پرش به محتوا

ابومدین مغربی، شعیب بن حسین: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۶ سپتامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'براى' به 'برای'
جز (جایگزینی متن - 'وي' به 'وی')
جز (جایگزینی متن - 'براى' به 'برای')
خط ۴۹: خط ۴۹:
يكى از مريدان ابومدين، محمد بن ابراهيم انصارى به نقل از خود وى گفته است كه در خردسالى، پدر را از دست داده و در پناه برادرانش مى‌زيسته است و آنان نيز او را به چوپانى گماشته بودند، ولى او از اين كار ناخشنود بوده و رغبت به آموختن تعاليم دين و شناخت شرايط و احكام عبادات داشته است؛ ازاين‌روى بر آن شد تا شبانى را رها سازد. سرانجام با وجود ممانعت برادر بزرگ، خانه را ترك كرد و از زادگاه خود بيرون شد. مدتى در سياحت بود و به قول حسن غافقى، مريدى كه 30 سال با ابومدين مصاحبت داشته است، نخست از طريق دريا رهسپار مغرب شد. پس از اين سفر، به اشبيليه بازگشت و سپس به شريش و از آنجا به جزيره خضراء سفر كرد و پس از آن از راه دريا به سبته رفت و در آنجا گاهى نزد ماهى‌گيران اجير شد و سرانجام به مراكش كوچ كرد.
يكى از مريدان ابومدين، محمد بن ابراهيم انصارى به نقل از خود وى گفته است كه در خردسالى، پدر را از دست داده و در پناه برادرانش مى‌زيسته است و آنان نيز او را به چوپانى گماشته بودند، ولى او از اين كار ناخشنود بوده و رغبت به آموختن تعاليم دين و شناخت شرايط و احكام عبادات داشته است؛ ازاين‌روى بر آن شد تا شبانى را رها سازد. سرانجام با وجود ممانعت برادر بزرگ، خانه را ترك كرد و از زادگاه خود بيرون شد. مدتى در سياحت بود و به قول حسن غافقى، مريدى كه 30 سال با ابومدين مصاحبت داشته است، نخست از طريق دريا رهسپار مغرب شد. پس از اين سفر، به اشبيليه بازگشت و سپس به شريش و از آنجا به جزيره خضراء سفر كرد و پس از آن از راه دريا به سبته رفت و در آنجا گاهى نزد ماهى‌گيران اجير شد و سرانجام به مراكش كوچ كرد.


در مراكش، نام وى را در زمره سپاهيان نوشتند و به اندلس بردند. اگر درست باشد كه با شيخ ابوسعود اندلسى آشنا بوده و يا نزد او سلوك داشته است، اين آشنايى مى‌بايست مربوط به همين دوره باشد. به‌هرحال ظاهرا در اندلس بوده است كه آوازه مشايخ و فقيهان فاس را شنيده و براى كسب فضل و دانش به آنجا رفته است، اما در فاس از مجلس درس فقيهان و واعظان چندان بهره‌اى نمى‌برده است، تا آنكه به حلقه درس على بن حرزهم پيوست و چون سخنان او را گرم و گيرا يافت، مدتى ملازم مجلس و درس او شد.
در مراكش، نام وى را در زمره سپاهيان نوشتند و به اندلس بردند. اگر درست باشد كه با شيخ ابوسعود اندلسى آشنا بوده و يا نزد او سلوك داشته است، اين آشنايى مى‌بايست مربوط به همين دوره باشد. به‌هرحال ظاهرا در اندلس بوده است كه آوازه مشايخ و فقيهان فاس را شنيده و برای كسب فضل و دانش به آنجا رفته است، اما در فاس از مجلس درس فقيهان و واعظان چندان بهره‌اى نمى‌برده است، تا آنكه به حلقه درس على بن حرزهم پيوست و چون سخنان او را گرم و گيرا يافت، مدتى ملازم مجلس و درس او شد.


وى کتاب معروف «الرعاية لحقول الله» حارث محاسبى را نزد ابن حرزهم سماع كرد. و احتمال دارد كه آشنايى او با «[[احياء علوم‌الدين]]» و روش عرفانى [[غزالی، محمد بن محمد|ابوحامد غزالى]] نيز حاصل نشست و برخاست با ابن حرزهم بوده باشد، زيرا به قولى، ابومدين «احياء» را نيز از همو استماع كرده است. ظاهرا در همين ايام، ابومدين از مجلس درس ديگر مشايخ مشهور فاس نيز بهره مى‌گرفت؛ چنان‌كه نزد على بن غالب فاسى، [[سنن ترمذى]] را استماع كرد و به حفظ آن توفيق يافت و نزد وى و نزد ايوب بن عبدالله فهرى فقه آموخت.
وى کتاب معروف «الرعاية لحقول الله» حارث محاسبى را نزد ابن حرزهم سماع كرد. و احتمال دارد كه آشنايى او با «[[احياء علوم‌الدين]]» و روش عرفانى [[غزالی، محمد بن محمد|ابوحامد غزالى]] نيز حاصل نشست و برخاست با ابن حرزهم بوده باشد، زيرا به قولى، ابومدين «احياء» را نيز از همو استماع كرده است. ظاهرا در همين ايام، ابومدين از مجلس درس ديگر مشايخ مشهور فاس نيز بهره مى‌گرفت؛ چنان‌كه نزد على بن غالب فاسى، [[سنن ترمذى]] را استماع كرد و به حفظ آن توفيق يافت و نزد وى و نزد ايوب بن عبدالله فهرى فقه آموخت.
خط ۶۷: خط ۶۷:


==وفات==
==وفات==
هرچند دايره اشتهار ابومدين پس از سده ششم هجرى در شرق و غرب جهان اسلام گسترش يافته است، اما وى در زمان حيات نيز يكى از مشهورترين و مقبول‌ترين مشايخ بوده و به سبب همين شهرت و نفوذ فكرى و روحى او، ارباب علوم ظاهر از او تشویش خاطر داشتند و ازاين‌رو، نزد خليفه موحدى، وجود او را براى حكومت وى خطرناك و خود او را همچون رقيبى براى مقام خلافت قلمداد كردند. اگرچه، برخى از متأخران گفته‌اند كه خليفه يعقوب بر اثر كشتن برادر خود دچار تألم روحى شده، مى‌خواست كه درد اضطراب ناشى از قتل برادر را با تقرب به شيخ الشيوخ مغرب تسكين دهد و به قرب او تبرك جوید، اما ترديدى نيست كه يعقوب موحدى از اهل ظاهر حمايت مى‌كرد و آنان نيز كه طبعا آراء و عقايد تأویلى و صوفيانه را برنمى‌تابيدند، ابومدين را كه از ولايت سخن مى‌گفت و آراء تأویل‌آميز خانقاهى داشت و اتباع فراوان يافته بود، خطرى براى حكومت موحدون وانمود كردند. به اين سبب، يعقوب خليفه از والى بجايه خواست تا او را به سوى مراكش سوق دهد. او نيز چنين كرد و شيخ مغرب ظاهرا در اواخر 594ق، به‌سوى مراكش روانه شد و پيش از آنكه به آنجا برسد در نزدیک ى تلمسان در قريه عباد بيمار شد و درگذشت.
هرچند دايره اشتهار ابومدين پس از سده ششم هجرى در شرق و غرب جهان اسلام گسترش يافته است، اما وى در زمان حيات نيز يكى از مشهورترين و مقبول‌ترين مشايخ بوده و به سبب همين شهرت و نفوذ فكرى و روحى او، ارباب علوم ظاهر از او تشویش خاطر داشتند و ازاين‌رو، نزد خليفه موحدى، وجود او را برای حكومت وى خطرناك و خود او را همچون رقيبى برای مقام خلافت قلمداد كردند. اگرچه، برخى از متأخران گفته‌اند كه خليفه يعقوب بر اثر كشتن برادر خود دچار تألم روحى شده، مى‌خواست كه درد اضطراب ناشى از قتل برادر را با تقرب به شيخ الشيوخ مغرب تسكين دهد و به قرب او تبرك جوید، اما ترديدى نيست كه يعقوب موحدى از اهل ظاهر حمايت مى‌كرد و آنان نيز كه طبعا آراء و عقايد تأویلى و صوفيانه را برنمى‌تابيدند، ابومدين را كه از ولايت سخن مى‌گفت و آراء تأویل‌آميز خانقاهى داشت و اتباع فراوان يافته بود، خطرى برای حكومت موحدون وانمود كردند. به اين سبب، يعقوب خليفه از والى بجايه خواست تا او را به سوى مراكش سوق دهد. او نيز چنين كرد و شيخ مغرب ظاهرا در اواخر 594ق، به‌سوى مراكش روانه شد و پيش از آنكه به آنجا برسد در نزدیک ى تلمسان در قريه عباد بيمار شد و درگذشت.


اينكه بعضى سال فوت او را 580 ثبت كرده‌اند، بى‌ترديد نادرست است، اما ضبط عده‌اى ديگر كه متضمن سال‌هاى 588 تا 593ق است، البته درخور تأمل مى‌نمايد.
اينكه بعضى سال فوت او را 580 ثبت كرده‌اند، بى‌ترديد نادرست است، اما ضبط عده‌اى ديگر كه متضمن سال‌هاى 588 تا 593ق است، البته درخور تأمل مى‌نمايد.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش