پرش به محتوا

رجال البرقي: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۶ سپتامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'براي' به 'برای'
جز (جایگزینی متن - ' | تعداد جلد =' به '| تعداد جلد =')
جز (جایگزینی متن - 'براي' به 'برای')
خط ۴۸: خط ۴۸:
هرچند نويسنده به تعديل يا توثيق كسى نپرداخته، اما در آن‌جا كه لازم ديده، از حد صرفاً يادآورى فراتر رفته و برخى از اطلاعات افزوده را در اختيار خواننده قرار داده است<ref>بجنوردى، سيد كاظم و همكاران، ج11، ص742</ref>
هرچند نويسنده به تعديل يا توثيق كسى نپرداخته، اما در آن‌جا كه لازم ديده، از حد صرفاً يادآورى فراتر رفته و برخى از اطلاعات افزوده را در اختيار خواننده قرار داده است<ref>بجنوردى، سيد كاظم و همكاران، ج11، ص742</ref>


نكته قابل توجه در مورد اين كتاب، آن است كه برخى در انتساب آن تشكيك كرده‌اند؛ برخى آن را به محمّد بن خالد (برقى كبير) و بيشتر به احمد بن محمّد بن خالد (برقى صغير) نسبت داده‌اند و به نام او نيز چاپ شده است. هر چند در اجزاى كتاب «محاسن»، نام‌هايى چون «الرجال»، «الطبقات» و «طبقات الرجال» ديده مى‌شود، ولى قرائنى چند نشان مى‌دهد كه اين كتاب، بعدها تأليف شده و نوشته على بن محمد بن عبدالله، از نوادگان برقى يا به احتمال بيشتر نوشته پدر وى احمد بن عبدالله، نوه برقى است كه به سبب تشابه اسمى وى با نام جدش به برقى نسبت داده شده است. البتّه ابن ندبم يك كتاب «الرجال» هم به برقى پدر نسبت داده است، با اين توصيف «فيه ذكر من روى عن اميرالمؤمنين(ع)». بر فرض درستى اين نسبت، ممكن است اين كتاب همين باب از رجال برقى موجود باشد كه بعداً نوه‌اش آن را تكميل كرده باشد. بنابراين با اينكه كتاب «الرجال» بنابر مشهور به برقى صغير نسبت داده شده، قرائن و شواهدى هست كه در صحّت اين انتساب ترديد ايجاد مى‌كند:
نكته قابل توجه در مورد اين كتاب، آن است كه برخى در انتساب آن تشكيك كرده‌اند؛ برخى آن را به محمّد بن خالد (برقى كبير) و بيشتر به احمد بن محمّد بن خالد (برقى صغير) نسبت داده‌اند و به نام او نيز چاپ شده است. هر چند در اجزاى كتاب «محاسن»، نام‌هايى چون «الرجال»، «الطبقات» و «طبقات الرجال» ديده مى‌شود، ولى قرائنى چند نشان مى‌دهد كه اين كتاب، بعدها تأليف شده و نوشته على بن محمد بن عبدالله، از نوادگان برقى يا به احتمال بيشتر نوشته پدر وى احمد بن عبدالله، نوه برقى است كه به سبب تشابه اسمى وى با نام جدش به برقى نسبت داده شده است. البتّه ابن ندبم يك كتاب «الرجال» هم به برقى پدر نسبت داده است، با اين توصيف «فيه ذكر من روى عن اميرالمؤمنين(ع)». بر فرض درستى اين نسبت، ممكن است اين كتاب همين باب از رجال برقى موجود باشد كه بعداً نوه‌اش آن را تكميل كرده باشد. بنابراین با اينكه كتاب «الرجال» بنابر مشهور به برقى صغير نسبت داده شده، قرائن و شواهدى هست كه در صحّت اين انتساب ترديد ايجاد مى‌كند:


# اگر مؤلف كتاب «رجال البرقى» را احمد بن محمّد بن خالد برقى (برقى صغير) بدانيم، در اين صورت در كتاب مواردى هست كه دلالت بر استماع يا نقل قول او از شاگردانش مى‌كند. مثلاً هنگام ذكر بعضى از عناوين نظير: «عبيدالله نخعى»، «سليمان بن خالد بجلى» و «فضيل بن سكرة» به كتاب «سعد بن عبدالله بن ابى خلف اشعرى قمى» (متوفّى 299 يا 301ق) استناد شده است، در حالى‌كه سعد از احمد بن محمّد بن خالد روايت كرده است؛ يعنى برقى صغير، شيخ سعد بوده است و استناد به كتاب شاگرد غريب مى‌نمايد. مثال ديگر: در عنوان «[[حمیری، عبدالله بن جعفر|عبدالله بن جعفر حميرى]]» در باب اصحاب [[امام حسن عسکری(ع)]] تصريح شده كه از او اين روايت را شنيده است (سمعت منه «بالفتح»). اين فرد همان مؤلّف قرب الاسناد و شيخ قميان است كه از احمد بن محمّد برقى روايت مى‌كند و بنابراين برقى شيخ او بوده و سماع از تلميذ معمول نيست. البتّه در «مصطلح الحديث» عنوان «روايت الأكابر عن الأصاغر» وجود دارد و كسانى به تأليف كتاب دراين‌باره پرداخته‌اند. ولى همين عنوان و نگارش كتاب مستقل از نادر و غريب بودن اين سنخ از روايت حكايت دارد.
# اگر مؤلف كتاب «رجال البرقى» را احمد بن محمّد بن خالد برقى (برقى صغير) بدانيم، در اين صورت در كتاب مواردى هست كه دلالت بر استماع يا نقل قول او از شاگردانش مى‌كند. مثلاً هنگام ذكر بعضى از عناوين نظير: «عبيدالله نخعى»، «سليمان بن خالد بجلى» و «فضيل بن سكرة» به كتاب «سعد بن عبدالله بن ابى خلف اشعرى قمى» (متوفّى 299 يا 301ق) استناد شده است، در حالى‌كه سعد از احمد بن محمّد بن خالد روايت كرده است؛ يعنى برقى صغير، شيخ سعد بوده است و استناد به كتاب شاگرد غريب مى‌نمايد. مثال ديگر: در عنوان «[[حمیری، عبدالله بن جعفر|عبدالله بن جعفر حميرى]]» در باب اصحاب [[امام حسن عسکری(ع)]] تصريح شده كه از او اين روايت را شنيده است (سمعت منه «بالفتح»). اين فرد همان مؤلّف قرب الاسناد و شيخ قميان است كه از احمد بن محمّد برقى روايت مى‌كند و بنابراین برقى شيخ او بوده و سماع از تلميذ معمول نيست. البتّه در «مصطلح الحديث» عنوان «روايت الأكابر عن الأصاغر» وجود دارد و كسانى به تأليف كتاب دراين‌باره پرداخته‌اند. ولى همين عنوان و نگارش كتاب مستقل از نادر و غريب بودن اين سنخ از روايت حكايت دارد.
# در كتاب حاضر، برقى پدر و پسر، هر دو ذكر شده‌اند. بدون اينكه تصريح شده باشد كه اين دو با مؤلّف كتاب چه نسبتى دارند؟ در حالى‌كه متداول است كه مصنّف هنگام ذكر نام خود در كتاب، به اين موضوع اشاره كند<ref>آقايى، سيد على، ص 228- 229</ref>
# در كتاب حاضر، برقى پدر و پسر، هر دو ذكر شده‌اند. بدون اينكه تصريح شده باشد كه اين دو با مؤلّف كتاب چه نسبتى دارند؟ در حالى‌كه متداول است كه مصنّف هنگام ذكر نام خود در كتاب، به اين موضوع اشاره كند<ref>آقايى، سيد على، ص 228- 229</ref>


خط ۷۰: خط ۷۰:
رجال برقى مجدداً در سال 1419ق با تحقيق جواد قيومى اصفهانى (كتاب حاضر) از سوى مؤسسة النشر الاسلامي در قم منتشر شده است<ref>همان، ص 230- 231</ref>
رجال برقى مجدداً در سال 1419ق با تحقيق جواد قيومى اصفهانى (كتاب حاضر) از سوى مؤسسة النشر الاسلامي در قم منتشر شده است<ref>همان، ص 230- 231</ref>


اين كتاب براى سومين‌بار در سال 1386ش (1428ق/ 2007م) با عنوان كتاب «الطبقات» با مطالعه و تحقيق [[دكتر ثامر كاظم عبدالخفاجي]] از سوى انتشارات كتابخانه [[مرعشی، شهاب‌الدین|آيت‌الله مرعشى نجفى]] منتشر شده است. اين چاپ به گفته محقّق آن، مبتنى بر دو نسخه صورت گرفته است: نسخه اصل، نسخه دانشگاه تهران با تاريخ كتابت 1383ق و بدون نام كاتب و نسخه كتابخانه آل کاشف‎الغطاء در نجف (تاريخ كتابت 1386ق) به خط حسن عبدالهادى موسوى خرسان. ظاهراً به دليل آن‌كه در نسخه دوم تصحيف و تحريف زيادى صورت گرفته، فقط بر نسخه اول (اصل) اعتماد شده و جز مواردى نادر، نسخه بدل ذكر نشده است. جالب آن‌كه محقّق نه‌تنها به نسخه‌هاى اختصاصى مرحوم محدّث ارموى (كه چاپ نخست مبتنى بر آنها صورت گرفته) دسترسى نداشته تا آنها را با نسخه اصل خود (كه تاريخ كتابت آن با تاريخ چاپ اول كتاب برابر است!) مقايسه كند، بلكه به رغم انتشار اين كتاب توسط انتشارات كتابخانه [[مرعشی، شهاب‌الدین|آيت‌الله مرعشى نجفى]]، محقّق از نسخه اختصاصى همين كتابخانه نيز (كه مصحّح چاپ اول در اختيار داشته) بهره نگرفته است. بنابراين به نظر مى‌رسد دست‌كم از لحاظ اصالت نسخه‌هاى چاپ اول همچنان پيشتاز است و چاپ‌هاى دوم و سوم سخن تازه‌اى ندارند<ref>همان، ص 238</ref>
اين كتاب براى سومين‌بار در سال 1386ش (1428ق/ 2007م) با عنوان كتاب «الطبقات» با مطالعه و تحقيق [[دكتر ثامر كاظم عبدالخفاجي]] از سوى انتشارات كتابخانه [[مرعشی، شهاب‌الدین|آيت‌الله مرعشى نجفى]] منتشر شده است. اين چاپ به گفته محقّق آن، مبتنى بر دو نسخه صورت گرفته است: نسخه اصل، نسخه دانشگاه تهران با تاريخ كتابت 1383ق و بدون نام كاتب و نسخه كتابخانه آل کاشف‎الغطاء در نجف (تاريخ كتابت 1386ق) به خط حسن عبدالهادى موسوى خرسان. ظاهراً به دليل آن‌كه در نسخه دوم تصحيف و تحريف زيادى صورت گرفته، فقط بر نسخه اول (اصل) اعتماد شده و جز مواردى نادر، نسخه بدل ذكر نشده است. جالب آن‌كه محقّق نه‌تنها به نسخه‌هاى اختصاصى مرحوم محدّث ارموى (كه چاپ نخست مبتنى بر آنها صورت گرفته) دسترسى نداشته تا آنها را با نسخه اصل خود (كه تاريخ كتابت آن با تاريخ چاپ اول كتاب برابر است!) مقايسه كند، بلكه به رغم انتشار اين كتاب توسط انتشارات كتابخانه [[مرعشی، شهاب‌الدین|آيت‌الله مرعشى نجفى]]، محقّق از نسخه اختصاصى همين كتابخانه نيز (كه مصحّح چاپ اول در اختيار داشته) بهره نگرفته است. بنابراین به نظر مى‌رسد دست‌كم از لحاظ اصالت نسخه‌هاى چاپ اول همچنان پيشتاز است و چاپ‌هاى دوم و سوم سخن تازه‌اى ندارند<ref>همان، ص 238</ref>


فهرست رجال ذكر شده در كتاب، ممدوحين و منسوبين به مذاهب فاسده و فهرست مطالب در انتهاى كتاب آمده است.
فهرست رجال ذكر شده در كتاب، ممدوحين و منسوبين به مذاهب فاسده و فهرست مطالب در انتهاى كتاب آمده است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش