۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== وابستهها ==' به '==وابستهها==') |
جز (جایگزینی متن - 'براي' به 'برای') |
||
| خط ۸۲: | خط ۸۲: | ||
وى به فارسى و عربى شعر مىسرود و در شعر «امين» تخلص مىكرد. در برخى از كتابهاى او، مانند مهماننامه بخارا، سلوك الملوك و تاريخ عالم آرا، نمونههايى از شعر او آمده است. | وى به فارسى و عربى شعر مىسرود و در شعر «امين» تخلص مىكرد. در برخى از كتابهاى او، مانند مهماننامه بخارا، سلوك الملوك و تاريخ عالم آرا، نمونههايى از شعر او آمده است. | ||
وى در شاعرى، طبعى چندان نيكو نداشت و در نويسندگى نيز پيرو همان نثر مصنوع و سرشار از كلمههاى عربى سده نهم هجرى بود. | وى در شاعرى، طبعى چندان نيكو نداشت و در نويسندگى نيز پيرو همان نثر مصنوع و سرشار از كلمههاى عربى سده نهم هجرى بود. بنابراین، وى هيچگونه تأثيرى بر ادبيات فارسى به جا نگذاشت. | ||
او در تصوف، دست ارادت به پير جمالالدين احمد عارف اردستانى (- 879ق) داده است. از آثار عرفانى او، مىتوان «شرح وصاياى عبدالخالق غجدوانى» كه از مشايخ نقشبنديه بود و «مناقب جمال اردستانى» را نام برد. در فلسفه نيز دستى داشت و از آنجا كه سنى بسيار متعصبى بود، بىترديد، فقه را به خوبى مىدانست. روشن است آنچه سبب شهرت وى شد، ادبيات، فلسفه و يا عرفان نبود، اما او را در جايگاه تاريخنگار و گزارشگرى كه برخى از رخدادهاى سياسى و اجتماعى را با ديدى متعصبانه و گاهى نقادانه نوشت، نمىتوان ناديده گرفت. | او در تصوف، دست ارادت به پير جمالالدين احمد عارف اردستانى (- 879ق) داده است. از آثار عرفانى او، مىتوان «شرح وصاياى عبدالخالق غجدوانى» كه از مشايخ نقشبنديه بود و «مناقب جمال اردستانى» را نام برد. در فلسفه نيز دستى داشت و از آنجا كه سنى بسيار متعصبى بود، بىترديد، فقه را به خوبى مىدانست. روشن است آنچه سبب شهرت وى شد، ادبيات، فلسفه و يا عرفان نبود، اما او را در جايگاه تاريخنگار و گزارشگرى كه برخى از رخدادهاى سياسى و اجتماعى را با ديدى متعصبانه و گاهى نقادانه نوشت، نمىتوان ناديده گرفت. | ||
ویرایش