۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'پايان' به 'پایان') |
جز (جایگزینی متن - 'براى' به 'برای') |
||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
هرچند از تفصيل سرگذشت ابن رشد آگاهى زيادى نداريم، اما برخى از گزارشهاى مورخان و نيز اشارههاى خود ابن رشد در برخى از نوشتههايش، تا اندازهاى رویدادهاى زندگىاش را منعكس مىكنند. فعاليتهاى اجتماعى و علمى ابن رشد در دوران فرمانروايى موحدون در اندلس جريان داشته است. در اين ميان سرگذشت وى، بهویژه با رویدادهاى دوران حكومت دو تن از برجستهترين فرمانروايان موحدون؛ يعنى ابویعقوب يوسف و ابویوسف يعقوب (المنصور)، گره خورده بود. هرچند آغاز فعاليتهاى اجتماعى و علمى وى در دوران فرمانروايى بنيانگذار سلسله موحدون عبدالمؤمن على (524-558ق) بوده است. بنا بر گزارشهاى مورخان، عبدالمؤمن خود مردى دانشمند و دانشپرور بوده است و در دوران فرمانروايىاش دانشمندان را از هر سو فرامىخوانده و زندگى آسودهاى برایشان فراهم مىكرده است. | هرچند از تفصيل سرگذشت ابن رشد آگاهى زيادى نداريم، اما برخى از گزارشهاى مورخان و نيز اشارههاى خود ابن رشد در برخى از نوشتههايش، تا اندازهاى رویدادهاى زندگىاش را منعكس مىكنند. فعاليتهاى اجتماعى و علمى ابن رشد در دوران فرمانروايى موحدون در اندلس جريان داشته است. در اين ميان سرگذشت وى، بهویژه با رویدادهاى دوران حكومت دو تن از برجستهترين فرمانروايان موحدون؛ يعنى ابویعقوب يوسف و ابویوسف يعقوب (المنصور)، گره خورده بود. هرچند آغاز فعاليتهاى اجتماعى و علمى وى در دوران فرمانروايى بنيانگذار سلسله موحدون عبدالمؤمن على (524-558ق) بوده است. بنا بر گزارشهاى مورخان، عبدالمؤمن خود مردى دانشمند و دانشپرور بوده است و در دوران فرمانروايىاش دانشمندان را از هر سو فرامىخوانده و زندگى آسودهاى برایشان فراهم مىكرده است. | ||
در 548ق، ابن رشد در مراكش بوده و احتمالاً | در 548ق، ابن رشد در مراكش بوده و احتمالاً برای يارى كردن به مقاصد عبدالمؤمن در برپا ساختن مدارسى در آنجا اشتغال داشته است. از سوى ديگر نشانهاى در دست است كه ابن رشد، احتمالاً در طى همين مدت اقامت در مراكش، به پژوهشهاى تازهاى در زمينه ستارهشناسى اشتغال داشته و مىكوشيده است كه دانش ستارهشناسى را، كه در دوران وى بر پايه هيئت بطلميوسى استوار بوده كه خود آن بر رياضيات تكيه داشته است، بار ديگر به ستارهشناسى دوران باستان بازگرداند كه برپايه «اصول طبيعى» قرار داشته است. | ||
پس از مرگ عبدالمؤمن (558ق)، پسرش ابویعقوب يوسف جانشين وى شد. در دوران فرمانروايى او كه آكنده از حوادث، درگيرىها، جنگها، پيروزىها و شكستها بود، حاكميت موحدون كاملاً استوار شد و اندلس از شكوفايى زندگى اجتماعى و نيز فرهنگى برخوردار گرديد. خود ابویعقوب نيز مردى دانشمند و در تاريخ عرب و لغت و نحو عربى بسيار چيرهدست بوده است و از دانشهاى ديگر، مانند فقه و حديث نيز بهرهاى فراوان داشته و سرانجام به آموختن فلسفه روى آورده بود و در اين رهگذر از آموختن پزشکى نظرى آغاز كرده و با مهمترين رشتههاى فلسفه آشنا شده بود. وى همچنين فرمان داده بود كه کتابهاى فلسفى و ديگر دانشهاى نظرى را از اقطار اندلس و مغرب، گرد آورند و نيز در هر جا در جستجوى دانشمندان و بهویژه اهل دانشهاى نظرى بود، چنانكه شمار بسيارى از ايشان بر وى گرد آمدند. | پس از مرگ عبدالمؤمن (558ق)، پسرش ابویعقوب يوسف جانشين وى شد. در دوران فرمانروايى او كه آكنده از حوادث، درگيرىها، جنگها، پيروزىها و شكستها بود، حاكميت موحدون كاملاً استوار شد و اندلس از شكوفايى زندگى اجتماعى و نيز فرهنگى برخوردار گرديد. خود ابویعقوب نيز مردى دانشمند و در تاريخ عرب و لغت و نحو عربى بسيار چيرهدست بوده است و از دانشهاى ديگر، مانند فقه و حديث نيز بهرهاى فراوان داشته و سرانجام به آموختن فلسفه روى آورده بود و در اين رهگذر از آموختن پزشکى نظرى آغاز كرده و با مهمترين رشتههاى فلسفه آشنا شده بود. وى همچنين فرمان داده بود كه کتابهاى فلسفى و ديگر دانشهاى نظرى را از اقطار اندلس و مغرب، گرد آورند و نيز در هر جا در جستجوى دانشمندان و بهویژه اهل دانشهاى نظرى بود، چنانكه شمار بسيارى از ايشان بر وى گرد آمدند. | ||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
در حدود 567ق ابن رشد، با همان عنوان قاضى، به قرطبه بازگشت. | در حدود 567ق ابن رشد، با همان عنوان قاضى، به قرطبه بازگشت. | ||
ابویعقوب در ماه شعبان 579 ابن رشد را بهعنوان قاضىالقضاة قرطبه منصوب كرد و همزمان 4 تن از فرزندان خود را به ولايت 4 ناحيه اندلس گمارد: ابواسحاق، والى اشبيليه؛ ابویحيى، والى قرطبه (بنا به درخواست ابن رشد)؛ ابوزيد، والى غرناطه و ابوعبدالله، والى مرسيه. ابویعقوب در اين هنگام خود را | ابویعقوب در ماه شعبان 579 ابن رشد را بهعنوان قاضىالقضاة قرطبه منصوب كرد و همزمان 4 تن از فرزندان خود را به ولايت 4 ناحيه اندلس گمارد: ابواسحاق، والى اشبيليه؛ ابویحيى، والى قرطبه (بنا به درخواست ابن رشد)؛ ابوزيد، والى غرناطه و ابوعبدالله، والى مرسيه. ابویعقوب در اين هنگام خود را برای رویارویى و جنگ با مسيحيان آماده مىكرد، كه سرانجام آن نبرد شنترين بود. در اين نبرد مسلمانان شكست خوردند و خود ابویعقوب نيز بهسختى زخمى شد و سرانجام در 12 ربيعالثانى 580ق، يا بنا بر روايت ديگرى، در 7 رجب آن سال، درگذشت. | ||
پس از مرگ ابویعقوب، پسرش ابویوسف يعقوب، كه در آن هنگام 32 ساله بود، جانشين پدر گرديد. بهخاطر پيروزىهاى متعددش در جنگهاى با مسيحيان به رهبرى آلفونس هشتم پادشاه كاستيل در نبرد الارك (آلاركس) لقب المنصور به وى داده شده بود. ابن رشد تقريباً تا اواخر دوران فرمانروايى وى از تقرب و احترام ابویوسف برخوردار بود. | پس از مرگ ابویعقوب، پسرش ابویوسف يعقوب، كه در آن هنگام 32 ساله بود، جانشين پدر گرديد. بهخاطر پيروزىهاى متعددش در جنگهاى با مسيحيان به رهبرى آلفونس هشتم پادشاه كاستيل در نبرد الارك (آلاركس) لقب المنصور به وى داده شده بود. ابن رشد تقريباً تا اواخر دوران فرمانروايى وى از تقرب و احترام ابویوسف برخوردار بود. |
ویرایش