۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'سيد ' به 'سيد') |
جز (جایگزینی متن - 'شيعيان' به 'شیعیان ') |
||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
در فصل پنجم، نويسنده، نظر 25 نفر از انديشمندان شيعى، مانند احمد بن فهد حلى، سيدمحمد نوربخش، علامه جلالالدين دوانى، [[شوشتری، نورالله بن شریفالدین|قاضى نورالله شوشترى]]، [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهائى]]، صدرالمتألهين، [[قاضی سعید قمی، محمدسعید بن محمدمفید|قاضى سعيد قمى]]، ابوالحسن جلوه، [[شاهآبادی، محمدعلی|آيتالله شيخ محمدعلى شاهآبادى]]، [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|شيخ آقابزرگ تهرانى]]، آيتالله حسن [[حسنزاده آملی، حسن|حسنزاده آملى]]، [[نصر، حسین|دكتر سيدحسين نصر]] و دكتر كامل مصطفى شبيبى را درباره تشيع [[ابن عربی، محمد بن علی|محىالدين بن عربى]] بيان كرده است. بنا بر گزارش نويسنده، آيتالله شيخ نصرالله شاهآبادى از پدرش [[شاهآبادی، محمدعلی|آيتالله شيخ محمدعلى شاهآبادى]] نقل قول كرده است كه او اعتقاد داشت و بر اين مطلب اصرار مىورزيد كه محىالدين، گرايش به مذهب تشيع داشته است. [[شاهآبادی، محمدعلی|آيتالله شيخ محمدعلى شاهآبادى]] همچنين به استدلال برخى از پژوهشگران تاريخ تصوف كه در آن بر اساس مكاشفهاى كه [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] در آغاز كتاب فتوحات مكيه نقل كرده، بر تسنن او استدلال مىكنند، پاسخ داده و مناقشه كرده و آن را مردود شمرده است.<ref>همان، ج 2، ص207</ref> | در فصل پنجم، نويسنده، نظر 25 نفر از انديشمندان شيعى، مانند احمد بن فهد حلى، سيدمحمد نوربخش، علامه جلالالدين دوانى، [[شوشتری، نورالله بن شریفالدین|قاضى نورالله شوشترى]]، [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهائى]]، صدرالمتألهين، [[قاضی سعید قمی، محمدسعید بن محمدمفید|قاضى سعيد قمى]]، ابوالحسن جلوه، [[شاهآبادی، محمدعلی|آيتالله شيخ محمدعلى شاهآبادى]]، [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|شيخ آقابزرگ تهرانى]]، آيتالله حسن [[حسنزاده آملی، حسن|حسنزاده آملى]]، [[نصر، حسین|دكتر سيدحسين نصر]] و دكتر كامل مصطفى شبيبى را درباره تشيع [[ابن عربی، محمد بن علی|محىالدين بن عربى]] بيان كرده است. بنا بر گزارش نويسنده، آيتالله شيخ نصرالله شاهآبادى از پدرش [[شاهآبادی، محمدعلی|آيتالله شيخ محمدعلى شاهآبادى]] نقل قول كرده است كه او اعتقاد داشت و بر اين مطلب اصرار مىورزيد كه محىالدين، گرايش به مذهب تشيع داشته است. [[شاهآبادی، محمدعلی|آيتالله شيخ محمدعلى شاهآبادى]] همچنين به استدلال برخى از پژوهشگران تاريخ تصوف كه در آن بر اساس مكاشفهاى كه [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] در آغاز كتاب فتوحات مكيه نقل كرده، بر تسنن او استدلال مىكنند، پاسخ داده و مناقشه كرده و آن را مردود شمرده است.<ref>همان، ج 2، ص207</ref> | ||
نويسنده با نقل مطالبى از انديشوران مذكور، مانند اين مطلب از [[نصر، حسین|دكتر سيدحسين نصر]]: «محىالدين از لحاظ شريعت، سُنى شناخته شده است، ولى كتابى درباره دوازده امام نوشته است كه عرفاى شيعه به آن كمال توجه را دارند و در فتوحات (فصل 366) از مهدى و شرايط بازگشت وى بهصورتى سخن گفته كه با منابع شيعه مطابقت دارد».<ref>سه حكيم مسلمان، ص213</ref>، كوشيده است كه ارتباط م[[ذهبى]] محىالدين با تشيع و گرايش او به | نويسنده با نقل مطالبى از انديشوران مذكور، مانند اين مطلب از [[نصر، حسین|دكتر سيدحسين نصر]]: «محىالدين از لحاظ شريعت، سُنى شناخته شده است، ولى كتابى درباره دوازده امام نوشته است كه عرفاى شيعه به آن كمال توجه را دارند و در فتوحات (فصل 366) از مهدى و شرايط بازگشت وى بهصورتى سخن گفته كه با منابع شيعه مطابقت دارد».<ref>سه حكيم مسلمان، ص213</ref>، كوشيده است كه ارتباط م[[ذهبى]] محىالدين با تشيع و گرايش او به شیعیان را تأييد و تثبيت كند. | ||
همچنين، نويسنده مىگويد: «استادم [[حسینی طهرانی، محمدحسین|آيتالله سيدمحمدحسين حسينى تهرانى]] از استادش سيدهاشم حداد نقل كرده است كه [[قاضی تبریزی، علی|آيتالله سيدعلى قاضى]]، از بزرگترين عارفان معاصر و استاد [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]]، اهتمام زيادى به محىالدين و كتاب فتوحات مكيه داشت و مىگفت كه [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] از كاملان بود و در فتوحات او شواهد و ادله گوناگونى وجود دارد كه او شيعه بوده است و در آن كتاب مطلب زيادى هست كه اصول قطعى اهل سنت را نقض مىكند. آيتالله قاضى معتقد بوده است كه محال است كسى به مرحله كمال برسد، ولى حقيقت ولايت را شهود نكرده باشد».<ref>همان، ج 2، ص214 - 215</ref> | همچنين، نويسنده مىگويد: «استادم [[حسینی طهرانی، محمدحسین|آيتالله سيدمحمدحسين حسينى تهرانى]] از استادش سيدهاشم حداد نقل كرده است كه [[قاضی تبریزی، علی|آيتالله سيدعلى قاضى]]، از بزرگترين عارفان معاصر و استاد [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]]، اهتمام زيادى به محىالدين و كتاب فتوحات مكيه داشت و مىگفت كه [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] از كاملان بود و در فتوحات او شواهد و ادله گوناگونى وجود دارد كه او شيعه بوده است و در آن كتاب مطلب زيادى هست كه اصول قطعى اهل سنت را نقض مىكند. آيتالله قاضى معتقد بوده است كه محال است كسى به مرحله كمال برسد، ولى حقيقت ولايت را شهود نكرده باشد».<ref>همان، ج 2، ص214 - 215</ref> |
ویرایش