۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '</div> '''' به '</div> '''') |
جز (جایگزینی متن - 'وي' به 'وی') |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
</div> | </div> | ||
'''ميرزا جعفر بن بديع الزّمان بن آقاملاى (دولتدار) | '''ميرزا جعفر بن بديع الزّمان بن آقاملاى (دولتدار) قزوینى''' (985–1021ق)، ملقب به '''قوامالدين'''، و سپس به «آصف خان»، شاعر فارسیزبان متخلص به جعفر یا جعفری و مقامدار دربار مغولی هند | ||
== ولادت == | == ولادت == | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
==مهاجرت به هندوستان== | ==مهاجرت به هندوستان== | ||
وى در جوانى از ايران به هند رفت و به وسيله عموى خود ميرزا غياثالدين على آصف خان، كه از اميران دربار اكبرشاه بود، به دربار راه يافت و به منصب | وى در جوانى از ايران به هند رفت و به وسيله عموى خود ميرزا غياثالدين على آصف خان، كه از اميران دربار اكبرشاه بود، به دربار راه يافت و به منصب دویستى (از مناصب دربارى بابُريان /فرمانده دویست نفر) منصوب شد. ولى چون اين مقام را دون شأن خود مىدانست، آن را رها كرد و از دربار كناره گرفت. پس از چندى به فرمان اكبرشاه به بنگاله فرستاده شد، ولى به سبب آشفتگى اوضاع در آنجا، به فتحْپورسيكْرى بازگشت و ملازم دربار شاهى شد. پس از وفات عمویش، به مقام ميربخشى (از مناصب دربارى بابريان /وزير خزانه دربار) و منصب دوهزارى منصوب شد و لقب «آصف خان» گرفت. | ||
در دوران سلطنت اكبرشاه چند بار در مأموريتهاى نظامى لياقت و كاردانى بسيار نشان داد و نخست حكومت كشمير به او داده شد، سپس به مقام «ديوان كل» يعنى وزارت رسيد و پس از آنكه جهانگير، بِهار والله آباد را رها كرد، حكومت بِهار بر عهده او قرار گرفت. ابوالفضل علّامى در آيين اكبرى نام او را در شمار پيروان دين الهى اكبرشاه ذكر مىكند. در دوران سلطنت جهانگير به دربار احضار شد و اتابيكى شاهزاده | در دوران سلطنت اكبرشاه چند بار در مأموريتهاى نظامى لياقت و كاردانى بسيار نشان داد و نخست حكومت كشمير به او داده شد، سپس به مقام «ديوان كل» يعنى وزارت رسيد و پس از آنكه جهانگير، بِهار والله آباد را رها كرد، حكومت بِهار بر عهده او قرار گرفت. ابوالفضل علّامى در آيين اكبرى نام او را در شمار پيروان دين الهى اكبرشاه ذكر مىكند. در دوران سلطنت جهانگير به دربار احضار شد و اتابيكى شاهزاده پرویز به او محول گرديد. | ||
در 1015ق به منصب پنج هزارى منصوب شد و قلمدان مرصّع كه علامت وزارت بود، گرفت. در 1018ق براى رفع اغتشاش دكن، همراه شاهزاده | در 1015ق به منصب پنج هزارى منصوب شد و قلمدان مرصّع كه علامت وزارت بود، گرفت. در 1018ق براى رفع اغتشاش دكن، همراه شاهزاده پرویز به عنوان اتاليق او عازم آن ناحيه شد، ولى به سبب عشرتطلبى شاهزاده و اختلافات امرا، كارى از پيش نرفت. | ||
== وفات == | == وفات == | ||
سرانجام وى در 1021ق در 63 سالگى در بُرهانپور وفات يافت. | سرانجام وى در 1021ق در 63 سالگى در بُرهانپور وفات يافت. | ||
وى مردى كاردان و تيزفهم بود، و جهانگير كه از دوران شاهزادگى خود از او رنجشهايى در دل داشت، درباره او | وى مردى كاردان و تيزفهم بود، و جهانگير كه از دوران شاهزادگى خود از او رنجشهايى در دل داشت، درباره او مىگوید: «فهم و استعدادش به غايت خوب بود، غايتاً خست و سبک ى بر طبعش غالب بود». | ||
==آثار== | ==آثار== |
ویرایش