۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'كتابي' به 'كتابی') |
جز (جایگزینی متن - 'مشكوك' به 'مشکوک ') |
||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
# فقيهان، درباره كافرى كه ادعاى كتابى بودن كند، معتقدند گفته وى پذيرفته مىشود. نگارنده جواب داده سؤال درباره اعتقاد خود كافر نيست؛ تا كلامش پذيرفته شود، بلكه درباره اصل دينى است كه به آن اعتقاد دارد. | # فقيهان، درباره كافرى كه ادعاى كتابى بودن كند، معتقدند گفته وى پذيرفته مىشود. نگارنده جواب داده سؤال درباره اعتقاد خود كافر نيست؛ تا كلامش پذيرفته شود، بلكه درباره اصل دينى است كه به آن اعتقاد دارد. | ||
# قرآن مىفرمايد: به كسانى كه اظهار اسلام مىكنند، نگوييد كه مسلمان نيستيد. چرا درباره صابئان اين قاعده را نسبت به كتابى بودنشان رعايت نكنيم. در اينجا پاسخ داده است: قرآن به پذيرش سخن مدعى فرمان نداده بلكه امر به تفحص كرده و فرموده وى را شتابزده به قتل نرسانيد. 3- شيوه عقلا اين گونه است كه ادعاهاى پيروان آيينها در مورد باورهاى مذهبیشان را مىپذيرند. نويسنده چنين جواب داده است كه شارع مقدس اين بناى عقلايى را رد كرده است. چرا كه در آيه قرآن امر به تفحص كرده و كلام آنها را نپذيرفته است. | # قرآن مىفرمايد: به كسانى كه اظهار اسلام مىكنند، نگوييد كه مسلمان نيستيد. چرا درباره صابئان اين قاعده را نسبت به كتابى بودنشان رعايت نكنيم. در اينجا پاسخ داده است: قرآن به پذيرش سخن مدعى فرمان نداده بلكه امر به تفحص كرده و فرموده وى را شتابزده به قتل نرسانيد. 3- شيوه عقلا اين گونه است كه ادعاهاى پيروان آيينها در مورد باورهاى مذهبیشان را مىپذيرند. نويسنده چنين جواب داده است كه شارع مقدس اين بناى عقلايى را رد كرده است. چرا كه در آيه قرآن امر به تفحص كرده و كلام آنها را نپذيرفته است. | ||
پاسخ سؤال چهارم: پرسش اين بود كه اگر ترديد درباره كتابى بودن اين گروه برطرف شد، اقتضاى اصل لفظى و عملى چيست؟ نگارنده درباره اصل لفظى معتقد است عموم يا اطلاقى كه بتوان در | پاسخ سؤال چهارم: پرسش اين بود كه اگر ترديد درباره كتابى بودن اين گروه برطرف شد، اقتضاى اصل لفظى و عملى چيست؟ نگارنده درباره اصل لفظى معتقد است عموم يا اطلاقى كه بتوان در مورد«مشکوک الكتابیة» اجرا كرد و به استناد آن قتل وى را جايز شمرد وجود ندارد. البته اينكه در مورد مشکوک الكتابیه تمامى احكام اهل كتاب را جارى كنيم مشكل است. | ||
اما مقتضاى اصل عملى در مسئله: اگر بنا باشد اصلى جارى شود استصحاب عدم كتابى بودن صابئان است. نگارنده اين اصل را جارى نمىداند. | اما مقتضاى اصل عملى در مسئله: اگر بنا باشد اصلى جارى شود استصحاب عدم كتابى بودن صابئان است. نگارنده اين اصل را جارى نمىداند. |
ویرایش