فارسی بیان مىکند. او که زبان مادرى خویش را خوارزمى مىنامد، خود را در هریک از زبانهاى عربى و فارسی تازهوارد میداند. لکن به عقیده وى، فقط زبان عربى براى مقاصد علمى مناسب است و زبان فارسی تنها «براى داستانهاى خسروانى و قصههاى شب» به درد مىخورد. | ||
از آخرین فصل، یعنى فصل پنجم پیشگفتار درمییابیم، همان گونه که پیش از این گفته شد، که بیرونى در دوران جوانى به نامهاى یونانى گیاهان علاقهمند بوده است. او مىنویسد که در آن سالها یک یونانى در خوارزم زندگى میکرد و نام گیاهان را به یونانى از او میپرسید و یادداشت مىکرد (احتمالا به خط عربى). بیرونى در این مورد از نارسایى خط عربى سخن مىگوید که نقل صحیح واژههاى غیر عرب به کمک آن همیشه امکانپذیر نیست. نیز به لغزشهاى مترجمهاى عربى آثار مؤلفان یونانى و وضع بد دستنویسها اشاره مىکند. بیرونى در ضمن برخى از منابع را که در نوشتن صیدنه از آنها استفاده کرده، نام میبرد. | از آخرین فصل، یعنى فصل پنجم پیشگفتار درمییابیم، همان گونه که پیش از این گفته شد، که بیرونى در دوران جوانى به نامهاى یونانى گیاهان علاقهمند بوده است. او مىنویسد که در آن سالها یک یونانى در خوارزم زندگى میکرد و نام گیاهان را به یونانى از او میپرسید و یادداشت مىکرد (احتمالا به خط عربى). بیرونى در این مورد از نارسایى خط عربى سخن مىگوید که نقل صحیح واژههاى غیر عرب به کمک آن همیشه امکانپذیر نیست. نیز به لغزشهاى مترجمهاى عربى آثار مؤلفان یونانى و وضع بد دستنویسها اشاره مىکند. بیرونى در ضمن برخى از منابع را که در نوشتن صیدنه از آنها استفاده کرده، نام میبرد. | ||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
مؤلف پس از پیشگفتار، در ذیل هر عنوان از عناوین متعدد کتاب خود، به توصیف یک ماده دارویى میپردازد. عنوانها از نظر حجم متفاوتاند - از چند واژه تا چند صفحه - و این به احتمال زیاد نهتنها ناتمام بودن صیدنه، بلکه اهمّیت و شهرت ماده دارویى را نشان میدهد<ref>ر.ک: همان، ص21</ref>. | مؤلف پس از پیشگفتار، در ذیل هر عنوان از عناوین متعدد کتاب خود، به توصیف یک ماده دارویى میپردازد. عنوانها از نظر حجم متفاوتاند - از چند واژه تا چند صفحه - و این به احتمال زیاد نهتنها ناتمام بودن صیدنه، بلکه اهمّیت و شهرت ماده دارویى را نشان میدهد<ref>ر.ک: همان، ص21</ref>. | ||
شرح مواد دارویى در عنوانها تقریبا به این شیوه صورت مىگیرد: نام ماده دارویى بررسىشده که در کتابهاى پزشکى عربى معمول است، عنوان را تشکیل میدهد. سپس به نام یونانى، سریانى، | شرح مواد دارویى در عنوانها تقریبا به این شیوه صورت مىگیرد: نام ماده دارویى بررسىشده که در کتابهاى پزشکى عربى معمول است، عنوان را تشکیل میدهد. سپس به نام یونانى، سریانى، فارسی، هندى و جز آنها اشاره مىشود و در پى آن غالبا نام عربى با استفاده از قطعه شعرى توضیح داده مىشود. پس از آن، منظره خارجى ماده با نقل از مؤلفان یونانى و شرقى توصیف مىشود، به خوبى و بدى جنس و محل پیدایش آن اشاره مىشود و در پایان از بدلهاى آن سخن مىرود<ref>ر.ک: همان، ص22-21</ref>. | ||
== وضعیت کتاب== | == وضعیت کتاب== | ||
یک ترجمه | یک ترجمه فارسی از این اثر به دست ابو بکر کاسانى از اهالى فرغانه کاسان در ربع اول سده سیزدهم (هفتم هجرى) در هندوستان انجام شده است<ref>ر.ک: همان، ص14</ref>. | ||
در پیوستهای انتهای کتاب فهارس نشانههای اختصاری کتابها و آثار ادبی، نامها، نامهای جغرافیایی، قومها و ملتها، آثار ذکرشده در صیدنه، نام لاتینی داروها، نام یونانی داروها، فهرست موضوعی، مقیاس وزن و طول ذکرشده در صیدنه و نام داروها به خط عربی ذکر شده است. | در پیوستهای انتهای کتاب فهارس نشانههای اختصاری کتابها و آثار ادبی، نامها، نامهای جغرافیایی، قومها و ملتها، آثار ذکرشده در صیدنه، نام لاتینی داروها، نام یونانی داروها، فهرست موضوعی، مقیاس وزن و طول ذکرشده در صیدنه و نام داروها به خط عربی ذکر شده است. |
ویرایش