۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== وابستهها ==' به '==وابستهها==') |
جز (جایگزینی متن - 'براي' به 'برای') |
||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
در شماره سوم، به بررسى ادله قايلين به صحت توبه مبعضه (توبه از برخى گناهان) و منكرين آن پرداخته شده است. قايلين به عدم جواز، حجت آوردهاند كه سبب توبه و پشيمانى، قبح فعل است و اگر جز اين باشد، توبه متحقق نمىشود و از طرفى، اين قبح در همه گناهان متحقق است و در همگى حاصل. پس چنانچه انسان از پارهاى گناهان توبه كند و پارهاى ديگر را به حال خود رها كند، معلوم مىشود كه توبه تائب به سبب قبح فعل نبوده است؛ چه اشتراك در علت، اشتراك در معلول را موجب است و چون در توبه تبعيض راه يابد، توبه نيز منتفى مىگردد<ref>همان، ص27</ref> | در شماره سوم، به بررسى ادله قايلين به صحت توبه مبعضه (توبه از برخى گناهان) و منكرين آن پرداخته شده است. قايلين به عدم جواز، حجت آوردهاند كه سبب توبه و پشيمانى، قبح فعل است و اگر جز اين باشد، توبه متحقق نمىشود و از طرفى، اين قبح در همه گناهان متحقق است و در همگى حاصل. پس چنانچه انسان از پارهاى گناهان توبه كند و پارهاى ديگر را به حال خود رها كند، معلوم مىشود كه توبه تائب به سبب قبح فعل نبوده است؛ چه اشتراك در علت، اشتراك در معلول را موجب است و چون در توبه تبعيض راه يابد، توبه نيز منتفى مىگردد<ref>همان، ص27</ref> | ||
نويسنده ضمن بررسى اقوال مخالفين و موافقين، صحت توبه مبعّضه را همانند [[طوسی، محمد بن حسن|محقق طوسى]]، [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]] و [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهايى]] پذيرفته است؛ زيرا وقوع هر فعلى، به حسب انگيزه و داعى آن است، چنانكه انتفاى آن فعل نيز به حسب مانع و صارفى است كه از وقوع آن ممانعت مىكند. حال اگر انگيزه و داعى، رجحان يابد، فعل نيز وقوع خواهد يافت. | نويسنده ضمن بررسى اقوال مخالفين و موافقين، صحت توبه مبعّضه را همانند [[طوسی، محمد بن حسن|محقق طوسى]]، [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]] و [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهايى]] پذيرفته است؛ زيرا وقوع هر فعلى، به حسب انگيزه و داعى آن است، چنانكه انتفاى آن فعل نيز به حسب مانع و صارفى است كه از وقوع آن ممانعت مىكند. حال اگر انگيزه و داعى، رجحان يابد، فعل نيز وقوع خواهد يافت. بنابراین ممكن است فاعل قبايح، انگيزه پشيمانى را بر آن قبايح ترجيح دهد، بدينوسيله كه امرى ديگر چون بزرگ بودن گناه، فزونى نهىهايى كه بر آن وارد شده و يا تنفر نزد عقلا را بر قبحش اضافه كند<ref>همان، ص27- 33</ref> | ||
مسأله جواز توبه موقت (مثلاً اينكه كسى توبه كرده كه فقط يك سال گناه نكند) در شماره چهارم، مورد بحث و بررسى قرار گرفته است. عدهاى معتقدند كه چنين توبهاى صحيح نيست؛ چه اين توبه، كاشف از آن است كه شخص تائب، از ارتكاب گناه، به جهت قبح آن پشيمان نشده است و گرنه پشيمانى او چنان بود كه تصميم مىگرفت ديگر هرگز بر گرد آن گناه، نگردد و حال كه سبب پشيمانى، قبح فعل نبوده، توبهاى نيز متحقق، نمىشود. نويسنده ضمن بيان ادله قايلين به جواز و بررسى آن، در نهايت قول به عدم جواز چنين توبهاى را پذيرفته است<ref>همان، ص33</ref> | مسأله جواز توبه موقت (مثلاً اينكه كسى توبه كرده كه فقط يك سال گناه نكند) در شماره چهارم، مورد بحث و بررسى قرار گرفته است. عدهاى معتقدند كه چنين توبهاى صحيح نيست؛ چه اين توبه، كاشف از آن است كه شخص تائب، از ارتكاب گناه، به جهت قبح آن پشيمان نشده است و گرنه پشيمانى او چنان بود كه تصميم مىگرفت ديگر هرگز بر گرد آن گناه، نگردد و حال كه سبب پشيمانى، قبح فعل نبوده، توبهاى نيز متحقق، نمىشود. نويسنده ضمن بيان ادله قايلين به جواز و بررسى آن، در نهايت قول به عدم جواز چنين توبهاى را پذيرفته است<ref>همان، ص33</ref> |
ویرایش