۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '==ساختار== ' به '==ساختار== ') |
جز (جایگزینی متن - 'وي' به 'وی') |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
کتاب با پيشگفتارى از | کتاب با پيشگفتارى از نویسنده آغاز و مطالب در سه بخش، تنظيم شده است. | ||
نویسنده در ابتدا، به بررسى تاريخ مكتب تشيع و گرايشهاى آن پرداخته و سپس، مبانى مذهب شيعه و وجوه افتراق آن از ساير مذاهب اسلامى را بررسى نموده و در پايان، به بحث از مهمترين ديدگاههاى خاص شيعه پرداخته است. | |||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
در مقدمه، به بررسى راز پايدارى و ماندگارى مكتب شيعه پرداخته شده است. به باور نگارنده، «اعتدال فكرى»، «منطق عقلانى» و «روحيه جهادى»، سه عنصر مهم تضمينكننده بقاى تشيع در طول تاريخ محسوب مىشوند. به اعتقاد وى، «اعتدال فكرى»، عنصر جاذبهآفرين در برابر هرگونه تندروى و كندروى، تعصبورزى و تحقير رقيبان، «منطق عقلانى» در برابر جهل و خرافه و كجانديشى و «روحيه جهادى» در برابر سستى و كسالت و روحيه گريز از مسئوليت، در پيوندى وثيق با يكديگر، رمز تداوم حيات و جاودانگى مكتب هستند و از قضا اين سه، نيازهاى اساسى بشر معاصر را تشكيل مىدهند. پس نبايد ترديد كرد كه ارائه | در مقدمه، به بررسى راز پايدارى و ماندگارى مكتب شيعه پرداخته شده است. به باور نگارنده، «اعتدال فكرى»، «منطق عقلانى» و «روحيه جهادى»، سه عنصر مهم تضمينكننده بقاى تشيع در طول تاريخ محسوب مىشوند. به اعتقاد وى، «اعتدال فكرى»، عنصر جاذبهآفرين در برابر هرگونه تندروى و كندروى، تعصبورزى و تحقير رقيبان، «منطق عقلانى» در برابر جهل و خرافه و كجانديشى و «روحيه جهادى» در برابر سستى و كسالت و روحيه گريز از مسئوليت، در پيوندى وثيق با يكديگر، رمز تداوم حيات و جاودانگى مكتب هستند و از قضا اين سه، نيازهاى اساسى بشر معاصر را تشكيل مىدهند. پس نبايد ترديد كرد كه ارائه تصویرى روشن از تشيع با تكيه بر اين عناصر سهگانه خواهد توانست جاذبه عميق در نهاد مخاطبان پديد آورد.<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/5619/1/7 پيشگفتار، ص7]-[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/5619/1/10 10]</ref> | ||
يكى از مسائلى كه مورد اختلاف نظر شيعه و اهل سنت قرار گرفته، پيشينه مذهب شيعه بوده است. بسيارى از اهل سنت اصالت تاريخى اين مذهب را باور ندارند و آن را گونهاى بدعت، به معناى | يكى از مسائلى كه مورد اختلاف نظر شيعه و اهل سنت قرار گرفته، پيشينه مذهب شيعه بوده است. بسيارى از اهل سنت اصالت تاريخى اين مذهب را باور ندارند و آن را گونهاى بدعت، به معناى رویكردى نو مىپندارند كه ريشهاى در اصل اسلام نداشته است؛ ازاينرو، در بخش اول، به بررسى پيشينه تاريخى شيعه و گرايشهاى آن پرداخته شده و مهمترين ديدگاههاى آنان در اينباره، بهاختصار بررسى شده است. از جمله اين ديدگاهها، نقش عبدالله بن سبا در تاريخ تشيع مىباشد. ظاهرا برخى از اهل سنت، بر آنند كه مذهب شيعه به معناى اعتقاد به برترى علمى و دينى على(ع) و خلافت آن حضرت پس از پيامبر(ص) در زمان حكومت آن بزرگوار توسط شخصى به نام عبدالله بن سبا كه پيشينه يهودى داشته، پيشنهاد شده است؛ اما به نظر نویسنده، هيچيك از صاحبنظران برجسته اهل سنت، چنين باور بىپايهاى نداشته است. اينان ابن سبا را نه پايهگذار مذهب شيعه، كه پايهگذار گرايشهاى غلوآلود شيعى مانند اعتقاد به الوهيت [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] و سرسلسله غاليان شيعه مىشمارند و همكيشان او را «سَبَئى» نام مىنهند و اينان را دستهاى از شيعيان مىانگارند. نویسنده به اين نكته تأكيد دارد كه اين ديدگاه از اين حيث قابل انتقاد است كه گرايشهاى كفرآلودى چون اعتقاد به الوهيت [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] را كه از شريعت اسلام خارج است، نمىتوان داخل در مذهب شيعه شمرد و مذهب شيعه چنين باورهاى غلوآلود و ديدگاههاى سخيفى را در خود نمىشناسد. بااينحال، بايد توجه داشت كه اساساً وجود شخصى با نام عبدالله بن سبا از نظر تاريخى مورد ترديد جدى قرار دارد و راوى اصلى داستان او سيف بن عمر نامى است كه نزد عموم رجالشناسان شيعه و اهل سنت به دروغگویى و افسانهپردازى شهره است. پژوهشگرانى چون علامه [[عسکری، مرتضی|مرتضى عسكرى]] بهتفصيل در اينباره سخن گفتهاند و شخصيت ابن سبا را موهوم و ساختگى برشمردهاند.<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/5619/1/11 متن کتاب، ص11]-[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/5619/1/12 12]</ref> | ||
برخى پژوهشگران اهل سنت و | برخى پژوهشگران اهل سنت و نویسندگان سلفى نيز با اين ديدگاه همداستانند و در وجود چنين شخصى ترديد جدى دارند. هرچند در منابع روايى شيعه احاديثى به چشم مىخورد كه وجود چنين شخصى را تأييد مىكند و حاكى از آن است كه اين فرد مانند بسيارى ديگر در شأن آن حضرت غلو نموده و به زيادهگویى و زيادهروى دچار آمده است (همان، ص13)، اما به نظر نویسنده، بههرتقدير، چه شخصى با عنوان عبدالله بن سبا در تاريخ وجود داشته باشد و چه وجود نداشته باشد، ترديدى نيست كه باورها و ديدگاههاى نادرست منسوب به او، بهروشنى با باورها و ديدگاههاى اصيل مذهب شيعه بيگانه است و همه منابعى كه داستان اين شخص را حكايت كردهاند، تصريح نمودهاند كه وى توسط [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين على(ع)]] به توبه دعوت و سپس اعدام شده است. همچنين، همه منابع روايى و رجالى شيعه كه به اين شخص اشاره كردهاند، باورها و ديدگاههاى سخيف وى را سخت نكوهيدهاند و مصداق كفر به خدا و شايسته لعن و بيزارى برشمردهاند و در سرتاسر منابع شيعه، حتى يك مورد يافت نمىشود كه از چنين شخصى بهنيكى ياد رفته باشد يا باورهاى كفرآلود او به رسميت شناخته شده باشد. حال چگونه مىتوان چنين شخصى را پايهگذار مذهب شيعه و مروج انديشههاى شيعى دانست.<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/5619/1/13 همان، ص13]-[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/5619/1/14 14]</ref> | ||
در بخش دوم، به بررسى مبانى مذهب شيعه و وجوه افتراق آن از ساير مذاهب اسلامى پرداخته شده است. به نظر | در بخش دوم، به بررسى مبانى مذهب شيعه و وجوه افتراق آن از ساير مذاهب اسلامى پرداخته شده است. به نظر نویسنده، اگر بخواهيم مبانى و مهمترين وجوه افتراق مذهب شيعه را در يك واژه گرد آوريم، همانا واژه «امامت» را پيش مىنهيم. به ديگر سخن، تلقّى خاص شيعه از مسئله امامت كه ريشه در آيات قرآن و عبارات پيامبر(ص) داشته، ویژگى اساسى و تاريخى اين مذهب است.<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/5619/1/27 همان، ص27]</ref> | ||
امامت در نزد شيعه مفهومى مقدس دارد و استمرار حركت انبيا و شاخسار شجره طيبه نبوت بشمار مىرود. چنين امامتى تنها در وحى، از نبوت جدا مىشود و همه امور دين و دنياى مردم را فرامىگيرد. به يك تعبير مىتوان گفت، امامت شيعه آسمانى است و امامت اهل سنت زمينى. شيعه امامت را از سنخ نبوت (و نه عين آن) مىداند و اهل سنت آن را از سنخ سلطنت. به ديگر سخن، امامت در نزد اهل سنت به معناى سياست است؛ آنهم سياستى كه در عمل از ديانت جداست. لذا مىبينيم كه برخلاف شيعه، اهل سنت پيروى از هر امامى را هرچند ستمكار باشد، واجب مىشمارند و براى چگونگى دستيابى او به حكومت و چگونگى حكمرانىاش اهميت چندانى قائل نيستند؛ درحالىكه شيعه امامت را در سه محور مورد ارزيابى قرار مىدهد: علم امام، عصمت او و انتصابش توسط پيامبر(ص). اين محورهاى سهگانه، عناصر ذاتى و پايههاى استوار انديشه شيعى را تشكيل مىدهند؛ ازاينرو، | امامت در نزد شيعه مفهومى مقدس دارد و استمرار حركت انبيا و شاخسار شجره طيبه نبوت بشمار مىرود. چنين امامتى تنها در وحى، از نبوت جدا مىشود و همه امور دين و دنياى مردم را فرامىگيرد. به يك تعبير مىتوان گفت، امامت شيعه آسمانى است و امامت اهل سنت زمينى. شيعه امامت را از سنخ نبوت (و نه عين آن) مىداند و اهل سنت آن را از سنخ سلطنت. به ديگر سخن، امامت در نزد اهل سنت به معناى سياست است؛ آنهم سياستى كه در عمل از ديانت جداست. لذا مىبينيم كه برخلاف شيعه، اهل سنت پيروى از هر امامى را هرچند ستمكار باشد، واجب مىشمارند و براى چگونگى دستيابى او به حكومت و چگونگى حكمرانىاش اهميت چندانى قائل نيستند؛ درحالىكه شيعه امامت را در سه محور مورد ارزيابى قرار مىدهد: علم امام، عصمت او و انتصابش توسط پيامبر(ص). اين محورهاى سهگانه، عناصر ذاتى و پايههاى استوار انديشه شيعى را تشكيل مىدهند؛ ازاينرو، نویسنده در اين بخش، مبانى و مهمترين وجوه افتراق مذهب شيعه را با نظر به اين سه محور، بررسى كرده است.<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/5619/1/27 ر.ک: همان، ص27]-[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/5619/1/28 28]</ref> | ||
در بخش سوم، مهمترين ديدگاههاى خاص شيعه، در دو بخش، مورد بحث و بررسى قرار گرفته است؛ در يك بخش، ديدگاههاى اصولىتر كه با مبانى انديشه شيعى ارتباط مستقيم دارند و مىتوان آنها را در ميان مبانى مذهب شيعه نيز قرار داد و در بخش ديگر، ديدگاههاى فرعى و فقهى كه نسبت به ديدگاههاى ديگر از حسّاسيت كمترى برخوردارند، بررسى شده است. مىتوان از ديدگاههاى بخش نخست به ديدگاه شيعه درباره مودت اهلبيت(ع) و عدالت صحابه و از ديدگاههاى بخش ديگر به ديدگاه شيعه درباره تقيه، ازدواج موقت و برخى جزئيات مربوط به وضو، نماز و اذان اشاره نمود.<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/5619/1/118 ر.ک: همان، ص118]</ref> | در بخش سوم، مهمترين ديدگاههاى خاص شيعه، در دو بخش، مورد بحث و بررسى قرار گرفته است؛ در يك بخش، ديدگاههاى اصولىتر كه با مبانى انديشه شيعى ارتباط مستقيم دارند و مىتوان آنها را در ميان مبانى مذهب شيعه نيز قرار داد و در بخش ديگر، ديدگاههاى فرعى و فقهى كه نسبت به ديدگاههاى ديگر از حسّاسيت كمترى برخوردارند، بررسى شده است. مىتوان از ديدگاههاى بخش نخست به ديدگاه شيعه درباره مودت اهلبيت(ع) و عدالت صحابه و از ديدگاههاى بخش ديگر به ديدگاه شيعه درباره تقيه، ازدواج موقت و برخى جزئيات مربوط به وضو، نماز و اذان اشاره نمود.<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/5619/1/118 ر.ک: همان، ص118]</ref> | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
فهرست مطالب در ابتدا و فهرست منابع و مآخذ مورد استفاده | فهرست مطالب در ابتدا و فهرست منابع و مآخذ مورد استفاده نویسنده، در انتهاى کتاب آمده است. | ||
در پاورقىها علاوه بر ذكر منابع.<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/5619/1/18 ر.ک: پاورقى، ص18]</ref>، به توضيح برخى مطالب متن پرداخته شده است.<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/5619/1/21 ر.ک: همان، ص21]</ref> | در پاورقىها علاوه بر ذكر منابع.<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/5619/1/18 ر.ک: پاورقى، ص18]</ref>، به توضيح برخى مطالب متن پرداخته شده است.<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/5619/1/21 ر.ک: همان، ص21]</ref> | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
مقدمه و متن کتاب. | مقدمه و متن کتاب. | ||
== | ==پانویس== | ||
<references /> | <references /> | ||
ویرایش