۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'وي' به 'وی') |
جز (جایگزینی متن - 'براى' به 'برای') |
||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
نویسنده در مقدمه اشاره به تألیف کتاب کامل بهایى خود دارد که سابقا آن را تألیف کرده و میان مؤمنان شهرت یافته است؛ بااینحال، زمانى که به رى آمده است تصمیم میگیرد تا کتابی در امامت به فارسى بنویسد؛ بهطورى که دارای ترتیب و ترکیب خاص باشد. وى این کار را انجام داد و حاصل آن کتابی زیبا و پرمحتوا از کار در آمد. آنگاه به ذهنش چنین آمده است که آن را به عربى درآورد. وى مىگوید: با وجود سن زیادى که داشته و چشمش یارى نمى کرده، این کار را به سرانجام رسانده است. این همان کتاب أسرار الإمامة است که خوشبختانه به دست ما رسیده است.<ref>ر.ک: مقدمه مؤلف، ص25-30</ref> | نویسنده در مقدمه اشاره به تألیف کتاب کامل بهایى خود دارد که سابقا آن را تألیف کرده و میان مؤمنان شهرت یافته است؛ بااینحال، زمانى که به رى آمده است تصمیم میگیرد تا کتابی در امامت به فارسى بنویسد؛ بهطورى که دارای ترتیب و ترکیب خاص باشد. وى این کار را انجام داد و حاصل آن کتابی زیبا و پرمحتوا از کار در آمد. آنگاه به ذهنش چنین آمده است که آن را به عربى درآورد. وى مىگوید: با وجود سن زیادى که داشته و چشمش یارى نمى کرده، این کار را به سرانجام رسانده است. این همان کتاب أسرار الإمامة است که خوشبختانه به دست ما رسیده است.<ref>ر.ک: مقدمه مؤلف، ص25-30</ref> | ||
از جمله نقاط قوت و ویژگیهای ممتاز این اثر، نقلهاى تاریخى و تحلیلهایى است که نویسنده در باب رفع برخى از ابهامات دارد؛ از آن جمله بحثى را درباره علت فراوانى اهل سنت و کمى شیعیان و مجبور شدن آنان به تقیه ارائه کرده است. وى دلیل آن را برخى از فتاوى رایج در مذاهب فقهى اهل سنت مىداند که کار را | از جمله نقاط قوت و ویژگیهای ممتاز این اثر، نقلهاى تاریخى و تحلیلهایى است که نویسنده در باب رفع برخى از ابهامات دارد؛ از آن جمله بحثى را درباره علت فراوانى اهل سنت و کمى شیعیان و مجبور شدن آنان به تقیه ارائه کرده است. وى دلیل آن را برخى از فتاوى رایج در مذاهب فقهى اهل سنت مىداند که کار را برای مردم سهل و آسان کرده است برای مثال اشاره به حلال شمردن موسیقى و برخى فتاوى دیگر دارد. | ||
به نوشته وى، بااینکه شیعیان اندک هستند، اما زوار یکسره به زیارت قبور ائمه(ع) رفته و شاهد معجزات فراوان هستند. از نظر ایشان، مهم تر آن است که در این روزگار بسیارى از کفار مسلمان شده و مستقیم مذهب تشیع را مى پذیرند؛ درحالىکه عکس آن، یعنى سنى شدن یک شیعه رخ نمىدهد. این مطلب را در جاى دیگرى هم تأکید کرده است که با وجود گرایش عدهاى به مذهب تشیع، از شیعیان احدى به مذاهب دیگر نمىگرود.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص64-68؛ 220</ref> | به نوشته وى، بااینکه شیعیان اندک هستند، اما زوار یکسره به زیارت قبور ائمه(ع) رفته و شاهد معجزات فراوان هستند. از نظر ایشان، مهم تر آن است که در این روزگار بسیارى از کفار مسلمان شده و مستقیم مذهب تشیع را مى پذیرند؛ درحالىکه عکس آن، یعنى سنى شدن یک شیعه رخ نمىدهد. این مطلب را در جاى دیگرى هم تأکید کرده است که با وجود گرایش عدهاى به مذهب تشیع، از شیعیان احدى به مذاهب دیگر نمىگرود.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص64-68؛ 220</ref> | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
بااینحال، در ادامه مىنویسد: من در دو فرقه اسلام تتبع کردم، دیدم که شیعه در اقلیت و اهل سنت در اکثریت است؛ درحالیکه خدا در جاىجاى قرآن از «اکثریت» بد گفته است. اینجا بود که «عرفتُ أن الحق مع الشيعة».<ref>ر.ک: همان، ص256-257</ref> | بااینحال، در ادامه مىنویسد: من در دو فرقه اسلام تتبع کردم، دیدم که شیعه در اقلیت و اهل سنت در اکثریت است؛ درحالیکه خدا در جاىجاى قرآن از «اکثریت» بد گفته است. اینجا بود که «عرفتُ أن الحق مع الشيعة».<ref>ر.ک: همان، ص256-257</ref> | ||
نویسنده سپس به شرح حالى اجمالى | نویسنده سپس به شرح حالى اجمالى برای تکتک معصومان میپردازد و بهخصوص درباره امام زمان(ع) بحث مفصلترى آورده و تلاش کرده تا به پرسشها و ابهاماتى که در این زمینه هست، پاسخ دهد. وى مىگوید که از دیدگاه ما، حضرت مهدى(ع) به لحاظ تعین و تشخص مخفى است، نه به لحاظ صورت؛ چراکه او در شکل یکى از علماى امامیه است که همدیگر را مى بینیم، اما بعینه او را نمىشناسیم.<ref>ر.ک: همان، ص70-108</ref> | ||
یکى از روشهای این کتاب، استفاده از کتب فضائل و مناقب نوشتهشده توسط علماى سنى شهر اصفهان است. یک نمونه ابوبکر بن مردویه است که نویسنده درباره وی مىگوید: او شافعىمذهب و متولد اصفهان است و از رسول خدا(ص) نقل کرده است که: «خمسة منا معصومون: أنا و عليّ و فاطمة و الحسن و الحسين(ع)».<ref>ر.ک: همان، ص124</ref> | یکى از روشهای این کتاب، استفاده از کتب فضائل و مناقب نوشتهشده توسط علماى سنى شهر اصفهان است. یک نمونه ابوبکر بن مردویه است که نویسنده درباره وی مىگوید: او شافعىمذهب و متولد اصفهان است و از رسول خدا(ص) نقل کرده است که: «خمسة منا معصومون: أنا و عليّ و فاطمة و الحسن و الحسين(ع)».<ref>ر.ک: همان، ص124</ref> | ||
درباره زیارت قبور امامان(ع) هم مىنویسد: یکى از کرامات على و اولادش همین توجه مردم به زیارت آنهاست. شب و روز و تابستان و زمستان هزاران نفر به زیارت آنان مىروند. در ایام سوگوارى | درباره زیارت قبور امامان(ع) هم مىنویسد: یکى از کرامات على و اولادش همین توجه مردم به زیارت آنهاست. شب و روز و تابستان و زمستان هزاران نفر به زیارت آنان مىروند. در ایام سوگوارى برای على(ع) و حسین(ع) سیصد هزار، بلکه بیشتر در آنجا اجتماع مىکنند. علما کتابها در وصف زیارتشان مىنگارند. همه عالمیان عظمت مزار آنان را مىبینند؛ عظمتى که هیچ سلطانى در شرق و غرب ندارد. سال و ماه نمىگذرد که عدهاى از مریضها سر قبر آنان شفا مىیابند و این مشهور است. اینکه خداوند چنین قلبها را برای رفتن به مزار آنان تسخیر کرده، امرى خارقالعاده و خود دلیل بر امامت آنان است.<ref>ر.ک: همان، ص245</ref> | ||
وى به علوم اهلبیت(ع) و جهات مختلف آن اشاره کرده و آن را با علوم پیامبران(ع) مقایسه مىکند و بحثهاى جالبى در این موضوع در جاىجاى کتاب مطرح مینماید. از جمله مباحثی درباره ایمان ابوطالب، تعریف بلاد کفر، تقیه، ایمان پدران انبیا، داستان ازدواج عمر با دختر [[امام على(ع)]]. | وى به علوم اهلبیت(ع) و جهات مختلف آن اشاره کرده و آن را با علوم پیامبران(ع) مقایسه مىکند و بحثهاى جالبى در این موضوع در جاىجاى کتاب مطرح مینماید. از جمله مباحثی درباره ایمان ابوطالب، تعریف بلاد کفر، تقیه، ایمان پدران انبیا، داستان ازدواج عمر با دختر [[امام على(ع)]]. |
ویرایش