۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'براي' به 'برای') |
جز (جایگزینی متن - 'شريك ' به 'شریک ') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
| خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
#ابن وهب، «مجمع البحرين» را در اين آيه: ''' («وَ إِذْ قالَ مُوسى لِفَتاهُ لا أَبْرَحُ حَتَّى أَبْلُغَ مَجْمَعَ الْبَحْرَيْنِ أَوْ أَمْضِي حُقُبا» '''..<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/304/1/300 كهف: 60]</ref>؛ «و (به ياد آر) آنگاه كه موسى (فرزند عمران، پيامبر بنى اسرائيل)، به شاگردش (يوشع فرزند نون وصىّ خودش) گفت: من از رفتن بازنايستم تا به محل تلاقى دو دريا برسم يا مدت مديدى راه بپيمايم)»، چنين معنا كرده است: «العذب و المالح»؛ يعنى شيرين و شور و مصداقش را «بحر فارس و الروم» درياى فارس و روم دانسته است..<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/19918/1/477 متن كتاب، ج1، ص477]</ref>؛ بنابراین، مىتوان گفت كه ايرانى بودن خليج فارس در اوايل قرن چهارم هجرى قمرى نيز روشن و قطعى بوده است. | #ابن وهب، «مجمع البحرين» را در اين آيه: ''' («وَ إِذْ قالَ مُوسى لِفَتاهُ لا أَبْرَحُ حَتَّى أَبْلُغَ مَجْمَعَ الْبَحْرَيْنِ أَوْ أَمْضِي حُقُبا» '''..<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/304/1/300 كهف: 60]</ref>؛ «و (به ياد آر) آنگاه كه موسى (فرزند عمران، پيامبر بنى اسرائيل)، به شاگردش (يوشع فرزند نون وصىّ خودش) گفت: من از رفتن بازنايستم تا به محل تلاقى دو دريا برسم يا مدت مديدى راه بپيمايم)»، چنين معنا كرده است: «العذب و المالح»؛ يعنى شيرين و شور و مصداقش را «بحر فارس و الروم» درياى فارس و روم دانسته است..<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/19918/1/477 متن كتاب، ج1، ص477]</ref>؛ بنابراین، مىتوان گفت كه ايرانى بودن خليج فارس در اوايل قرن چهارم هجرى قمرى نيز روشن و قطعى بوده است. | ||
#جناب احمد فريد مقدمهاى در مورد علم تفسير نوشته و در آن بهصورت مختصر، مباحثى مانند معناى لغوى و اصطلاحى تفسير، نياز به تفسير، شرافت تفسير، شروط مفسر، آداب مفسر و روشهاى تفسيرى را توضيح داده است. او هشت شرط براى مفسر و همچنين چهار ادب براى او آورده است. مصحح، روشهاى تفسيرى را به هفت دسته تقسيم كرده است..<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/19918/1/4 مقدمه كتاب، ج1، ص4]-[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/19918/1/6 6]</ref> | #جناب احمد فريد مقدمهاى در مورد علم تفسير نوشته و در آن بهصورت مختصر، مباحثى مانند معناى لغوى و اصطلاحى تفسير، نياز به تفسير، شرافت تفسير، شروط مفسر، آداب مفسر و روشهاى تفسيرى را توضيح داده است. او هشت شرط براى مفسر و همچنين چهار ادب براى او آورده است. مصحح، روشهاى تفسيرى را به هفت دسته تقسيم كرده است..<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/19918/1/4 مقدمه كتاب، ج1، ص4]-[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/19918/1/6 6]</ref> | ||
#نويسنده در تفسير سوره حمد، از [[ابنعباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] نقل كرده: ''' ««الْحَمْدُ لِلَّهِ» '''؛ يعنى شكر براى خداست و شكر آن است كه اگر خدا نعمتى داد او را بر نعمتهايى كه بر بندگانش ارزانى داشته و آنان را به ايمان و شكرش هدايت كرده، ستايش كنند؛ همو كه يكى است و تنها خداست؛ خدايى كه فرزندى ندارد و برایش هيچ | #نويسنده در تفسير سوره حمد، از [[ابنعباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] نقل كرده: ''' ««الْحَمْدُ لِلَّهِ» '''؛ يعنى شكر براى خداست و شكر آن است كه اگر خدا نعمتى داد او را بر نعمتهايى كه بر بندگانش ارزانى داشته و آنان را به ايمان و شكرش هدايت كرده، ستايش كنند؛ همو كه يكى است و تنها خداست؛ خدايى كه فرزندى ندارد و برایش هيچ شریک و ياور و وزيرى نيست. ''' «رَبِّ الْعالَمِينَ» '''؛ يعنى پروردگار هر جاندارى است كه بر روى زمين زندگى مىكند يا از اهل آسمان است. ''' «الرَّحْمن» '''؛ يعنى رقيق؛ همان كسى كه رقت دارد و ''' «الرَّحِيم» '''؛ يعنى رفيق؛ همان كه رفق و مدارا دارد و ''' «مالِكِ يَوْمِ الدِّين» ''' و آن روز حساب است و داورى در آن روز بين مردمان است؛ يعنى روزى كه مردم بر اساس اعمالشان پاداش داده مىشوند، هيچ داورى جز او نيست. ''' «إِيَّاكَ نَعْبُدُ» '''؛ يعنى فقط تو را يكتا مىدانيم و فقط تو را اطاعت مىكنيم ''' «وَ إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ» '''؛ يعنى فقط يارى از تو مىگيريم بر عبادت تو و توفيق را از تو مىطلبيم. ''' «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ» ''' ما را به دين استوارى كه به آن راضى هستى كه اسلام است، راهنمايى كن. | ||
#:و گفته مىشود ما را بر آن ثابتقدم بدار و گفته مىشود آن كتاب خداست. مىگويد ما را به حلال و حرام آن و توضيح مطالبش هدايت كن. ''' «صِراطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ» '''؛ يعنى دين كسانى كه بر آنان منت نهادى و آنان اصحاب موسى هستند قبل از تغيير نعمت كه خدا بر آنان سايه گستراند و بر آنان مَنّ (خوراك ترنجبين) و سَلوى (كبك) نازل كرد... و گفته مىشود كه آنان پيامبران خدا هستند. ''' «غير المغضوب عليهم» '''؛ يعنى غير دين يهود كه خدا بر آنان غضب كرد و آنان را خوار ساخت.....<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/19918/1/14 همان، ج1، ص14]</ref> | #:و گفته مىشود ما را بر آن ثابتقدم بدار و گفته مىشود آن كتاب خداست. مىگويد ما را به حلال و حرام آن و توضيح مطالبش هدايت كن. ''' «صِراطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ» '''؛ يعنى دين كسانى كه بر آنان منت نهادى و آنان اصحاب موسى هستند قبل از تغيير نعمت كه خدا بر آنان سايه گستراند و بر آنان مَنّ (خوراك ترنجبين) و سَلوى (كبك) نازل كرد... و گفته مىشود كه آنان پيامبران خدا هستند. ''' «غير المغضوب عليهم» '''؛ يعنى غير دين يهود كه خدا بر آنان غضب كرد و آنان را خوار ساخت.....<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/19918/1/14 همان، ج1، ص14]</ref> | ||
#نويسنده از [[ابنعباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] تفسير سوره ناس را اين گونه نقل كرده است: «بگو اى محمد(ص) پناه مىبرم؛ يعنى جوار مىطلبم و امان مىجويم از پروردگار مردم؛ يعنى مربى و مدبر امور آنها و ملك و اله مردم؛ يعنى معبود حقيقى انسانها و جنيان از شرّ وسواس شيطان كه با صدايى پنهان در سينهها وسوسهگرى مىكند و وقتى كه خداى متعال ياد شود، دست برمىدارد؛ همان كه در سينههاى مردم وسوسه مىكند؛ يعنى در سينههاى انسان و جنّ وسوسهگرى مىكند از شرّ انسان و جنّ و گفته شده از شرّ لبيد بن اعصم يهودى و يارانش». نويسنده در پايان افزوده است: «و اللّه أعلم بالصواب؛ يعنى خدا داناتر به صواب است..<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/20406/1/528 همان، ج2، ص528]</ref> | #نويسنده از [[ابنعباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] تفسير سوره ناس را اين گونه نقل كرده است: «بگو اى محمد(ص) پناه مىبرم؛ يعنى جوار مىطلبم و امان مىجويم از پروردگار مردم؛ يعنى مربى و مدبر امور آنها و ملك و اله مردم؛ يعنى معبود حقيقى انسانها و جنيان از شرّ وسواس شيطان كه با صدايى پنهان در سينهها وسوسهگرى مىكند و وقتى كه خداى متعال ياد شود، دست برمىدارد؛ همان كه در سينههاى مردم وسوسه مىكند؛ يعنى در سينههاى انسان و جنّ وسوسهگرى مىكند از شرّ انسان و جنّ و گفته شده از شرّ لبيد بن اعصم يهودى و يارانش». نويسنده در پايان افزوده است: «و اللّه أعلم بالصواب؛ يعنى خدا داناتر به صواب است..<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/20406/1/528 همان، ج2، ص528]</ref> | ||
ویرایش