۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'وي' به 'وی') |
جز (جایگزینی متن - 'براى' به 'برای') |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
مؤلف علاوه بر اينكه معناى هر كلمه و كاربردهاى متعدد آن را در سياقهاى مختلف كلامى بيان مىكند، همواره آيههاى قرآن را مد نظر داشته تا خواننده را با ظرافتهاى بلاغى كاربرد واژهها و رموز اعجاز قرآن آشنا كند. سپس به نقل احاديث و گفتار سخنسرايان نامى عرب پرداخته و در ادامه با ذكر شواهد گوناگون، معانى مجازى و كاربردهاى نادر هر واژه را نشان داده است. | مؤلف علاوه بر اينكه معناى هر كلمه و كاربردهاى متعدد آن را در سياقهاى مختلف كلامى بيان مىكند، همواره آيههاى قرآن را مد نظر داشته تا خواننده را با ظرافتهاى بلاغى كاربرد واژهها و رموز اعجاز قرآن آشنا كند. سپس به نقل احاديث و گفتار سخنسرايان نامى عرب پرداخته و در ادامه با ذكر شواهد گوناگون، معانى مجازى و كاربردهاى نادر هر واژه را نشان داده است. | ||
مثلاًدر واژه «أسف» ابتدا آيه 84 سوره يوسف نقل كرده: '''«َيا أَسَفى عَلى يُوسُف»''' سپس واژه آسَفَنى را ذكر كرده و به (أغْضَبَنى و أحزَنَنى) ترجمه نموده است. همچنين گاها در مواضعى، ابتدا واژه مورد نظر را ترجمه كرده سپس آيه قرآن را در تاييد مطلب خود ذكر كرده است؛ مثلا: در واژه «الحَمُولَةُ كه در ذيل واژه حمل ذكر شده» ابتدا، واژه را به «هى الإبل التى يُحْمَل عليها» ترجمه نموده سپس | مثلاًدر واژه «أسف» ابتدا آيه 84 سوره يوسف نقل كرده: '''«َيا أَسَفى عَلى يُوسُف»''' سپس واژه آسَفَنى را ذكر كرده و به (أغْضَبَنى و أحزَنَنى) ترجمه نموده است. همچنين گاها در مواضعى، ابتدا واژه مورد نظر را ترجمه كرده سپس آيه قرآن را در تاييد مطلب خود ذكر كرده است؛ مثلا: در واژه «الحَمُولَةُ كه در ذيل واژه حمل ذكر شده» ابتدا، واژه را به «هى الإبل التى يُحْمَل عليها» ترجمه نموده سپس برای تاييد مطلب آيهى142 سوره انعام '''(وَ مِنَ الْأَنْعامِ حَمُولَةً وَ فَرْشاً)''' را ذكر كرده است. | ||
در اشعار نيز چنين روشى دارند | در اشعار نيز چنين روشى دارند | ||
در واژه «ربأ» ابتدا | در واژه «ربأ» ابتدا برای توضيح مطلب «رَبَأ للقوم و ربأهم: كان لهم ربيئة أى عيناً يرقب لهم» ذكر شده؛ سپس برای تاييد مطلب خود شعر كعب الغَنَوىّ آورده شده است:{{شعر}}{{ب|''كأنّ أبا المغوارِ لم يوفِ مرقباً''|2=''إذا رَبَأ القوْمَ الغزاةَ رَقيب''}}{{پایان شعر}} | ||
به سبب جنبههاى مختلف دينى، علمى و هنرى اساس البلاغه است كه اين کتاب ارزشى بيش از يك قاموس يا کتاب لغت دارد و خواننده، با مطالعه آن، جنبههاى هنرمندانه بلاغت كلام و تعبيرهاى زبان عربى را درمىيابد. | به سبب جنبههاى مختلف دينى، علمى و هنرى اساس البلاغه است كه اين کتاب ارزشى بيش از يك قاموس يا کتاب لغت دارد و خواننده، با مطالعه آن، جنبههاى هنرمندانه بلاغت كلام و تعبيرهاى زبان عربى را درمىيابد. | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
با تأمل در کتاب و ملاحظه مقدمه آن مىتوان فهميد كه سعى مؤلف بر آن بوده تا در کتاب، كلماتى را ذكر كند كه به نحوى در بيان اديبان و اهل بلاغت كاربرد داشته است، جدا كردن معانى حقيقى از مجازى و معانى صريح از كنايى، همچنين بيان روش بكارگيرى كلمه در قالبهاى مختلف بلاغى در ضمن مثالهاى فراوان، از خصوصيات بارز اين کتاب است. | با تأمل در کتاب و ملاحظه مقدمه آن مىتوان فهميد كه سعى مؤلف بر آن بوده تا در کتاب، كلماتى را ذكر كند كه به نحوى در بيان اديبان و اهل بلاغت كاربرد داشته است، جدا كردن معانى حقيقى از مجازى و معانى صريح از كنايى، همچنين بيان روش بكارگيرى كلمه در قالبهاى مختلف بلاغى در ضمن مثالهاى فراوان، از خصوصيات بارز اين کتاب است. | ||
با توجه به اين كه بناى [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] بر ذكر كلمات ادبى و بلاغى بوده است؛ لذا اين کتاب | با توجه به اين كه بناى [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] بر ذكر كلمات ادبى و بلاغى بوده است؛ لذا اين کتاب برای استفاده عمومى در كارهاى تحقيقى جامعيت ندارد و فاقد بسيارى از لغات ضرورى مىباشد، از اين رو نمىتواند معجم عام قابل استفادهاى برای كارهاى تحقيقى باشد. | ||
اكثر كلمات در اين کتاب ثلاثى هستند و كلماتى كه داراى ماده رباعى يا خماسى باشند انگشتشمارند. | اكثر كلمات در اين کتاب ثلاثى هستند و كلماتى كه داراى ماده رباعى يا خماسى باشند انگشتشمارند. | ||
3. بعضى همچون امين الخولى بر اين عقيدهاند كه عنوان «مجاز» كه در جاى جاى کتاب آمده است غير از عنوان مجازى است كه امروزه مصطلح مىباشد، دليل ايشان دو چيز است؛ يكى عدم وجود بسيارى از مجازات در کتاب «اساس البلاغه» و ديگرى تصريح به مجاز بودن بعضى معانى از سوى مؤلف در حالى كه حقيقى بودن آن معانى مسلم است.<ref> | 3. بعضى همچون امين الخولى بر اين عقيدهاند كه عنوان «مجاز» كه در جاى جاى کتاب آمده است غير از عنوان مجازى است كه امروزه مصطلح مىباشد، دليل ايشان دو چيز است؛ يكى عدم وجود بسيارى از مجازات در کتاب «اساس البلاغه» و ديگرى تصريح به مجاز بودن بعضى معانى از سوى مؤلف در حالى كه حقيقى بودن آن معانى مسلم است.<ref>برای مطالعه بيشتر به مقدمه امين الخولى بر کتاب اساس البلاغه مراجعه كنيد؛ اساس البلاغه، انتشارات دفتر تبليغات اسلامى، مقدمه محقق</ref> | ||
4. روش [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] در تشريح كلمات، بيان كاربردهاى كلمه است؛ لذا او را مبدع اين روش مىدانند و اين سبک به نام [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] معروف شده است. | 4. روش [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] در تشريح كلمات، بيان كاربردهاى كلمه است؛ لذا او را مبدع اين روش مىدانند و اين سبک به نام [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] معروف شده است. |
ویرایش