۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' | کتابخانۀ دیجیتال نور =' به '| کتابخانۀ دیجیتال نور =') |
جز (جایگزینی متن - 'براى' به 'برای') |
||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
5. به دنبال پليدى و ناپاكى، نباش. | 5. به دنبال پليدى و ناپاكى، نباش. | ||
در قسمت دوم، از ديدگاه فلاسفه يونانى، از جمله سقراط، افلاطون و [[ارسطو]]طاليس، به منظر اخلاق، نگريسته شده است. به اعتقاد نويسنده، سقراط، مكان رفيعى را | در قسمت دوم، از ديدگاه فلاسفه يونانى، از جمله سقراط، افلاطون و [[ارسطو]]طاليس، به منظر اخلاق، نگريسته شده است. به اعتقاد نويسنده، سقراط، مكان رفيعى را برای معرفت و اخلاق در فلسفه خويش قائل شده و عبارت مشهور «علم، فضيلت و جهل، رذيله است»، مربوط به وى مىباشد. افلاطون نيز قائل به حيات سابق نفس در عالم خدايان - كه خود نام «عالم مُثُل» را بر آن نهاده است - بوده و نويسنده اقدام به تشريح و توضيح عقايد وى در اين چهارچوب كرده است. | ||
[[ارسطو]]، استاد اسكندر و مؤسس فلسفه مشائيه مىباشد. وى قائل است كه انسان مدنى الطبع بوده و اين فطرت، مشوق انسان | [[ارسطو]]، استاد اسكندر و مؤسس فلسفه مشائيه مىباشد. وى قائل است كه انسان مدنى الطبع بوده و اين فطرت، مشوق انسان برای زندگى و شركت در اجتماع است و اين شوق، وى را بهسوى سعى در تكامل و تأمين احتياجات و لوازم تأمين سعادت فردى و اجتماعى، سوق مىدهد. | ||
در فصل سوم، اساس و پايههاى اخلاق در دين اسلام، محور مباحث مىباشد. اين فصل، در سه قسمت زير، تنظيم شده است: | در فصل سوم، اساس و پايههاى اخلاق در دين اسلام، محور مباحث مىباشد. اين فصل، در سه قسمت زير، تنظيم شده است: |
ویرایش