پرش به محتوا

صاحب جواهر، محمدحسن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ه اى ' به 'ه‌اى '
جز (جایگزینی متن - 'كتابها' به 'کتاب‌ها')
جز (جایگزینی متن - 'ه اى ' به 'ه‌اى ')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۵۴: خط ۵۴:
محمدحسن ساليان دراز در عالی‌ترین سطح دروس حوزه علميه، در درس آیت‌الله [[کاشف‌الغطاء، جعفر بن خضر|شيخ جعفر کاشف‎الغطاء]]، آیت‌الله سيد مهدى بحرالعلوم، آیت‌الله [[حسینی عاملی، محمدجواد بن محمد| سيد جواد عاملى]] و آیت‌الله شيخ موسى كاشف الغطا شركت كرد. و با پشتكار و نبوغى كه داشت توانست در 25 سالگى به درجه اجتهاد نايل آمد و نگارش كتاب بى همتاى «جواهر الكلام» را آغاز كند. شيخ سپس به تدريس علوم دينى همت گذارد.
محمدحسن ساليان دراز در عالی‌ترین سطح دروس حوزه علميه، در درس آیت‌الله [[کاشف‌الغطاء، جعفر بن خضر|شيخ جعفر کاشف‎الغطاء]]، آیت‌الله سيد مهدى بحرالعلوم، آیت‌الله [[حسینی عاملی، محمدجواد بن محمد| سيد جواد عاملى]] و آیت‌الله شيخ موسى كاشف الغطا شركت كرد. و با پشتكار و نبوغى كه داشت توانست در 25 سالگى به درجه اجتهاد نايل آمد و نگارش كتاب بى همتاى «جواهر الكلام» را آغاز كند. شيخ سپس به تدريس علوم دينى همت گذارد.


حوزه علميه نجف به بركت تدريس صاحب جواهر رونق تازه اى گرفت. شيخ [[آقا بزرگ تهرانى]] می‌نويسد:
حوزه علميه نجف به بركت تدريس صاحب جواهر رونق تازه‌اى گرفت. شيخ [[آقا بزرگ تهرانى]] می‌نويسد:


«صاحب جواهر اين امتياز را نيز بر ديگر عالمان داشت كه عموم شاگردانش از علماى بزرگ و سرشناس بودند و در محضر درس او جمع فراوانى تربيت شده، در گوشه و كنار جهان پخش گرديدند و بعد از او مقام مرجعيت يافتند و بر كرسى فتوا نشستند كه عدد آنان زياد و شمارش آنان كار مشكلى است.»
«صاحب جواهر اين امتياز را نيز بر ديگر عالمان داشت كه عموم شاگردانش از علماى بزرگ و سرشناس بودند و در محضر درس او جمع فراوانى تربيت شده، در گوشه و كنار جهان پخش گرديدند و بعد از او مقام مرجعيت يافتند و بر كرسى فتوا نشستند كه عدد آنان زياد و شمارش آنان كار مشكلى است.»
خط ۸۸: خط ۸۸:
او تلاش ديگران را مى ستود و آنان را تشويق مى نمود. زمانى «ازرى» شاعر عرب قصيده بسيار زيبايى در مدح اهل‌بيت مى سرايد كه به قصيده «هانيه» مشهور است. صاحب جواهر در مقام قدردانى از او مى گويد: آرزو دارم قصيده «هانيه» ازرى در نامه عمل من نوشته شود و كتاب «جواهر» من در نامه عمل او.  
او تلاش ديگران را مى ستود و آنان را تشويق مى نمود. زمانى «ازرى» شاعر عرب قصيده بسيار زيبايى در مدح اهل‌بيت مى سرايد كه به قصيده «هانيه» مشهور است. صاحب جواهر در مقام قدردانى از او مى گويد: آرزو دارم قصيده «هانيه» ازرى در نامه عمل من نوشته شود و كتاب «جواهر» من در نامه عمل او.  


اواخر ماه رجب 1266ق بود و صاحب جواهر در بستر بيمارى دستور داد علماى بزرگ نجف نزد او بيايند. همه با چهره اى غمناك از مريضى مرجع تقليد شيعيان، حاضر شدند. صاحب جواهر نگاهى به حاضران انداخت و گفت: شيخ مرتضى كجاست؟
اواخر ماه رجب 1266ق بود و صاحب جواهر در بستر بيمارى دستور داد علماى بزرگ نجف نزد او بيايند. همه با چهره‌اى غمناك از مريضى مرجع تقليد شيعيان، حاضر شدند. صاحب جواهر نگاهى به حاضران انداخت و گفت: شيخ مرتضى كجاست؟


- نيامده است.
- نيامده است.
خط ۱۱۰: خط ۱۱۰:
- آیت‌الله سيد حسين كوه كمرى: فرزند سيد محمد، كه با 24 واسطه، نسبش به امام حسين‌ عليه‌السلام مى رسد. او در روستاى ارونق از توابع كوه كمره تبريز به دنيا آمد و پس از فراگيرى خواندن و نوشتن به حوزه علميه تبريز راه يافت. سپس براى ادامه تحصيل عازم كربلا شد و پس از مدتى به حوزه علميه نجف روى آورد و در درس صاحب جواهر و [[شيخ انصارى]] شركت كرد و به اجتهاد رسيد.  
- آیت‌الله سيد حسين كوه كمرى: فرزند سيد محمد، كه با 24 واسطه، نسبش به امام حسين‌ عليه‌السلام مى رسد. او در روستاى ارونق از توابع كوه كمره تبريز به دنيا آمد و پس از فراگيرى خواندن و نوشتن به حوزه علميه تبريز راه يافت. سپس براى ادامه تحصيل عازم كربلا شد و پس از مدتى به حوزه علميه نجف روى آورد و در درس صاحب جواهر و [[شيخ انصارى]] شركت كرد و به اجتهاد رسيد.  


آیت‌الله كوه كمرى بعد از وفات [[شيخ انصارى]] (متوفى 1281 ق) به مرجعيت رسيد. بسيارى از شيعيان آذربايجان، تفليس و ايروان از او تقليد می‎كردند. سرانجام وى در سال 1299ق در نجف درگذشت و در مقبره اى كه اكنون به نام او معروف است، در برابر آرامگاه صاحب جواهر به خاک سپرده شد.
آیت‌الله كوه كمرى بعد از وفات [[شيخ انصارى]] (متوفى 1281 ق) به مرجعيت رسيد. بسيارى از شيعيان آذربايجان، تفليس و ايروان از او تقليد می‎كردند. سرانجام وى در سال 1299ق در نجف درگذشت و در مقبره‌اى كه اكنون به نام او معروف است، در برابر آرامگاه صاحب جواهر به خاک سپرده شد.


- آیت‌الله شيخ جعفر شوشترى: فرزند حسين و اهل شوشتر است در جوانى همراه پدر به حوزه علميه نجف راه يافت و در درس صاحب جواهر شركت كرد. پس از سالها تحصيل و رسيدن به مقامهاى والاى علمى و اخلاقى به زادگاه خود برگشت و بيش از سى سال در آنجا به تبليغ اسلام پرداخت. در سال 1291ق به نجف بازگشت. او در صحن حرم [[امام على(ع)|حضرت علی‌ عليه‌السلام]] به سخنرانى مى پرداخت و گفتارش مشتاقان زيادى داشت.  
- آیت‌الله شيخ جعفر شوشترى: فرزند حسين و اهل شوشتر است در جوانى همراه پدر به حوزه علميه نجف راه يافت و در درس صاحب جواهر شركت كرد. پس از سالها تحصيل و رسيدن به مقامهاى والاى علمى و اخلاقى به زادگاه خود برگشت و بيش از سى سال در آنجا به تبليغ اسلام پرداخت. در سال 1291ق به نجف بازگشت. او در صحن حرم [[امام على(ع)|حضرت علی‌ عليه‌السلام]] به سخنرانى مى پرداخت و گفتارش مشتاقان زيادى داشت.  
خط ۱۵۱: خط ۱۵۱:




هنگامى كه آفتاب به وسط آسمان رسيد آفتاب عمر صاحب جواهر غروب كرد. شيعيان غرق در عزا شدند. تشييع پيكر جنازه با شكوهى برگزار شد. پيكر پاكش را در مقبره اى كه خود جنب مسجدش آماده كرده بود، به خاک سپردند. مجالس يادبود او در بسيارى از شهرها برگزار شد.
هنگامى كه آفتاب به وسط آسمان رسيد آفتاب عمر صاحب جواهر غروب كرد. شيعيان غرق در عزا شدند. تشييع پيكر جنازه با شكوهى برگزار شد. پيكر پاكش را در مقبره‌اى كه خود جنب مسجدش آماده كرده بود، به خاک سپردند. مجالس يادبود او در بسيارى از شهرها برگزار شد.


از گوهر شناس فقه، هشت پسر دانشمند به نامهاى شيخ محمد، شيخ عبدالعلى، شيخ عبدالحسين، شيخ باقر، شيخ موسى، شيخ حسين، شيخ حسن، شيخ ابراهيم و دخترانى چند به يادگار ماند.
از گوهر شناس فقه، هشت پسر دانشمند به نامهاى شيخ محمد، شيخ عبدالعلى، شيخ عبدالحسين، شيخ باقر، شيخ موسى، شيخ حسين، شيخ حسن، شيخ ابراهيم و دخترانى چند به يادگار ماند.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش