۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' | کتابخانۀ دیجیتال نور =' به '| کتابخانۀ دیجیتال نور =') |
جز (جایگزینی متن - 'ه اى ' به 'هاى ') |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
#مؤلف در اين تفسير [[ابنعباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] را مىستايد و بسيار از تفسير او مىآورد و گويا مىخواهد از مستنصر دلى به دست بياورد؛ چنانكه درباره عباسيان مىگويد: «الخلفاء الراشدين من بني العباس «سقى الله ضريحه و ضرايحهم صوب الرضوان» و در همين جاست كه از «مؤيد بن المتوكل» ياد مىكند. چنين گمان مىرود كه اين تفسير براى مستنصر خليفه عباسى (623-640ق) نوشته شده است، نه مستنصر فاطمى؛ زيرا كسى كه براى چنين خليفهاى تفسير مىنويسد هرگز عباسيان را نمىستايد. | #مؤلف در اين تفسير [[ابنعباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] را مىستايد و بسيار از تفسير او مىآورد و گويا مىخواهد از مستنصر دلى به دست بياورد؛ چنانكه درباره عباسيان مىگويد: «الخلفاء الراشدين من بني العباس «سقى الله ضريحه و ضرايحهم صوب الرضوان» و در همين جاست كه از «مؤيد بن المتوكل» ياد مىكند. چنين گمان مىرود كه اين تفسير براى مستنصر خليفه عباسى (623-640ق) نوشته شده است، نه مستنصر فاطمى؛ زيرا كسى كه براى چنين خليفهاى تفسير مىنويسد هرگز عباسيان را نمىستايد. | ||
#مفسر در مقدمه تفسير مىنويسد: در دوران جوانى، زمانى كه نشاط علمى بيشترى داشتم، در ذهنم خلجان مىكرد | #مفسر در مقدمه تفسير مىنويسد: در دوران جوانى، زمانى كه نشاط علمى بيشترى داشتم، در ذهنم خلجان مىكرد كهاى كاش بخشى از معانى، [[اسباب النزول]] و غريب قرآن را جمعآورى مىنمودم. در مباحث دوستانه با علما، وقتى اين امر مطرح شد، مرا تشويق به آن نمودند، بدين ترتيب تحقيق آن را آغاز كردم. | ||
#:اقوال بسيارى از مفسرين را مطالعه كردم و مشاهده نمودم كه اختلاف فراوانى در آنها وجود دارد كه سبب تحير افراد و تباين اقوال مىگردد و نيز منشأ اختلاف، تفسير به رأى و نظر و مذهب خود بود؛ منتهى در نهايت آن را به صحابى يا تابعى نسبت مىدادند. تصميم گرفتم تفسيرى بنويسم كه موارد اختلاف را كنار گذاشته و مطالبى كه داراى فايدهاى براى علما و خوانندگان قرآن بود، انتخاب نموده و روايات اهلبيت(ع) را بر آنها افزودم. | #:اقوال بسيارى از مفسرين را مطالعه كردم و مشاهده نمودم كه اختلاف فراوانى در آنها وجود دارد كه سبب تحير افراد و تباين اقوال مىگردد و نيز منشأ اختلاف، تفسير به رأى و نظر و مذهب خود بود؛ منتهى در نهايت آن را به صحابى يا تابعى نسبت مىدادند. تصميم گرفتم تفسيرى بنويسم كه موارد اختلاف را كنار گذاشته و مطالبى كه داراى فايدهاى براى علما و خوانندگان قرآن بود، انتخاب نموده و روايات اهلبيت(ع) را بر آنها افزودم. | ||
#اين اثر، تفسيرى ادبى، مأثور، موجز و استوار مىباشد. همچنين به ذكر پارهاى از موارد ناسخ و منسوخ، احكام و عبادات شرعيه، [[اسباب النزول]] و سخنان لغويان پرداخته است. مؤلف از بسيار پرداختن به مباحث دستورى و قرائات و نيز بواطن و اسرار پرهيز كرده و بنا را بر اختصار و اقتصار گذارده است. هدف او تفسير كل قرآن بوده، امّا به تفسير شمارى از آيات نپرداخته؛ زيرا معتقد است، معناى آنها از ظاهرشان دانسته مىشود. | #اين اثر، تفسيرى ادبى، مأثور، موجز و استوار مىباشد. همچنين به ذكر پارهاى از موارد ناسخ و منسوخ، احكام و عبادات شرعيه، [[اسباب النزول]] و سخنان لغويان پرداخته است. مؤلف از بسيار پرداختن به مباحث دستورى و قرائات و نيز بواطن و اسرار پرهيز كرده و بنا را بر اختصار و اقتصار گذارده است. هدف او تفسير كل قرآن بوده، امّا به تفسير شمارى از آيات نپرداخته؛ زيرا معتقد است، معناى آنها از ظاهرشان دانسته مىشود. |
ویرایش