۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' | کتابخانۀ دیجیتال نور =' به '| کتابخانۀ دیجیتال نور =') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'جنگهاي' به 'جنگهای') |
||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
در اينجاست كه [[گزنفون]] بر روى صحنه داستان ظاهر مىشود. وى نه در شمار سرداران است و نه حتى در زمره سربازان، فقط به صرف دوستى و دعوت يكى از سرداران و به منظور جهانگردى و سياحت با سپاهيان همراه شده بود. در شب مذكور، او نيز از شدت ناراحتى نمىتوانست بخوابد. دائم در فكر چاره بود و بالاخره با خود انديشيد كه چون صبح رسد، ايرانيان به آنها حمله كرده و يك تن از يونانيان را زنده نخواهند گذاشت. پس به اين نتيجه رسيد كه نبايد منتظر حوادث شد، بهتر است پيش از آنكه فرصت از دست برود، راه نجاتى پيدا كند. اين بود كه همان شب برخاست و سربازان را دور خود جمع كرد و گفت: «اگر ما گرفتار شويم، سرنوشت ما به دست اردشير خواهد افتاد، همان كسى كه برادرش را كشت و بدون شك با ما نيز همان معامله را خواهد كرد. ما هم نبايد انتظار ديگرى از او داشته باشيم، چه ما نيز افرادى هستيم كه مىخواستيم او را از تخت شاهى پايين آورده و از ميان ببريم. پس بهتر است كه به خود آييم و نظم سپاه را دوباره بر قرار كنيم و سعى كنيم فاتحانه به سرزمين خود مراجعت نماييم». پس همان شب يونانيان با عزمى راسخ و بدون تأمل و تعلل، سرداران جديد خود را انتخاب كرده و جملگى تحت سرپرستى و فرماندهى گزنفون از صبح بعد، عقب نشينى تاريخى خود را آغاز نمودند. | در اينجاست كه [[گزنفون]] بر روى صحنه داستان ظاهر مىشود. وى نه در شمار سرداران است و نه حتى در زمره سربازان، فقط به صرف دوستى و دعوت يكى از سرداران و به منظور جهانگردى و سياحت با سپاهيان همراه شده بود. در شب مذكور، او نيز از شدت ناراحتى نمىتوانست بخوابد. دائم در فكر چاره بود و بالاخره با خود انديشيد كه چون صبح رسد، ايرانيان به آنها حمله كرده و يك تن از يونانيان را زنده نخواهند گذاشت. پس به اين نتيجه رسيد كه نبايد منتظر حوادث شد، بهتر است پيش از آنكه فرصت از دست برود، راه نجاتى پيدا كند. اين بود كه همان شب برخاست و سربازان را دور خود جمع كرد و گفت: «اگر ما گرفتار شويم، سرنوشت ما به دست اردشير خواهد افتاد، همان كسى كه برادرش را كشت و بدون شك با ما نيز همان معامله را خواهد كرد. ما هم نبايد انتظار ديگرى از او داشته باشيم، چه ما نيز افرادى هستيم كه مىخواستيم او را از تخت شاهى پايين آورده و از ميان ببريم. پس بهتر است كه به خود آييم و نظم سپاه را دوباره بر قرار كنيم و سعى كنيم فاتحانه به سرزمين خود مراجعت نماييم». پس همان شب يونانيان با عزمى راسخ و بدون تأمل و تعلل، سرداران جديد خود را انتخاب كرده و جملگى تحت سرپرستى و فرماندهى گزنفون از صبح بعد، عقب نشينى تاريخى خود را آغاز نمودند. | ||
شيوههاى نظامى و حملات آنها به شهرهاى سر راه و | شيوههاى نظامى و حملات آنها به شهرهاى سر راه و جنگهایى كه ميان اين گروه و لشكريان اردشير اتفاق مىافتد به همراه وقايع روزانه و اتفاقات ديگرى كه در زمستان و بهار آن سال براى اين سربازان در كردستان و ارمنستان پيش مىآيد، همه جالب و نمودارى از كيفيات مختلف اين داستان مهيج است. جزئياتى كه [[گزنفون]] از مشاهده خود در ايالات شمالى ايران شرح مىدهد به همراه طرز رفتار و سلوك يونانيان دربين خود و با مردم اين ايالات- كه گاهى مضحك و گاهى نيز وحشيانه است- خالى از لطف و سرگرمى نيست. | ||
بالاخره پس از عبور از رودهاى كردستان، كوههاى ارمنستان و دشتها وجنگلها، سربازان يونانى خود را به درياى سياه و مردم يونانى زبان مىرسانند. اينجا ديگر خطرى از طرف ايران متوجه آنها نيست، ولى به محض رفع اين خطر، در ميان خود اختلاف پيدا مىكنند. اما به هر تقدير از دريا نيز عبور كرده و به سرزمين اصلى خود مراجعت مىكنند. | بالاخره پس از عبور از رودهاى كردستان، كوههاى ارمنستان و دشتها وجنگلها، سربازان يونانى خود را به درياى سياه و مردم يونانى زبان مىرسانند. اينجا ديگر خطرى از طرف ايران متوجه آنها نيست، ولى به محض رفع اين خطر، در ميان خود اختلاف پيدا مىكنند. اما به هر تقدير از دريا نيز عبور كرده و به سرزمين اصلى خود مراجعت مىكنند. |
ویرایش