اللمعات العرشية: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۶ سپتامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'پايان' به 'پایان'
جز (جایگزینی متن - 'براي' به 'برای')
جز (جایگزینی متن - 'پايان' به 'پایان')
خط ۵۸: خط ۵۸:
چنانچه مؤلف مى‌گويد: «گمان مبر كه نسبت به اصول و قواعد فرقه‌اى خاصّ از متصوّفه، حكماى اشراقى يا مشّائى تعصّب دارم، بلكه در يك دستم برهان قاطع و در دستى ديگر قطعيات شرع است و در مقابل ديدگانم اينكه واجب‌الوجود در صفات و افعال برترين است. به اين دليل‌هاى قطعى چنگ مى‌زنم، گرچه با هيچ يك از يافته‌هاى گروه‌هاى ياد شده سازگار نباشد.»
چنانچه مؤلف مى‌گويد: «گمان مبر كه نسبت به اصول و قواعد فرقه‌اى خاصّ از متصوّفه، حكماى اشراقى يا مشّائى تعصّب دارم، بلكه در يك دستم برهان قاطع و در دستى ديگر قطعيات شرع است و در مقابل ديدگانم اينكه واجب‌الوجود در صفات و افعال برترين است. به اين دليل‌هاى قطعى چنگ مى‌زنم، گرچه با هيچ يك از يافته‌هاى گروه‌هاى ياد شده سازگار نباشد.»


همان گونه كه كاتب در سطور پايانى تصريح دارد، اين نسخه نيمى از كتاب است و نيم ديگر بايد در مجلّد ديگر نوشته مى‌شده كه گويا چنين توفيقى برایش حاصل نشده است.
همان گونه كه كاتب در سطور پایانى تصريح دارد، اين نسخه نيمى از كتاب است و نيم ديگر بايد در مجلّد ديگر نوشته مى‌شده كه گويا چنين توفيقى برایش حاصل نشده است.


در هر لمعه با مسائلى فلسفى روبرو هستيم كه حكيم نراقى با تحليلى زيبا و عميق به تفصيل از آن‌ها سخن مى‌گويد، اگر چه در برخى موارد وى بسط كلام را ضايع نمودن وقت مى‌داند، در پاره‌اى مسائل، براى نمونه در وحدت وجود، گفتار عرفا نيز مورد نقد و بررسى وى قرار گرفته است، و حكيم نراقى در بيان آراء حكما و عرفا، ابتدا عين گفتار اساطين فن در حوزه فلسفه و عرفان را مطرح نموده، سپس به بررسى آن‌ها مى‌پردازد.
در هر لمعه با مسائلى فلسفى روبرو هستيم كه حكيم نراقى با تحليلى زيبا و عميق به تفصيل از آن‌ها سخن مى‌گويد، اگر چه در برخى موارد وى بسط كلام را ضايع نمودن وقت مى‌داند، در پاره‌اى مسائل، براى نمونه در وحدت وجود، گفتار عرفا نيز مورد نقد و بررسى وى قرار گرفته است، و حكيم نراقى در بيان آراء حكما و عرفا، ابتدا عين گفتار اساطين فن در حوزه فلسفه و عرفان را مطرح نموده، سپس به بررسى آن‌ها مى‌پردازد.
خط ۷۰: خط ۷۰:
حكيم نراقى در لمعات عرشيه تلاش فراوانى در وفاق آراء كرده است. و در بسيارى از موارد، كلماتى را كه در ظاهر مخالف عقل و شرع مى‌نمايد، تاويل كرده و بر محملى صحيح مى‌نمايد، چنان كه گفتارى چون «ان الممكنات امور اعتباريه» و يا «ان الممكنات شوون الحق و ارتباطاته و اعتبارته» و يا «ان الحق باطن الخلق و الخلق ظاره»، را با يك تاويل فلسفى معقول جلوه داده، تا پذيرش آن براى اذهان فلسفى دشوار نباشد.
حكيم نراقى در لمعات عرشيه تلاش فراوانى در وفاق آراء كرده است. و در بسيارى از موارد، كلماتى را كه در ظاهر مخالف عقل و شرع مى‌نمايد، تاويل كرده و بر محملى صحيح مى‌نمايد، چنان كه گفتارى چون «ان الممكنات امور اعتباريه» و يا «ان الممكنات شوون الحق و ارتباطاته و اعتبارته» و يا «ان الحق باطن الخلق و الخلق ظاره»، را با يك تاويل فلسفى معقول جلوه داده، تا پذيرش آن براى اذهان فلسفى دشوار نباشد.


گاه عدم فهم آراء بزرگان را در يك مساله خاص به كج تابى‌هاى زبان ارجاع مى‌دهد، به عنوان مثال در بحث جعل، مطلبى از قائلين به جعل مطرح مى‌نمايد، و بيان مى‌كند كه مراد از اين مطلب: «ان الجاعل جعل المهيه موجودة» اين نيست كه حق تعالى، وجود را به ماهيت مرتبط نموده، بلكه خبر از جعل اصل ماهيت مى‌دهد، گاهى نيز عدم توافق آراء فلسفى و عرفانى را، محصول سوء فهم متاخرين نسبت به مقاصد عرفا مى‌داند، وى در مواردى نيز سعى در وفاق برهان، عرفان و قرآن دارد، براى مثال به اتفاق آراء اكابر صوفيه و اساطين حكمت در توحيد حق قايل است كه در اين راستا به بيان تنبيهاتى پرداخته و در پايان مى‌گويد: «... و يحصل به الجمع بين الكلمات الكل من اعيان الحكماء و اعلام العرفاء و يطابق ما جاء به ارباب الوحى و اصحاب الشريعه».
گاه عدم فهم آراء بزرگان را در يك مساله خاص به كج تابى‌هاى زبان ارجاع مى‌دهد، به عنوان مثال در بحث جعل، مطلبى از قائلين به جعل مطرح مى‌نمايد، و بيان مى‌كند كه مراد از اين مطلب: «ان الجاعل جعل المهيه موجودة» اين نيست كه حق تعالى، وجود را به ماهيت مرتبط نموده، بلكه خبر از جعل اصل ماهيت مى‌دهد، گاهى نيز عدم توافق آراء فلسفى و عرفانى را، محصول سوء فهم متاخرين نسبت به مقاصد عرفا مى‌داند، وى در مواردى نيز سعى در وفاق برهان، عرفان و قرآن دارد، براى مثال به اتفاق آراء اكابر صوفيه و اساطين حكمت در توحيد حق قايل است كه در اين راستا به بيان تنبيهاتى پرداخته و در پایان مى‌گويد: «... و يحصل به الجمع بين الكلمات الكل من اعيان الحكماء و اعلام العرفاء و يطابق ما جاء به ارباب الوحى و اصحاب الشريعه».


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش