۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' | کتابخانۀ دیجیتال نور =' به '| کتابخانۀ دیجیتال نور =') |
جز (جایگزینی متن - 'محققي' به 'محققی') |
||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
محور اصلى موضوعات اين كتاب، بيان شرايط و مراحل ارتقاى سالك به مقام عارف محقق و چگونگى كسب كمالات الهى، تحصيل علم التحقيق، و وصول به حق است. بخشهاى اول كتاب، شامل مباحثى در منطق است كه ابزار و وسيله تعقل به شمار مىرود و در پى آن، مسائل مربوط به علم، عقل و نفس، مطرح و در شناخت ماهيت آنها از ديدگاه اصحاب علوم مختلف بحث مىشود. | محور اصلى موضوعات اين كتاب، بيان شرايط و مراحل ارتقاى سالك به مقام عارف محقق و چگونگى كسب كمالات الهى، تحصيل علم التحقيق، و وصول به حق است. بخشهاى اول كتاب، شامل مباحثى در منطق است كه ابزار و وسيله تعقل به شمار مىرود و در پى آن، مسائل مربوط به علم، عقل و نفس، مطرح و در شناخت ماهيت آنها از ديدگاه اصحاب علوم مختلف بحث مىشود. | ||
[[ابن سبعین، عبدالحق بن ابراهیم|ابن سبعين]]، اهل علم را به پنج گروه تقسيم مىكند: فقها، متكلمان، فلاسفه، صوفيه و | [[ابن سبعین، عبدالحق بن ابراهیم|ابن سبعين]]، اهل علم را به پنج گروه تقسيم مىكند: فقها، متكلمان، فلاسفه، صوفيه و محققین. معرفت حقيقى يا عين التحقيق، نصيب محقيقن است و چهار گروه ديگر كه وى آنان را ناشنوا (اصم) مىخواند، از آن بىبهرهاند، زيرا نداى هدايت را نمىشنوند. | ||
در مباحث مربوط به منطق، سعى او بر اين است كه با نقد آراى منطقيون و تجزيه و تحليل موضوعات و مصطلحات علم منطق، نارسايى منطق ارسطويى را در حصول معرفت الهى نمايان سازد. در بحث از عقل و نفس، پس از ذكر نظريات فقها، متكلمان، فلاسفه و صوفيه در اين باب و نقادى آنها، به بيان آراى | در مباحث مربوط به منطق، سعى او بر اين است كه با نقد آراى منطقيون و تجزيه و تحليل موضوعات و مصطلحات علم منطق، نارسايى منطق ارسطويى را در حصول معرفت الهى نمايان سازد. در بحث از عقل و نفس، پس از ذكر نظريات فقها، متكلمان، فلاسفه و صوفيه در اين باب و نقادى آنها، به بيان آراى محققین كه در حقيقت آراى خود اوست، مىپردازد و موضوع را بر اساس عقيده بنيادى خود كه توحيد وجودى مطلق است و با عباراتى پيچيده و رمزآميز مطرح مىكند. | ||
عقل و نفس با آنكه مراتب و مظاهر مختلف دارند، در حقيقت از وجود مطلق واحد جدا نيستند و كليه دوگانگىها و تمايزات ميان مراتب و مظاهر هستى، از جواهر روحانى و عقلانى تا ذوات محسوس و متعين، مولود وهم و پندارند و اصل وجودى از خود ندارند. | عقل و نفس با آنكه مراتب و مظاهر مختلف دارند، در حقيقت از وجود مطلق واحد جدا نيستند و كليه دوگانگىها و تمايزات ميان مراتب و مظاهر هستى، از جواهر روحانى و عقلانى تا ذوات محسوس و متعين، مولود وهم و پندارند و اصل وجودى از خود ندارند. |
ویرایش