۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'وي' به 'وی') |
جز (جایگزینی متن - 'براى' به 'برای') |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
ابوالحسن احمد بن سعيد دمشقى كه به تعليم و تربيت فرزندان معتز گماشته شده بود، مربى و استاد اختصاصى او گرديد. رفته رفته، خانه وى مركز تجمع علما و ادبا گرديد و دانشمندان بنام آن سامان، از جمله محمد بن عمران بن زياد، حسن بن عليل عنزى، احمد بن صالحة بن ابىفنن، پيوسته به مجلس او آمد و شد داشتند و علوم و فنون مرسوم آن زمان را به اميرزاده عباسى تعليم مىدادند. [[مبرد، محمد بن یزید|مبرد]]، نحوى بزرگ مكتب بصره، بسيار در مجلس او حاضر مىشد و گاه چندين روز نزد وى اقامت مىكرد. فصحاى عرب و علماى لغت نيز كه وارد سامرا مىشدند، نزد ابن معتز مىرفتند و او آنان را به گرمى مى پذيرفت و از ايشان نكات بسيارى مىآموخت. | ابوالحسن احمد بن سعيد دمشقى كه به تعليم و تربيت فرزندان معتز گماشته شده بود، مربى و استاد اختصاصى او گرديد. رفته رفته، خانه وى مركز تجمع علما و ادبا گرديد و دانشمندان بنام آن سامان، از جمله محمد بن عمران بن زياد، حسن بن عليل عنزى، احمد بن صالحة بن ابىفنن، پيوسته به مجلس او آمد و شد داشتند و علوم و فنون مرسوم آن زمان را به اميرزاده عباسى تعليم مىدادند. [[مبرد، محمد بن یزید|مبرد]]، نحوى بزرگ مكتب بصره، بسيار در مجلس او حاضر مىشد و گاه چندين روز نزد وى اقامت مىكرد. فصحاى عرب و علماى لغت نيز كه وارد سامرا مىشدند، نزد ابن معتز مىرفتند و او آنان را به گرمى مى پذيرفت و از ايشان نكات بسيارى مىآموخت. | ||
اين محافل علمى و ادبى كه در منزل ابن معتز تشكيل مىيافت، چنان جاذبهاى داشت كه [[بلاذری، احمد بن یحیی|بلاذرى]] را واداشت مصرانه | اين محافل علمى و ادبى كه در منزل ابن معتز تشكيل مىيافت، چنان جاذبهاى داشت كه [[بلاذری، احمد بن یحیی|بلاذرى]] را واداشت مصرانه برای تعليم اين اميرزاده اعلام آمادگى كند. ابن معتز در اشعارى كه در 13 سالگى خطاب به استادش دمشقى سروده، ادعا كرده است كه علوم و فنون مرسوم را چندان فراگرفته كه در هر رشته و زمينهاى كه اراده كند، مىتواند سرآمد اقران و يگانه دوران گردد. | ||
ابن معتز در 17 سالگى، جده خویش را از دست داد و از آن پس به مَطيره كه گردشگاهى در نزدیک ى سامرا بود، نقل مكان كرد. اقامت وى در مطيره حدود 15 سال طول كشيد. بيشتر تأليفات ابن معتز يادگار همين دوران بوده و در اشعارى كه در سالهاى واپسين عمر سروده، از اين دوران بسيار ياد كرده است. | ابن معتز در 17 سالگى، جده خویش را از دست داد و از آن پس به مَطيره كه گردشگاهى در نزدیک ى سامرا بود، نقل مكان كرد. اقامت وى در مطيره حدود 15 سال طول كشيد. بيشتر تأليفات ابن معتز يادگار همين دوران بوده و در اشعارى كه در سالهاى واپسين عمر سروده، از اين دوران بسيار ياد كرده است. | ||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
ابن معتز با وجود ارادتى كه به [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] اظهار مىكرد و اشعار فراوانى كه در مدح آن حضرت مىسرود و نيز سرودههايى كه در رثاى امام حسين(ع) داشت. از اختلافات و مشاجرات علویان با عباسيان و شورشها و قيامهاى آنان بر ضد حكومت عباسيان، سخت دلآزرده بود و سوگند ياد كرده بود كه اگر روزى دستش برسد، طالبيان را يكسره از ميان بردارد. | ابن معتز با وجود ارادتى كه به [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] اظهار مىكرد و اشعار فراوانى كه در مدح آن حضرت مىسرود و نيز سرودههايى كه در رثاى امام حسين(ع) داشت. از اختلافات و مشاجرات علویان با عباسيان و شورشها و قيامهاى آنان بر ضد حكومت عباسيان، سخت دلآزرده بود و سوگند ياد كرده بود كه اگر روزى دستش برسد، طالبيان را يكسره از ميان بردارد. | ||
گویند ابن معتز، حنفى يا حنبلىمذهب بوده است، اما ظاهراً وى | گویند ابن معتز، حنفى يا حنبلىمذهب بوده است، اما ظاهراً وى برای خود آراء بهخصوص و مذهب ویژهاى داشته و نه تنها با فرقههاى شيعى در ستيز بوده، بلكه با مذاهب عامه نيز كاملاً همعقيده نبوده، هرچند نسبت به همه صحابه پيامبر اكرم(ص) ابراز احترام و از مقام آنان دفاع مىكرده است. | ||
ابن معتز را «شاعر بنى هاشم» و «شاعر بزرگ زمان» گفتهاند، زيرا هيچيك از شاعران معاصرش در تنوع شعر به پاى او نمىرسيدهاند. وى در هريك از زمينههاى دهگانه فخر، غزل، مدح، معاتبات، طرديات، وصف، خمريات، رثاء، زهد و هجا قطعات و قصايدى سروده است. | ابن معتز را «شاعر بنى هاشم» و «شاعر بزرگ زمان» گفتهاند، زيرا هيچيك از شاعران معاصرش در تنوع شعر به پاى او نمىرسيدهاند. وى در هريك از زمينههاى دهگانه فخر، غزل، مدح، معاتبات، طرديات، وصف، خمريات، رثاء، زهد و هجا قطعات و قصايدى سروده است. | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
ابن معتز به چيرهدستى در فن تشبيه شهرت يافته است و قدما تشبيهات وى را مانند مدايح بحترى و هجاهاى ابن رومى ضربالمثل كردهاند. وى سوگند ياد كرده بود كه هرگاه واژه «كأنَّ» بر ذهن يا زبانش بگذرد، از آوردن تشبيه و استعارهاى وافى به مقصود فروگذار نكند. ابن معتز چندان در وادى تشبيه درافتاد و آنچنان قريحه شاعرىاش با تشبيه درآميخت كه در هر زمينه كه شعرى مىسرود، با يك يا چند تشبيه همراه بود؛ به عبارتى بايد گفت كه شعر عربى با سرودههاى ابن معتز به مرحله نوینى گام نهاد و مىتوان وى را بنيانگذار مكتب نقاشى با شعر دانست. | ابن معتز به چيرهدستى در فن تشبيه شهرت يافته است و قدما تشبيهات وى را مانند مدايح بحترى و هجاهاى ابن رومى ضربالمثل كردهاند. وى سوگند ياد كرده بود كه هرگاه واژه «كأنَّ» بر ذهن يا زبانش بگذرد، از آوردن تشبيه و استعارهاى وافى به مقصود فروگذار نكند. ابن معتز چندان در وادى تشبيه درافتاد و آنچنان قريحه شاعرىاش با تشبيه درآميخت كه در هر زمينه كه شعرى مىسرود، با يك يا چند تشبيه همراه بود؛ به عبارتى بايد گفت كه شعر عربى با سرودههاى ابن معتز به مرحله نوینى گام نهاد و مىتوان وى را بنيانگذار مكتب نقاشى با شعر دانست. | ||
ابن معتز علاوه بر نوشتهها و رسايل، يك سلسله كلمات قصار نيز به شيوه حكما و بزرگان پرداخته است. ابوحيان، ثعالبى، حصرى قيروانى، [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزى]] و ديگران كلمات قصار او را نقل كردهاند. ابن معصوم مدنى سخنى درباره قابل قياس نبودن بلاغت ابن معتز با بلاغت [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] دارد كه بىاشاره به اين نكته نمىتواند باشد كه چهبسا ابن معتز با فراهم آوردن بعضى قطعات منثور و ساختن كلمات قصار، جايگاهى در كنار شهرت بلاغت [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] | ابن معتز علاوه بر نوشتهها و رسايل، يك سلسله كلمات قصار نيز به شيوه حكما و بزرگان پرداخته است. ابوحيان، ثعالبى، حصرى قيروانى، [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزى]] و ديگران كلمات قصار او را نقل كردهاند. ابن معصوم مدنى سخنى درباره قابل قياس نبودن بلاغت ابن معتز با بلاغت [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] دارد كه بىاشاره به اين نكته نمىتواند باشد كه چهبسا ابن معتز با فراهم آوردن بعضى قطعات منثور و ساختن كلمات قصار، جايگاهى در كنار شهرت بلاغت [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] برای خود مىطلبيده است. | ||
ابن معتز را در زمره شعراى دانشمند به حساب آوردهاند. بررسى مجموعه سرودههاى ابن معتز و مقايسه آن با آنچه از شرح حالات و افكارش مىدانيم، نيز بيانگر آن است كه وى را چندان دستى در علوم زمان نبوده است. | ابن معتز را در زمره شعراى دانشمند به حساب آوردهاند. بررسى مجموعه سرودههاى ابن معتز و مقايسه آن با آنچه از شرح حالات و افكارش مىدانيم، نيز بيانگر آن است كه وى را چندان دستى در علوم زمان نبوده است. | ||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
ابن معتز از ميان علوم و فنون گوناگون كه در آن زمان رايج بود، تنها به دانش موسيقى كه رابطه تنگاتنگ با شعر و شاعرى داشت و او از كودكى با آن خوگرفته بود، دل سپرد و موسيقىدانى نيكو از كار درآمد. [[ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین|ابوالفرج اصفهانى]] بهرسالهاى كه وى در باب موسيقى نوشته و سخت مورد تشویق يكى از ادباى همروزگارش قرار گرفته، اشاره دارد. | ابن معتز از ميان علوم و فنون گوناگون كه در آن زمان رايج بود، تنها به دانش موسيقى كه رابطه تنگاتنگ با شعر و شاعرى داشت و او از كودكى با آن خوگرفته بود، دل سپرد و موسيقىدانى نيكو از كار درآمد. [[ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین|ابوالفرج اصفهانى]] بهرسالهاى كه وى در باب موسيقى نوشته و سخت مورد تشویق يكى از ادباى همروزگارش قرار گرفته، اشاره دارد. | ||
ابن معتز | ابن معتز برای بيشتر اشعارى كه مىسروده، خود، آهنگ مىساخته و گاه به مناسبتى برای اشعار ديگران نيز، چنانچه مورد توجهش قرار مىگرفته، آهنگ مىساخته است. ابن معتز کتابى در شرح حال و احوال شاريه آوازهخوان كه از معشوقههايش بوده، پرداخته و [[ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین|ابوالفرج اصفهانى]] اخبار و آثار اين كنيزك را از همين کتاب موسوم به اخبار شاريه نقل كرده است. وى کتاب جامعى نيز در علم موسيقى تأليف كرده است. | ||
ابن معتز با عدهاى از شعرا و اهل ادب مكاتبه و مراسله و دادوستد شعرى و ادبى داشته است كه احمد بن خصيب، ابوالعباس احمد بن يحيى ثعلب، ابن منجم، على بن مهدى اصفهانى كسروى، قاسم بن احمد، ابوطيب نميرى و عبيدالله بن طاهر از آن جملهاند. | ابن معتز با عدهاى از شعرا و اهل ادب مكاتبه و مراسله و دادوستد شعرى و ادبى داشته است كه احمد بن خصيب، ابوالعباس احمد بن يحيى ثعلب، ابن منجم، على بن مهدى اصفهانى كسروى، قاسم بن احمد، ابوطيب نميرى و عبيدالله بن طاهر از آن جملهاند. |
ویرایش