۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'پايان' به 'پایان') |
جز (جایگزینی متن - 'تبرك' به 'تبرک') |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
#فصل اول با ذكر بخشهايى از تورات كه در آن به ايلام و شوش اشاره شده، آغاز مىشود. وى درباره عظمت تمدنى اين خطه چنين مىنویسد: «براى كسى كه به مطالعهى آثار تمدن شوش مىپردازد و آن همه شكوه هنرى را در آثار محفوظ در موزهى لوور پاريس و موزهى شوش و موزهى ايران باستان و کتابخانهها و موزههاى ديگر مىبيند، خاصه اگر كتب قديمه از جمله تورات را ورق زند و نام ايلام و شوش را در بابها و آيات مختلف عهد عتيق مرور كند، بىشك شوقى دلانگيز براى مطالعهى تاريخ و تاريخ تمدن شوش و ايلام در او برانگيخته مىشود». | #فصل اول با ذكر بخشهايى از تورات كه در آن به ايلام و شوش اشاره شده، آغاز مىشود. وى درباره عظمت تمدنى اين خطه چنين مىنویسد: «براى كسى كه به مطالعهى آثار تمدن شوش مىپردازد و آن همه شكوه هنرى را در آثار محفوظ در موزهى لوور پاريس و موزهى شوش و موزهى ايران باستان و کتابخانهها و موزههاى ديگر مىبيند، خاصه اگر كتب قديمه از جمله تورات را ورق زند و نام ايلام و شوش را در بابها و آيات مختلف عهد عتيق مرور كند، بىشك شوقى دلانگيز براى مطالعهى تاريخ و تاريخ تمدن شوش و ايلام در او برانگيخته مىشود». | ||
#:در کتاب «حدود العالم» از شهر شوش و مناطق خوزستان و شهرهاى آن به عنوان شانزدهمين شهر نام برده شده است. نخستين كس از اروپاييان كه در خرابههاى شوش بكاوش پرداخت، مستر لفتوس عضو انگليسى كميسيون سرحدى بود كه پس از قرارداد ارض روم در سال 1266ش به همراهى ميرزا جعفرخان مشيرالدوله به خوزستان و پيرامون آن آمدند. مستر لفتوس و مستر چرچيل نخست در سال 1266ش به تماشاى ویرانههاى شوش رفتند. | #:در کتاب «حدود العالم» از شهر شوش و مناطق خوزستان و شهرهاى آن به عنوان شانزدهمين شهر نام برده شده است. نخستين كس از اروپاييان كه در خرابههاى شوش بكاوش پرداخت، مستر لفتوس عضو انگليسى كميسيون سرحدى بود كه پس از قرارداد ارض روم در سال 1266ش به همراهى ميرزا جعفرخان مشيرالدوله به خوزستان و پيرامون آن آمدند. مستر لفتوس و مستر چرچيل نخست در سال 1266ش به تماشاى ویرانههاى شوش رفتند. | ||
#:نویسنده علاوه بر آثار و كتيبهها و بناهاى دوران پيش از اسلام به ذكر بناها و آثار تاريخى اسلامى در اين سرزمين نيز توجه دارد و در بخشهاى جداگانه به شرح آثار تاريخى شوش، هفت تپه مىپردازد. او در ذكر يكى از اماكن | #:نویسنده علاوه بر آثار و كتيبهها و بناهاى دوران پيش از اسلام به ذكر بناها و آثار تاريخى اسلامى در اين سرزمين نيز توجه دارد و در بخشهاى جداگانه به شرح آثار تاريخى شوش، هفت تپه مىپردازد. او در ذكر يكى از اماكن متبرکه اين سرزمين چنين مىآورد: «بارگاه دانيال پيامبر، در شهر شوش و در كنار رودخانهى شاوور، بنايى شكوهمند، زيبا و بسيار مشهور است كه ساليان دراز شوش را بدان باز مىشناختند. در بعضى از متون، شوش دانيال گفته شده است، و آنچنان كه در كتب جغرافيايى دوران اسلامى نوشته شده است، بعضى را عقيده بر آن بوده است كه گور دانيال نبى در اين مكان است، آنها كه بيشتر شك كردهاند، قبر دانيال پيغمبر را در ميان آب رود كرخه يا شاوور دانستهاند. گروهى هم مقبرهى اين پيامبر عظيمالشأن را كه پيشگویىهاى او با شكست بابل به فاصلهى چند ساعت راست درآمد و از عهدهى تعبير خواب نبونيد يا به زبان تورات بلشصر پسر نبوكدنصر برآمد و او را از پایان كارش خبر داد، در زير پلى كه بر روى رود شاوور بسته است، دانستهاند». در پایان اين فصل نيز اشياء موجود در موزه لوور، ايران باستان و شوش معرفى شده است. | ||
#آثار و بناهاى تاريخى فصل دوم برخلاف فصل قبل كه اكثر آثار آن به دوران هخامنشى و ساسانى تعلق داشت، به دوران اسلامى اختصاص دارد. بقعه محمد بن جعفر اولين مكان معرفى شده است كه در جنوب غربى شهر دزفول قرار دارد. از بخشهاى زيباى اين بنا كتيبههاى كاشى كارى با خط نستعليق مىباشد و نویسنده يك به يك مطالب مندرج در آنها را ذكر كرده و به تشريح اين بناى تاريخى مىپردازد. ذكر مساجد، امامزادهها، بقاع، حمامها، پلها و كاروانسراهاى دزفول بخشهاى مختلف اين فصل را تشكيل داده است. در آخرين بخش از اين فصل نام زيارتگارهاى اين شهر به لهجه دزفولى مورد مطالعه قرار گرفته است. | #آثار و بناهاى تاريخى فصل دوم برخلاف فصل قبل كه اكثر آثار آن به دوران هخامنشى و ساسانى تعلق داشت، به دوران اسلامى اختصاص دارد. بقعه محمد بن جعفر اولين مكان معرفى شده است كه در جنوب غربى شهر دزفول قرار دارد. از بخشهاى زيباى اين بنا كتيبههاى كاشى كارى با خط نستعليق مىباشد و نویسنده يك به يك مطالب مندرج در آنها را ذكر كرده و به تشريح اين بناى تاريخى مىپردازد. ذكر مساجد، امامزادهها، بقاع، حمامها، پلها و كاروانسراهاى دزفول بخشهاى مختلف اين فصل را تشكيل داده است. در آخرين بخش از اين فصل نام زيارتگارهاى اين شهر به لهجه دزفولى مورد مطالعه قرار گرفته است. | ||
#پير گورى، بقعه خضر، سفالهاى دوره ساسانى، كلاه فرنگى، مقام على و آثار فراوانى در اين منطقه وجود داشته كه نویسنده به تخريب بسيارى از اين ابنيه و باقى ماندن نام مذكور بر محل بنا يا خرابههاى آن اشاره كرده است. در بين آثار و ابنيه شوشتر نام مسجد جامع اين شهر توجه خواننده را به خود جلب مىكند. نویسنده در اين بخش به نقل از «تذكرهى شوشتر» چنين آورده است: «در دارالمؤمنين شوشتر مساجد و بقاعالخير بسيار است و قديمىترين مساجد، مسجد جامع است و آن در ايام خلفاء بنىعباس بنا شده و بر ديوار قبلى سورهى «يس» را يك سطر به خط كوفى گچبرى كردهاند و در آنجا کتابها به خطوط كوفى نوشتهاند؛ مشتمل بر اسامى خلفاء و غيره و آنچه الى الان از آنها موجود است، کتابهى چوبين است كه به طرف راست منبر بالاى سطر «يس» نزدیک سقف هفت سطر منقوش است، مورخ به تاريخ خمس و اربعين و اربعمائه». | #پير گورى، بقعه خضر، سفالهاى دوره ساسانى، كلاه فرنگى، مقام على و آثار فراوانى در اين منطقه وجود داشته كه نویسنده به تخريب بسيارى از اين ابنيه و باقى ماندن نام مذكور بر محل بنا يا خرابههاى آن اشاره كرده است. در بين آثار و ابنيه شوشتر نام مسجد جامع اين شهر توجه خواننده را به خود جلب مىكند. نویسنده در اين بخش به نقل از «تذكرهى شوشتر» چنين آورده است: «در دارالمؤمنين شوشتر مساجد و بقاعالخير بسيار است و قديمىترين مساجد، مسجد جامع است و آن در ايام خلفاء بنىعباس بنا شده و بر ديوار قبلى سورهى «يس» را يك سطر به خط كوفى گچبرى كردهاند و در آنجا کتابها به خطوط كوفى نوشتهاند؛ مشتمل بر اسامى خلفاء و غيره و آنچه الى الان از آنها موجود است، کتابهى چوبين است كه به طرف راست منبر بالاى سطر «يس» نزدیک سقف هفت سطر منقوش است، مورخ به تاريخ خمس و اربعين و اربعمائه». |
ویرایش