۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' | کتابخانۀ دیجیتال نور =' به '| کتابخانۀ دیجیتال نور =') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'شيعيان' به 'شیعیان ') |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
'''تجلى وحدت'''، اثر [[نجمی، محمدصادق|محمدصادق نجمى]] (شبستر 1315-1390ش) است كه در آن، فتواى حضرت [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]] در مورد شركت در نماز جماعت اهل سنت در زمان برگزارى مراسم عبادى حج را بهصورت مشروح توضيح داده و ادله قرآنى، روايى و عقلى آن را بهصورت عالمانه مطرح كرده است. | '''تجلى وحدت'''، اثر [[نجمی، محمدصادق|محمدصادق نجمى]] (شبستر 1315-1390ش) است كه در آن، فتواى حضرت [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]] در مورد شركت در نماز جماعت اهل سنت در زمان برگزارى مراسم عبادى حج را بهصورت مشروح توضيح داده و ادله قرآنى، روايى و عقلى آن را بهصورت عالمانه مطرح كرده است. | ||
نام كامل كتاب عبارت است از: «تجلى وحدت: تبيين حكم امام(ره) بر حضور | نام كامل كتاب عبارت است از: «تجلى وحدت: تبيين حكم امام(ره) بر حضور شیعیان در نمازهاى حرمين شريفين». | ||
== ساختار == | == ساختار == | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
#در مقدمه ناشر آمده است: «... نماز ستون دين و ركنى از اركان اسلام است... اگر نماز به جماعت خوانده شود و عدد نمازگزاران از ده نفر تجاوز كند، جن و انس از نوشتن ثواب آن ناتوان مىشوند و اگر نماز در مسجد النبى(ص) و مسجد الحرام خوانده شود، ثواب آن به هزار و يكصد هزار برابر مىرسد. طبيعى است كه شيطان براى دور نمودن مردم از اين فيض عظيم، بهانهها ساز مىكند و راه وصول به حق را بر انسان مىبندد... آنچه كه...اين نوشتار در پى آن است، تبيين انديشه والاى حضرت [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]] - قدسسره - است كه راه بهرهورى بيشتر و بهتر در سفر عبادى حج و عمره را بر روى زائران بيتالله الحرام گشود...».<ref>ر.ک: مقدمه كتاب، ص7-10</ref> | #در مقدمه ناشر آمده است: «... نماز ستون دين و ركنى از اركان اسلام است... اگر نماز به جماعت خوانده شود و عدد نمازگزاران از ده نفر تجاوز كند، جن و انس از نوشتن ثواب آن ناتوان مىشوند و اگر نماز در مسجد النبى(ص) و مسجد الحرام خوانده شود، ثواب آن به هزار و يكصد هزار برابر مىرسد. طبيعى است كه شيطان براى دور نمودن مردم از اين فيض عظيم، بهانهها ساز مىكند و راه وصول به حق را بر انسان مىبندد... آنچه كه...اين نوشتار در پى آن است، تبيين انديشه والاى حضرت [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]] - قدسسره - است كه راه بهرهورى بيشتر و بهتر در سفر عبادى حج و عمره را بر روى زائران بيتالله الحرام گشود...».<ref>ر.ک: مقدمه كتاب، ص7-10</ref> | ||
#[[امام خمينى(ره)|امام خمينى]] در شهريورماه سال 1358، وظايف | #[[امام خمينى(ره)|امام خمينى]] در شهريورماه سال 1358، وظايف شیعیان و بهويژه وظايف حجاج ايرانى را در زمينه ارتباط با مسلمانان بيان و اعلام كرد و از جمله چنين نوشت: «... عموم برادران و خواهران اسلامى بايد توجه داشته باشند كه يكى از مهمات فلسف حج، ايجاد تفاهم و تحكيم برادرى بين مسلمين است و بر دانشمندان و معممين لازم است مسائل اساسىِ سياسى و اجتماعى خود را با ديگر برادران در ميان گذارند و در رفع آن طرحهايى تهيه كنند تا آنان در برگشت به كشورهاى خود آنها را تحت نظر علما و ارباب نظر قرار دهند... لازم است برادران ايرانى و شیعیان ساير كشورها از اعمال جاهلانه، كه موجب تفرق صفوف مسلمين است، احتراز كنند و لازم است در جماعات اهل سنت حاضر شوند و از تشكيل نماز جماعت در منازل و گذاشتن بلندگوهاى مخالف رويه اجتناب نمايند... در وقوفين، متابعت از حكم قضات اهل سنت لازم و مُجزى است، اگرچه قطع به خلاف داشته باشيد...».<ref>متن كتاب، ص15-19</ref> | ||
#نويسنده با تأكيد بر اينكه تفرقه عامل تسلط دشمنان است، افزوده است: «مراسم حج و اجتماع بزرگ مسلمانان جهان در مكه و مدينه است كه مىتواند اتحاد و اتفاق پيروان اسلام را كه آرمان پيامبر خاتم(ص) و اوصياى آن بزرگوار است، محقق و متجلى سازد؛ ليكن افسوس كه حكومتهاى ستمگر در طول تاريخ و دست مرموز استعمار، بهويژه در يك قرن اخير، موجب گرديد تا روح حقيقى آن به فراموشى سپرده شود و از ابعاد سياسى و اجتماعى و عبادى حج، تنها بعد عبادى آن، آن هم خالى از روح واقعى پرستش، ترويج و تبليغ شود. اينجاست كه امام امت به احياى حج ابراهيمى قيام كرد و در مناسبتهاى مختلف در سخنرانىها و پيامهايش، ضمن توصى بسيار به دقت در اعمال حج و فراگيرى مسائل آن و بيان ابعاد معنوى و عرفانى مناسك، جنبههاى سياسى و اجتماعى حج را مطرح ساخت و با دعوتِ جوامع اسلامى به وحدت و همدلى و پرهيز از تشتت و تفرق، كه بزرگترين عامل تسلط بيگانگان است، مسلمانان را در مقابله با دشمنان اسلام بسيج كرد.<ref>ر.ک: همان، ص28-30</ref> | #نويسنده با تأكيد بر اينكه تفرقه عامل تسلط دشمنان است، افزوده است: «مراسم حج و اجتماع بزرگ مسلمانان جهان در مكه و مدينه است كه مىتواند اتحاد و اتفاق پيروان اسلام را كه آرمان پيامبر خاتم(ص) و اوصياى آن بزرگوار است، محقق و متجلى سازد؛ ليكن افسوس كه حكومتهاى ستمگر در طول تاريخ و دست مرموز استعمار، بهويژه در يك قرن اخير، موجب گرديد تا روح حقيقى آن به فراموشى سپرده شود و از ابعاد سياسى و اجتماعى و عبادى حج، تنها بعد عبادى آن، آن هم خالى از روح واقعى پرستش، ترويج و تبليغ شود. اينجاست كه امام امت به احياى حج ابراهيمى قيام كرد و در مناسبتهاى مختلف در سخنرانىها و پيامهايش، ضمن توصى بسيار به دقت در اعمال حج و فراگيرى مسائل آن و بيان ابعاد معنوى و عرفانى مناسك، جنبههاى سياسى و اجتماعى حج را مطرح ساخت و با دعوتِ جوامع اسلامى به وحدت و همدلى و پرهيز از تشتت و تفرق، كه بزرگترين عامل تسلط بيگانگان است، مسلمانان را در مقابله با دشمنان اسلام بسيج كرد.<ref>ر.ک: همان، ص28-30</ref> | ||
#در مورد تشويق و ترغيب | #در مورد تشويق و ترغيب شیعیان جهت حضور در نماز جماعت اهل سنت، همچنين رابطه شیعیان با آنان، روايات بسيارى در منابع حديثى ما وارد شده است. صاحب وسايل در اين زمينه، نزدیک به بيست روايت آورده كه مىتوان آنها را به دو بخش مستقل تقسيم كرد: بخشى از آنها داراى جنبه ترغيب و تشويق و ايجاد انگيزه در جهت ارتباط و امتزاج و معاشرت نيك با اهل سنت و حضور در نماز آنان و دورى از اختلاف و تفرقه با آنهاست و بخش ديگر به موضوع نماز اختصاص دارد و در اين روايات ائمه(ع) پيروان خويش را بر حضور در نماز جماعت اهل سنت تشويق و جدا شدن از صف نماز آنان را نكوهش كردهاند.<ref>همان، ص64-65</ref> | ||
#عبدالله بن سنان از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] نقل مىكند كه مىفرمود: «أوصيكم بتقوى الله عز و جل و لا تحملوا الناس على اكتافكم فتذلوا إن الله تبارك و تعالى يقول في كتابه: ''' «و قولوا للناس حسناً» '''. ثم قال عودوا مرضاهم و اشهدوا جنائزهم و اشهدوا لهم و عليهم و صلوا معهم في مساجدهم»؛ «بر شما وصيت مىكنم تقواى خدا را و اين مردم را بر پشت خود سوار نكنيد تا در جامعه ذليل باشيد (كارى نكنيد كه مورد تحقير و بدبينى افراد اين جامعه باشيد)؛ زيرا خداوند در كتاب خود مىفرمايد: «به مردم نيك بگوييد». سپس فرمود مريضهاى آنان را عيادت و در تشييع جنازهشان شركت كنيد و در اختلافاتشان شهادت بدهيد. خود را جزو نزدیک ترين افراد به آنان قرار دهيد و با آنان در مساجدشان نماز بخوانيد».<ref>همان، ص67-68</ref> | #عبدالله بن سنان از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] نقل مىكند كه مىفرمود: «أوصيكم بتقوى الله عز و جل و لا تحملوا الناس على اكتافكم فتذلوا إن الله تبارك و تعالى يقول في كتابه: ''' «و قولوا للناس حسناً» '''. ثم قال عودوا مرضاهم و اشهدوا جنائزهم و اشهدوا لهم و عليهم و صلوا معهم في مساجدهم»؛ «بر شما وصيت مىكنم تقواى خدا را و اين مردم را بر پشت خود سوار نكنيد تا در جامعه ذليل باشيد (كارى نكنيد كه مورد تحقير و بدبينى افراد اين جامعه باشيد)؛ زيرا خداوند در كتاب خود مىفرمايد: «به مردم نيك بگوييد». سپس فرمود مريضهاى آنان را عيادت و در تشييع جنازهشان شركت كنيد و در اختلافاتشان شهادت بدهيد. خود را جزو نزدیک ترين افراد به آنان قرار دهيد و با آنان در مساجدشان نماز بخوانيد».<ref>همان، ص67-68</ref> | ||
#نويسنده، تأكيد كرده است: اين حكم امام، مسئلهاى است مسبوق به سابقه و در كتب فقهى و فتاواى علماى گذشته نيز مطرح گرديده و حتى طبق فرموده امام، به عدم لزوم اعاده چنين نمازى هم فتوا دادهاند... او افزوده است: مطرح بودنِ مسئله بهصورتِ فتوا، در قرون گذشته و از سوى فقها، جاى ترديد نيست، ولى آنچه بر حكم امام از ساير فتاوى امتياز مىبخشد و اهميتش را مىرساند، اين است كه اين موضوع در طول تاريخ و در منابع فقهى بهصورت يك «فتوا» مطرح بوده و نه بهصورت «حكم» و اجراى عملى... صدور اين حكم بود كه پس از قرنها توانست تحول عظيم و شگرفى به وجود آورد و... همانگونهكه اين حكم نقش مؤثرى در توجه دادن فقها و مجتهدين و مدرسين حوزههاى علميه به اين مسئله ايفا كرد.<ref>ر.ک: همان، ص77-78</ref> | #نويسنده، تأكيد كرده است: اين حكم امام، مسئلهاى است مسبوق به سابقه و در كتب فقهى و فتاواى علماى گذشته نيز مطرح گرديده و حتى طبق فرموده امام، به عدم لزوم اعاده چنين نمازى هم فتوا دادهاند... او افزوده است: مطرح بودنِ مسئله بهصورتِ فتوا، در قرون گذشته و از سوى فقها، جاى ترديد نيست، ولى آنچه بر حكم امام از ساير فتاوى امتياز مىبخشد و اهميتش را مىرساند، اين است كه اين موضوع در طول تاريخ و در منابع فقهى بهصورت يك «فتوا» مطرح بوده و نه بهصورت «حكم» و اجراى عملى... صدور اين حكم بود كه پس از قرنها توانست تحول عظيم و شگرفى به وجود آورد و... همانگونهكه اين حكم نقش مؤثرى در توجه دادن فقها و مجتهدين و مدرسين حوزههاى علميه به اين مسئله ايفا كرد.<ref>ر.ک: همان، ص77-78</ref> |
ویرایش