۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== ساختار == ' به '==ساختار== ') |
جز (جایگزینی متن - 'براي' به 'برای') |
||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
بحث پيوستگى مراتب وجودى انسان، با دو عنوان سازگارى مراتب وجود انسان و محور بودن نفس در وجود او، قابل بررسى است. اولى، به بحث تعلّق روح به بدن و دوّمى، به تبيين خصائص نفس براى قرار گرفتن در محور وجود انسان مىپردازد. | بحث پيوستگى مراتب وجودى انسان، با دو عنوان سازگارى مراتب وجود انسان و محور بودن نفس در وجود او، قابل بررسى است. اولى، به بحث تعلّق روح به بدن و دوّمى، به تبيين خصائص نفس براى قرار گرفتن در محور وجود انسان مىپردازد. | ||
نجمالدين، روح را امرى مجرد و تام مىداند كه همچون ملائكه، داراى مقامى معلوم است و هيچ نحوه تكامل و تغيير مرتبه | نجمالدين، روح را امرى مجرد و تام مىداند كه همچون ملائكه، داراى مقامى معلوم است و هيچ نحوه تكامل و تغيير مرتبه برایش ممكن نيست. بدين ترتيب سير نزولى روح تا مرحلهى تعلّق به بدن مادّى، در سخنان نجمالدين، با پديد آمدن نفس ناطقهى انسانى تبيين مىگردد. وى، شكلگيرى ملكوت بدن انسان يا نفس ناطقهى او را در راستاى تكامل بدن مادّى و با عنايتى از طرف روح تبيين مىكند. بدين ترتيب، تعلق روح به بدن، در حقيقت به معناى تكامل ملكوت بدن به حدّى است كه صلاحيّت افاضه از طرف روح علوى انسانى را پيدا مىكند و روح، با افاضه نور خويش به نفس حيوانى صفت بقا مىبخشد و آن را تبديل به نفس ناطقه مىكند، امّا به نظر مىرسد كه روح، در تعلّق به نفس حيوانى نيز به مرتبهاى واسطه نيازمند است. وى، در تبيين چگونگى تعلّق روح به بدن، از دو فرزند سخن مىگويد كه از اين تعلّق به وجود مىآيد: يكى، نفس ناطقه و ديگرى، دل. | ||
از ديدگاه نجمالدين، محور وجود انسان، مرتبهى نفس اوست و بقيهى مراتب به نحوى تابع وجود او محسوب مىشوند. محور بودن نفس در وجود انسان، اقتضا دارد كه وجود او برتر از ساير مراتب وجودى انسان باشد. يكى از خصوصيات نفس كه آن را محور وجود انسان قرار مىدهد، برخوردارى از كمالات بيشتر نسبت به ساير مراتب است. | از ديدگاه نجمالدين، محور وجود انسان، مرتبهى نفس اوست و بقيهى مراتب به نحوى تابع وجود او محسوب مىشوند. محور بودن نفس در وجود انسان، اقتضا دارد كه وجود او برتر از ساير مراتب وجودى انسان باشد. يكى از خصوصيات نفس كه آن را محور وجود انسان قرار مىدهد، برخوردارى از كمالات بيشتر نسبت به ساير مراتب است. |
ویرایش