۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '==پانویس== <references />' به '==پانویس== <references/>') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'وي' به 'وی') |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
شهرت اين خاندان در اسكندريه به سبب فقهاى مالكى آن بوده است و نه به سبب مشايخ شاذلى. اگرچه از وقايع زندگى او پيش از آشنايى با مرسى اطلاع دقيقى در دست نيست، اما منابع بهطور كلى به تحصيلات وى در تفسير، فقه، اصول، حديث، لغت، نحو، بيان، كلام و علوم ديگر رايج در آن عصر اشاره كردهاند. فقه را احتمالاً نزد ناصرالدين بن مُنَيَّر كه فقيهى نامدار بود، فراگرفت، حديث را نزد ابرقوهى و دمياطى آموخت، نحو را نزد مازونى و اصول فقه، كلام و فلسفه را ظاهراً نزد شمسالدين اصفهانى آموخت و در لطائف، شمسالدين را ستوده و او را «شيخنا» خوانده است. | شهرت اين خاندان در اسكندريه به سبب فقهاى مالكى آن بوده است و نه به سبب مشايخ شاذلى. اگرچه از وقايع زندگى او پيش از آشنايى با مرسى اطلاع دقيقى در دست نيست، اما منابع بهطور كلى به تحصيلات وى در تفسير، فقه، اصول، حديث، لغت، نحو، بيان، كلام و علوم ديگر رايج در آن عصر اشاره كردهاند. فقه را احتمالاً نزد ناصرالدين بن مُنَيَّر كه فقيهى نامدار بود، فراگرفت، حديث را نزد ابرقوهى و دمياطى آموخت، نحو را نزد مازونى و اصول فقه، كلام و فلسفه را ظاهراً نزد شمسالدين اصفهانى آموخت و در لطائف، شمسالدين را ستوده و او را «شيخنا» خوانده است. | ||
بدينسان ابن عطاء الله در اوان جوانى فقيهى معروف شد و در همين هنگام بود كه با صوفيان، خاصه اصحاب ابوالعباس مرسى، به مجادله مىپرداخت و امورى را به ايشان نسبت مىداد كه به زعم وى با ظاهر شرع ناسازگار بود. وى معتقد بود كه «ليس الاّ اهل العلم الظاهر»، اما او خود در دورههاى بعد | بدينسان ابن عطاء الله در اوان جوانى فقيهى معروف شد و در همين هنگام بود كه با صوفيان، خاصه اصحاب ابوالعباس مرسى، به مجادله مىپرداخت و امورى را به ايشان نسبت مىداد كه به زعم وى با ظاهر شرع ناسازگار بود. وى معتقد بود كه «ليس الاّ اهل العلم الظاهر»، اما او خود در دورههاى بعد مىگوید كه مخالفتش با مرسى پايه و اساس استوارى نداشته و از همين روى بر آن شده است كه براى درك حقيقت، خود به مجلس مرسى رود و از نزدیک سخنان او را بشنود. مرسى در آن مجلس از «انفاسى» كه شارع بدانها امر كرده؛ يعنى اسلام، ايمان و احسان سخن مىگفت و آنها را همان شريعت، حقيقت و تحقق مىدانست. ابن عطاء الله كه سخت تحت تأثير اين مجلس قرار گرفت، در بازگشت به خلوت پناه برد. پس بر آن شد كه ديگر بار به نزد مرسى رود و اين بار حالات و احساسات قلبى خویش را آشكارا بيان كند. نخستين تعليمات مرسى به او در واقع همان اصول اوليه طريقه شاذليه بود. چندى بعد ابن عطاء الله از اسكندريه به قاهره رفت. سبب اين جلاى وطن بر ما پوشيده است و روشن نيست كه در اين سفر همراه مرسى بوده است يا نه، اما احتمالاً درگذشت مرسى در قاهره بوده است. [[شعرانی، ابوالحسن|شعرانى]] پس از مرسى از ياقوت عرشى بهعنوان استاد ابن عطاء الله ياد كرده است. | ||
ابن عطاء الله در قاهره به تدريس علوم دينى و تعليم تصوف همت گماشت. [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] از ذوق، بيان دلنشين و آشنايى وى با كلام صوفيه و آثار گذشتگان سخن به ميان آورده است. به گفته صعيدى در «تعطير الانفاس» كسانى كه به مجلس ابن عطاء الله مىرفتند، گفتههاى او را مىنوشتند و وى در آن مجالس علم ظاهر و باطن مىآموخت. برخى از بزرگترين علماى آن عصر نيز در مجالس درس او حاضر مىشدند كه تقىالدين سبک ى، پدر تاجالدين سبک ى، از جمله ايشان است. احتمالاً به همين سبب تاجالدين در طبقات الشافعية خود ابن عطاء الله را شافعىمذهب خوانده، گرچه مالكى بودن وى را نيز محتمل دانسته است. از شاگردان ديگر او بايد داوود بن باخلا را نام برد كه خليفه او در طريقت نيز بوده است. وى در کتابى به نام «اللطيفة المرضية بشرح حزب الشاذلية»، ضمن بيان عقايد خود از استادش، ابن عطاء الله نيز سخن گفته است. | ابن عطاء الله در قاهره به تدريس علوم دينى و تعليم تصوف همت گماشت. [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] از ذوق، بيان دلنشين و آشنايى وى با كلام صوفيه و آثار گذشتگان سخن به ميان آورده است. به گفته صعيدى در «تعطير الانفاس» كسانى كه به مجلس ابن عطاء الله مىرفتند، گفتههاى او را مىنوشتند و وى در آن مجالس علم ظاهر و باطن مىآموخت. برخى از بزرگترين علماى آن عصر نيز در مجالس درس او حاضر مىشدند كه تقىالدين سبک ى، پدر تاجالدين سبک ى، از جمله ايشان است. احتمالاً به همين سبب تاجالدين در طبقات الشافعية خود ابن عطاء الله را شافعىمذهب خوانده، گرچه مالكى بودن وى را نيز محتمل دانسته است. از شاگردان ديگر او بايد داوود بن باخلا را نام برد كه خليفه او در طريقت نيز بوده است. وى در کتابى به نام «اللطيفة المرضية بشرح حزب الشاذلية»، ضمن بيان عقايد خود از استادش، ابن عطاء الله نيز سخن گفته است. | ||
ابن عطاء الله نه تنها از طريق وعظ به تبليغ اعتقادات صوفيه مىپرداخت كه از جهات ديگر نيز در اين راه اهتمام داشت. دفاع وى از [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] در برابر [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] از اين نوع است. با اينكه او خود به پارهاى از سخنان [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] خرده مىگرفت، دفاع از او را در برابر [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] دفاع از تصوف در برابر اهل ظاهر مىدانست، زيرا [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] نه تنها به [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]]، بلكه به همه صوفيه، از جمله ابوالحسن شاذلى، تاخته بود. [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] در شرح احوال ابوالحسن شاذلى کتابى را در رد گفتههاى شاذلى به [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] نسبت داده است. به گفته ابن آلوسى، [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] در خلال تصانيف | ابن عطاء الله نه تنها از طريق وعظ به تبليغ اعتقادات صوفيه مىپرداخت كه از جهات ديگر نيز در اين راه اهتمام داشت. دفاع وى از [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] در برابر [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] از اين نوع است. با اينكه او خود به پارهاى از سخنان [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] خرده مىگرفت، دفاع از او را در برابر [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] دفاع از تصوف در برابر اهل ظاهر مىدانست، زيرا [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] نه تنها به [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]]، بلكه به همه صوفيه، از جمله ابوالحسن شاذلى، تاخته بود. [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] در شرح احوال ابوالحسن شاذلى کتابى را در رد گفتههاى شاذلى به [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] نسبت داده است. به گفته ابن آلوسى، [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] در خلال تصانيف خویش به برخى از عبارات شاذلى خرده گرفته است. در چنين احوال ابن عطاء الله بر آن شد كه از [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] شكايت كند. جماعتى عظيم از صوفيان نيز با وى همراه شدند. اين گروه كه شمارشان به 500 تن مىرسيد، در نيمه اول شوال 707 بر در دارالاماره سلطان اجتماع كردند و از [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] به سبب اهانت به مشايخشان، خصوصاً [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]]، شكايت كردند. | ||
آوازه بلند ابن عطاء الله در قاهره سبب اشتياق ملك منصور به ديدار او شد. ابن عطاء الله كه امر به معروف و نهى از منكر را در مورد سلاطين از جمله كارهاى بايسته صوفيه مىدانست، اين ديدار را به مجلس وعظ بدل كرد و در آن به نصيحت و ارشاد ملك منصور پرداخت. | آوازه بلند ابن عطاء الله در قاهره سبب اشتياق ملك منصور به ديدار او شد. ابن عطاء الله كه امر به معروف و نهى از منكر را در مورد سلاطين از جمله كارهاى بايسته صوفيه مىدانست، اين ديدار را به مجلس وعظ بدل كرد و در آن به نصيحت و ارشاد ملك منصور پرداخت. | ||
==وفات== | ==وفات== | ||
به روايت اغلب منابع، مرگ وى در 709ق روى داده است. در اين ميان تنها [[شعرانی، ابوالحسن|شعرانى]] 707ق را تاريخ درگذشت او دانسته است. جنازه ابن عطاء الله را پس از تشييع در مدرسه منصوريه قاهره و در | به روايت اغلب منابع، مرگ وى در 709ق روى داده است. در اين ميان تنها [[شعرانی، ابوالحسن|شعرانى]] 707ق را تاريخ درگذشت او دانسته است. جنازه ابن عطاء الله را پس از تشييع در مدرسه منصوريه قاهره و در زاویهاى كه عبادتگاه او بود، به خاک سپردند و مقبرهاش كه هماكنون نيز برپاست زيارتگاه مردم است. در پيرامون مزار او بسيارى از بزرگان فقه، حديث و كسانى چون ابن دقيق العيد به خاک سپرده شدهاند. | ||
==آثار== | ==آثار== | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
3. الوصية الى الاخوان بالاسكندرية؛ | 3. الوصية الى الاخوان بالاسكندرية؛ | ||
4. | 4. التنویر في اسقاط التدبير (اين تأليف يكسره به بحث درباره فلسفه اسقاط اراده و تدبير انسان در برابر اراده خداوند اختصاص يافته است)؛ | ||
5. لطائف المنن في مناقب الشيخ ابىالعباس المرسى و شيخه الشاذلى ابىالحسن؛ | 5. لطائف المنن في مناقب الشيخ ابىالعباس المرسى و شيخه الشاذلى ابىالحسن؛ | ||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
9. عنوان التوفيق في آداب الطريق (شرح قصيده شيخ ابومدين غوث تلمسانى است در آداب صحبت). | 9. عنوان التوفيق في آداب الطريق (شرح قصيده شيخ ابومدين غوث تلمسانى است در آداب صحبت). | ||
افزون بر اشعار پراكنده ابن عطاء الله كه در تذكرهها و طبقات نقل شده است، دو قصيده نيز از وى بر جاى مانده كه يكى مشتمل بر 62 بيت، به ضميمه لطائف و ديگرى در 22 بيت، به ضميمه | افزون بر اشعار پراكنده ابن عطاء الله كه در تذكرهها و طبقات نقل شده است، دو قصيده نيز از وى بر جاى مانده كه يكى مشتمل بر 62 بيت، به ضميمه لطائف و ديگرى در 22 بيت، به ضميمه تنویر به چاپ رسيده است. | ||
آثار خطى | آثار خطى | ||
خط ۱۲۱: | خط ۱۲۱: | ||
[[عنوان التوفیق فی آداب الطریق]] | [[عنوان التوفیق فی آداب الطریق]] | ||
[[تاج العروس | [[تاج العروس الحاوی لتهذیب النفوس]] | ||
[[الواضح المنهاج فی نظم ما للتاج]] | [[الواضح المنهاج فی نظم ما للتاج]] | ||
خط ۱۳۷: | خط ۱۳۷: | ||
[[مفتاح الفلاح و مصباح الأرواح في ذکر الله الکريم الفتاح]] | [[مفتاح الفلاح و مصباح الأرواح في ذکر الله الکريم الفتاح]] | ||
[[ | [[التنویر في إسقاط التدبير]] | ||
[[هتک الأستار في علم الأسرار]] | [[هتک الأستار في علم الأسرار]] |
ویرایش