۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'پايان' به 'پایان') |
جز (جایگزینی متن - 'وي' به 'وی') |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
</div> | </div> | ||
'''ابن | '''ابن خالویه، ابوعبدالله حسين بن احمد بن خالویه'''، ملقب به ذوالنونين (د 370ق)، شاعر، اديب و نحوى برجسته ايرانىتبار بوده است. ثعالبى نام وى را حسن و ابن قفطى نام پدر او را محمد آورده است. | ||
==تولد== | ==تولد== | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
==اساتید== | ==اساتید== | ||
نحو و ادب را نزد ابن دريد، ابوبكر بن انبارى، | نحو و ادب را نزد ابن دريد، ابوبكر بن انبارى، نفطویه و ابوسعيد سيرافى فراگرفت. علوم قرآنى را از قارى بزرگ، ابن مجاهد و لغت را از ابوعمر زاهد، معروف به غلام ثعلب آموخت و از محمد بن مخلد عطار و گروهى ديگر حديث شنيد و کتاب جمهره ابن دريد و مختصر مزنى را از ابوبكر نيشابورى روايت كرد. گفتهاند در ادب از صولى نيز روايت كرده است. وى از بغداد به شام و سپس به حلب رفت. در حلب آوازه او بالا گرفت و بسيارى از دانشدوستان از دور و نزدیک بهسوى او شتافتند، آنگاه به دربار سيف الدوله حمدانى راه يافت و نزد او به مقامى رفيع رسيد، نديم وى و آموزگار فرزندانش گرديد و تا پایان عمر در خدمت حمدانيان بسربرد. | ||
==شاگردان== | ==شاگردان== | ||
گروهى نيز نزد وى دانش آموختند كه مشهورترين آنها اينانند: ابوبكر خوارزمى، معافى بن زكريا نهروانى و عبدالمنعم بن غليون. نيز گفتهاند كه ابوالحسين نصيبى کتاب آل او را نزد خود وى خوانده است و قاضى حلب صالح بن جعفر بن عبدالوهاب و ابواحمد عبدالله بن عدى از وى روايت كردهاند و سعيد بن سعيد فارقى نحوى از وى حديث شنيده است. | گروهى نيز نزد وى دانش آموختند كه مشهورترين آنها اينانند: ابوبكر خوارزمى، معافى بن زكريا نهروانى و عبدالمنعم بن غليون. نيز گفتهاند كه ابوالحسين نصيبى کتاب آل او را نزد خود وى خوانده است و قاضى حلب صالح بن جعفر بن عبدالوهاب و ابواحمد عبدالله بن عدى از وى روايت كردهاند و سعيد بن سعيد فارقى نحوى از وى حديث شنيده است. | ||
چنانكه در فهرست استادان ابن | چنانكه در فهرست استادان ابن خالویه ملاحظه مىشود، وى در هر دو مكتب نحوى بصره و كوفه به تحصيل پرداخت، اما خود در شمار نسل بعدى نحویان بغداد كه دو مكتب را به هم آميختند و تا حدودى از يكسونگرىهاى نمايندگان دو مكتب فراتر رفتند، قرار دارد. او كه در مركز تحولات و مجادلات ادبى سده 4ق، جاى داشت، به لحاظ گستردگى دانش خود در رشتههاى گوناگون ادب داراى اعتبار ویژهاى بود؛ چندانكه ابن قارح - كه مىدانيم نامهاش به ابوالعلاء معرى انگيزه تحرير رسالة الغفران گرديد - براى اثبات بزرگى خود به شاگردى نزد ابن خالویه باليده است. اين اعتبار علمى و ادبى تا قرنها پس از مرگ او نيز باقى ماند؛ چنانكه تقريباً همه منابع پس از وى چيرهدستى او را در نحو و ادب ستوده و او را يكى از نخبههاى روزگار معرفى كردهاند. [[ذهبى]] او را «شيخ العربية» ناميده و [[دانی، عثمان بن سعید|ابوعمرو دانى]] وى را دانا به زبان عربى، حافظ لغت، بصير در قرائت و ثقه در حديث دانسته است. [[ابنانباری، عبدالرحمن بن محمد|ابن انبارى]] او را از بزرگان لغت و ابن قفطى و [[اسنوی، عبدالرحیم بن حسن|اسنوى]] وى را يگانه زمان و پيشوا در علوم زبانى معرفى كردهاند. تنها دلجى او را در نحو ضعيف دانسته است. گرچه [[ابنانباری، عبدالرحمن بن محمد|ابن انبارى]] توانايى او را در نحو همانند دانش وى در لغت ندانسته، اما برخى از محققان معاصر اين گفته را نيز ستمى مىدانند كه [[ابنانباری، عبدالرحمن بن محمد|ابن انبارى]] بر وى روا داشته است. | ||
==علل اشتهار ابن خالویه== | ==علل اشتهار ابن خالویه== | ||
يكى از اسباب شهرت ابن | يكى از اسباب شهرت ابن خالویه در ميان اديبان، صرفنظر از وسعت دانش، همانا رقابت و درگيرى او با دو تن از مشهورترين همروزگارانش؛ يعنى متنبى و ابوعلى فارسى بوده است. متنبى مردى متكبر و خودخواه بود و ابن خالویه را كه توانسته بود در سايه كوشش و استعداد خویش موفقيتى بزرگ به دست آورد، همواره به دليل غير عرب بودن، خوار مىشمرد، اما ابن خالویه گویا مىكوشيد با خردهگيرىهاى اديبانه بر وى پيروز گردد؛ اگرچه گاه به دليل شتاب در اين خردهگيرىها، چندان موفق نمىشد. اين دو هيچ فرصتى را براى خوار ساختن يكديگر از كف نمىدادند و اين كينه كه گویا تنها خاستگاهى نژادى داشت، چندان دوام آورد تا سرانجام متنبى ناگزير دربار سيف الدوله را ترك كرد. سيف الدوله كه همواره در اينگونه مشاجرات حضور داشت، با سكوت خویش از ابن خالویه جانبدارى مىكرد و بدينسان بود كه هرگز از مقام او نزد سيف الدوله كاسته نشد. | ||
اما مناظرات ابن | اما مناظرات ابن خالویه با ابوعلى فارسى بيشتر جنبه علمى و ادبى داشت. رقابت اين دو كه از مجلس درس ابوسعيد سيرافى آغاز گرديد، بر پايه فضلفروشىهاى رايج روزگار و رقابت ميان دو حريف هماورد ادامه يافت؛ بهخصوص كه سيف الدوله غالباً با بخششهاى گزاف خود، به اين فضلفروشىها دامن مىزد. اينان، بارها با يكديگر به مناظره پرداختند و در ردّ نظريات يكديگر دست به تأليف زدند و از هر فرصتى براى نفوذ در دل سيف الدوله سود مىجستند. | ||
ابن | ابن خالویه در شعر نيز دست داشت و ثعالبى وى را در شمار شاعران ياد كرده است، اما اكنون تنها 10 بيت از سرودههاى او در دست است: 4 بيت در وصف زادگاهش همدان و 6 بيت شامل سه قطعه در «معجم الأدباء». دانش او در شعر و علوم مربوط به آن، چنان بود كه توانست چند ديوان را شرح كند. | ||
==مذهب== | ==مذهب== | ||
درباره مذهب ابن | درباره مذهب ابن خالویه اتفاق نظر نيست. [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشى]] وى را «آگاه به مذهب ما»؛ يعنى تشيع دانسته و کتاب آل را كه درباره امامت [[امام على(ع)|على بن ابىطالب(ع)]] است به وى نسبت داده، اما [[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن نديم]] كه نزدیک ترين منبع به زمان اوست، به اين کتاب اشارهاى نكرده است. پس از [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشى]]، نخستين كسى كه از آن نام برده، [[ابن شهرآشوب، محمد بن علی|ابن شهرآشوب]] و سپس ياقوت است و از آن پس در بسيارى از منابع شيعى و غير شيعى از اين کتاب نام برده شده است. [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر]] نيز وى را شيعه دانسته، اما گفته است كه او در برابر سيف الدوله به تسنن تظاهر مىكرده است و براى تأييد نظر خود گفته [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشى]] را تكرار كرده است. افزون بر آن گفته است كه وى در کتاب ليس نيز مطالبى آورده كه دليل امامى بودن اوست، اما تظاهر وى به تسنن در برابر حمدانيان كه خود خاندانى شيعى بودهاند، اندكى بعيد مىنمايد. برخى از محققین معاصر نيز بر امامى بودن او نظر دادهاند. بااينهمه سبک ى و [[اسنوی، عبدالرحیم بن حسن|اسنوى]] وى را شافعىمذهب پنداشتهاند. از آنجا كه وى مختصر مزنى را از ابوبكر نيشابورى كه شافعىمذهب بود روايت كرده است، احتمال مىرود كه داورى سبک ى و [[اسنوی، عبدالرحیم بن حسن|اسنوى]] درباره مذهب او بر پايه همين کتاب بوده باشد. | ||
==مسافرت== | ==مسافرت== | ||
گرچه ابن | گرچه ابن خالویه بيشتر زندگانى خود را در حلب گذراند، اما گزارشهايى درباره سفرهاى او به بيتالمقدس، حمص و ميافارقين در دست است. وى همچنين به يمن سفر كرد و در آنجا ضمن ديدار با ابن حائك به شرح ديوان او پرداخت. ابن خالویه سرانجام بر اثر يك بيمارى در حلب درگذشت. [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر]] مرگ او را در 371ق، دانسته است. | ||
==آثار== | ==آثار== | ||
خط ۶۶: | خط ۶۶: | ||
#اشتقاق الشهور و الأيام؛ | #اشتقاق الشهور و الأيام؛ | ||
#إعراب ثلاثين سورة من القرآن الكريم؛ | #إعراب ثلاثين سورة من القرآن الكريم؛ | ||
#انتصار ابن | #انتصار ابن خالویه لثعلب؛ | ||
#کتاب الألفات؛ | #کتاب الألفات؛ | ||
#البديع في القراءات؛ | #البديع في القراءات؛ | ||
خط ۹۸: | خط ۹۸: | ||
#الاشتقاق؛ | #الاشتقاق؛ | ||
اشتقاق | اشتقاق خالویه؛ | ||
و..<ref>سیدی، محمد، 3، ص403</ref> | و..<ref>سیدی، محمد، 3، ص403</ref> |
ویرایش