۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'وي' به 'وی') |
||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
خاندان شيخ محمدتقى اصفهانى (صاحب حاشيه بر معالم) (متوفاى 1248 قمرى) و جد مؤلف از اشرف و افضل خاندان علم و تقوى در اصفهان بودهاند. در اين خاندان نوابغ و بزرگانى در فضل و علم و ادب و معرفت ظهور كردهاند. سيد حسن امين دربارۀ خاندان او اين چنين | خاندان شيخ محمدتقى اصفهانى (صاحب حاشيه بر معالم) (متوفاى 1248 قمرى) و جد مؤلف از اشرف و افضل خاندان علم و تقوى در اصفهان بودهاند. در اين خاندان نوابغ و بزرگانى در فضل و علم و ادب و معرفت ظهور كردهاند. سيد حسن امين دربارۀ خاندان او اين چنين مىگوید:آل صاحب الحاشية بيت علم جليل في أصفهان.(مستدركات [[أعيان الشيعة (12 جلدی)|أعيان الشيعة]] ج 6 ص165) | ||
در أعيان الشيعه دربارۀ پدر بزرگوار ايشان اين چنين آمده است الإمام الزاهد العارف... كان مجدا مجتهدا في شأنه كان كثير الفكر منقطعا عن الناس.([[أعيان الشيعة (12 جلدی)|أعيان الشيعة]] ج 9 ص249) | در أعيان الشيعه دربارۀ پدر بزرگوار ايشان اين چنين آمده است الإمام الزاهد العارف... كان مجدا مجتهدا في شأنه كان كثير الفكر منقطعا عن الناس.([[أعيان الشيعة (12 جلدی)|أعيان الشيعة]] ج 9 ص249) | ||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
مؤلف در نه سالگى از نجف اشرف همراه پدرش به اصفهان مسافرت كرده و پس از آموختن ادبيات و مقدمات فقه و اصول در سن پانزده سالگى به نجف اشرف برمىگردد. | مؤلف در نه سالگى از نجف اشرف همراه پدرش به اصفهان مسافرت كرده و پس از آموختن ادبيات و مقدمات فقه و اصول در سن پانزده سالگى به نجف اشرف برمىگردد. | ||
در نجف اشرف ابتدا از محضر پدر بزرگوارش [[اصفهانی، محمدحسین|شيخ محمدحسین اصفهانى]] (متوفاى 1308 قمرى) در فقه و اصول (کتاب فصول و قسمتى از رسائل) و بعضى از کتابهاى تفسيرى (تفسير بيضاوى و [[الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل و عيون | در نجف اشرف ابتدا از محضر پدر بزرگوارش [[اصفهانی، محمدحسین|شيخ محمدحسین اصفهانى]] (متوفاى 1308 قمرى) در فقه و اصول (کتاب فصول و قسمتى از رسائل) و بعضى از کتابهاى تفسيرى (تفسير بيضاوى و [[الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل و عيون الأقاویل في وجوه التأویل|كشاف]]) استفاده نموده و همينطور از [[قزوینی، ابراهیم بن محمدباقر|سيد ابراهيم قزوینى]] در رياضيات و هيئت و علوم عقلى و معالم الأصول و شرح لمعه و شيخ فتح اللّه مشهور به شريعتمدارى اصفهانى در قسمت زيادى از رسائل، ميرزا حبيباللّه تهرانى در رياضيات، [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|شيخ محمد كاظم خراسانى]] (متوفاى 1329 قمرى) [[شریعت اصفهانی، فتحالله|شيخ الشريعة اصفهانى]] (متوفاى 1339 قمرى)، [[یزدی، محمدکاظم بن عبدالعظیم|سيد محمد كاظم يزدى]] (متوفاى 1337 قمرى)، شيخ [[همدانی، رضا بن محمد هادی|آقا رضا همدانى]] (متوفاى 1322 قمرى)، [[فشارکی اصفهانی، محمد بن امیرقاسم|سيد محمد فشاركى]] (متوفاى 1316 قمرى)، شيخ حسين نورى (متوفاى 1320 قمرى) و سيد مرتضى كشميرى (متوفاى 1323 قمرى) استفاده نموده است. در بين اساتيد مؤلف، [[فشارکی اصفهانی، محمد بن امیرقاسم|سيد محمد فشاركى]] از جايگاه خاصى برخوردار است. مؤلف در مورد ايشان اين چنين مىگفته كه در مدت كوتاهى كه مصاحب او بوده از وى بيش از اساتيد ديگرش استفاده نموده است. | ||
==ویژگیها== | ==ویژگیها== | ||
خط ۷۹: | خط ۷۹: | ||
جامعيت در علوم مختلف، فضل و عظمت علمى، حافظۀ عجيب، استعداد فطرى و عشق او به كسب علم و دانش باعث شده بود كه در بين اعلام و بزرگان حوزه به نبوغ و برترى علمى مشهور شده و شخصيتى باشد كه فضايل مختلف در او جمع گردد. او در فقه و اصول متخصص و در تفسير قرآن كريم، فلسفه، كلام و رياضى فردى صاحب نظر و متبحر بود. | جامعيت در علوم مختلف، فضل و عظمت علمى، حافظۀ عجيب، استعداد فطرى و عشق او به كسب علم و دانش باعث شده بود كه در بين اعلام و بزرگان حوزه به نبوغ و برترى علمى مشهور شده و شخصيتى باشد كه فضايل مختلف در او جمع گردد. او در فقه و اصول متخصص و در تفسير قرآن كريم، فلسفه، كلام و رياضى فردى صاحب نظر و متبحر بود. | ||
به علاوه در ادبيات و شعر نبوغ عجيب ايشان زبانزد عام و خاص بوده است. در کتاب كواكب | به علاوه در ادبيات و شعر نبوغ عجيب ايشان زبانزد عام و خاص بوده است. در کتاب كواكب السماویة تأليف علامۀ سماوى و همينطور کتاب الطليعة در ترجمۀ شعراى شيعه به بعضى از نكات خيره كنندۀ ادبى ايشان اشاره شده است. | ||
در [[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعة]] و [[أعيان الشيعة (12 جلدی)|أعيان الشيعة]] دربارۀ تبحر او به زبان عربى و شعر اينگونه گفته شده است:نظم المعاني الفارسیة بألفاظ العربية همانطور كه راجع به مهيار ديلمى گفتهاند. همينطور در [[أعيان الشيعة (12 جلدی)|أعيان الشيعة]] بعضى از اشعار زيبا و پر معناى او آورده شده است. ([[أعيان الشيعة (12 جلدی)|أعيان الشيعة]] ج 7 ص17 و نقباء البشر ج 2 ص747) | در [[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعة]] و [[أعيان الشيعة (12 جلدی)|أعيان الشيعة]] دربارۀ تبحر او به زبان عربى و شعر اينگونه گفته شده است:نظم المعاني الفارسیة بألفاظ العربية همانطور كه راجع به مهيار ديلمى گفتهاند. همينطور در [[أعيان الشيعة (12 جلدی)|أعيان الشيعة]] بعضى از اشعار زيبا و پر معناى او آورده شده است. ([[أعيان الشيعة (12 جلدی)|أعيان الشيعة]] ج 7 ص17 و نقباء البشر ج 2 ص747) | ||
خط ۹۷: | خط ۹۷: | ||
به دليل بلاغت و رسايى در گفتار و تقرير نيكو و زيبا و جامعيت ايشان در علوم مختلف حوزوى و اينكه كلام ايشان با دلايل و استشهاد به اشعار عربى و فارسى و گفتار علماى لغت آميخته بوده، بسيارى از طلاب و فضلا علاقهمند به شركت در درس ايشان و استفادۀ علمى از اين شخصيت برجسته بودهاند و همينطور به دليل | به دليل بلاغت و رسايى در گفتار و تقرير نيكو و زيبا و جامعيت ايشان در علوم مختلف حوزوى و اينكه كلام ايشان با دلايل و استشهاد به اشعار عربى و فارسى و گفتار علماى لغت آميخته بوده، بسيارى از طلاب و فضلا علاقهمند به شركت در درس ايشان و استفادۀ علمى از اين شخصيت برجسته بودهاند و همينطور به دليل خوشرویى و خوش اخلاقى و لطافت روحى ايشان، در بين طالبين علم محبوبيت زائد الوصفى داشتهاند كه اين خود بر علاقۀ فضلا و بزرگان به شركت در حلقۀ درس ايشان مىافزوده است. | ||
مؤلف در اوج فقر و تنگدستى داراى تأليفات و تصنيفات زيادى بوده كه در قسمت تأليفات ذكر خواهد شد. | مؤلف در اوج فقر و تنگدستى داراى تأليفات و تصنيفات زيادى بوده كه در قسمت تأليفات ذكر خواهد شد. | ||
خط ۱۱۷: | خط ۱۱۷: | ||
1 - پدر بزرگوار او، [[اصفهانی، محمدحسین|شيخ محمدحسین اصفهانى]] نجفى (متوفاى 1308 قمرى) | 1 - پدر بزرگوار او، [[اصفهانی، محمدحسین|شيخ محمدحسین اصفهانى]] نجفى (متوفاى 1308 قمرى) | ||
2 - [[قزوینی، ابراهیم بن محمدباقر|سيد ابراهيم | 2 - [[قزوینی، ابراهیم بن محمدباقر|سيد ابراهيم قزوینى]] | ||
3 - ميرزا حبيباللّه تهرانى عراقى، مشهور به ذو الفنون (استاد رياضيات، هيئت، نجوم و معقول) | 3 - ميرزا حبيباللّه تهرانى عراقى، مشهور به ذو الفنون (استاد رياضيات، هيئت، نجوم و معقول) | ||
خط ۱۴۶: | خط ۱۴۶: | ||
2 - رسالة في القبلة | 2 - رسالة في القبلة | ||
3 - نقد فلسفۀ | 3 - نقد فلسفۀ داروین (در سه جلد، دو جلد آن در بغداد در سال 1331 قمرى چاپ شده است.) | ||
4 - حواشى بر نجاة العباد تأليف محمدحسن نجفى [[صاحب جواهر، محمدحسن|صاحب جواهر]] | 4 - حواشى بر نجاة العباد تأليف محمدحسن نجفى [[صاحب جواهر، محمدحسن|صاحب جواهر]] |
ویرایش