پرش به محتوا

استرآبادنامه (سه سفرنامه، وقفنامه و سرگذشت): تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۶ سپتامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'تبرك' به 'تبرک'
جز (جایگزینی متن - 'وي' به 'وی')
جز (جایگزینی متن - 'تبرك' به 'تبرک')
خط ۵۲: خط ۵۲:
صولت نظام هيمن رساله را با تصرفات جزيى و پس و پيش كردن بعضى بخش‌ها در سال 1327 قمرى به نام نخبه كامرانى تجديد تحرير و به كامران ميرزا نائب‌السلطنه تقديم كرد.
صولت نظام هيمن رساله را با تصرفات جزيى و پس و پيش كردن بعضى بخش‌ها در سال 1327 قمرى به نام نخبه كامرانى تجديد تحرير و به كامران ميرزا نائب‌السلطنه تقديم كرد.


نویسنده نوشته‌اش را با عبارت "بسم الذى خلقنا عجولاً و عجيباً و غريباً" آغاز و در مقدمه كپى نه چندان موفقى از ديباچه گلستان سعدى ارائه كرده است. وجه تسميه استرآباد اولين مطلبى است كه به نقل از تاريخ طبرستان و تقویم البلدان و مرآت البلدان و برخى منابع ديگر مورد بررسى قرار گرفته است. اين شهر در آن زمان پانزده هزار سكنه داشته است و داراى مساجد، مدارس، بقاع متبركه، كاروانسراها و ابنيه متعددى بوده است كه به فهرست آنها به تفكيك ارائه شده است. شرح مناطق مختلف استرآباد، تجارت، علما و بزرگان، رودخانه‌ها و برخى وقايع سياسى - تاريخى از جمله عناوین ديگر اين نوشته است. در مقاله‌اى جداگانه نيز وضعيت جغرافيايى شهرها و روستاهاى مسير تهران تا استرآباد تشريح شده است. در صفحه 16 کتاب مى‌خوانيم: «شهر استرآباد پانزده هزار سكنه دارد. در روى نقطه‌اى واقعست كه در نزدیک ى راه‌هاى خزر است از ايران و توران. طول شرقى آن جا 36 درجه و سى و پنج دقيقه، عرض شماليش سى و شش درجه و چهل و چهار دقيقه. شهرى حصين و در قديم موطن و موقف ايل جليل قاجار و وقتى دارالاماره رؤساى آن سلسله جليله بوده...».
نویسنده نوشته‌اش را با عبارت "بسم الذى خلقنا عجولاً و عجيباً و غريباً" آغاز و در مقدمه كپى نه چندان موفقى از ديباچه گلستان سعدى ارائه كرده است. وجه تسميه استرآباد اولين مطلبى است كه به نقل از تاريخ طبرستان و تقویم البلدان و مرآت البلدان و برخى منابع ديگر مورد بررسى قرار گرفته است. اين شهر در آن زمان پانزده هزار سكنه داشته است و داراى مساجد، مدارس، بقاع متبرکه، كاروانسراها و ابنيه متعددى بوده است كه به فهرست آنها به تفكيك ارائه شده است. شرح مناطق مختلف استرآباد، تجارت، علما و بزرگان، رودخانه‌ها و برخى وقايع سياسى - تاريخى از جمله عناوین ديگر اين نوشته است. در مقاله‌اى جداگانه نيز وضعيت جغرافيايى شهرها و روستاهاى مسير تهران تا استرآباد تشريح شده است. در صفحه 16 کتاب مى‌خوانيم: «شهر استرآباد پانزده هزار سكنه دارد. در روى نقطه‌اى واقعست كه در نزدیک ى راه‌هاى خزر است از ايران و توران. طول شرقى آن جا 36 درجه و سى و پنج دقيقه، عرض شماليش سى و شش درجه و چهل و چهار دقيقه. شهرى حصين و در قديم موطن و موقف ايل جليل قاجار و وقتى دارالاماره رؤساى آن سلسله جليله بوده...».


2- اين روزنامه و به تعبير صحيح‌تر سفرنامه، شرح مسافرت شخصى است كه در سال 1263 قمرى به همراه حاكم وقت ميان طوايف يموت و گوكلان سفر كرده است. شرح وقايع هر روز معمولاً به چند سطر خلاصه مى‌شود و در برخى ايام نيز چنين نوشته است كه: "امر تازه‌اى واقع نشده بود كه عرض شود".
2- اين روزنامه و به تعبير صحيح‌تر سفرنامه، شرح مسافرت شخصى است كه در سال 1263 قمرى به همراه حاكم وقت ميان طوايف يموت و گوكلان سفر كرده است. شرح وقايع هر روز معمولاً به چند سطر خلاصه مى‌شود و در برخى ايام نيز چنين نوشته است كه: "امر تازه‌اى واقع نشده بود كه عرض شود".
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش