۱۴۶٬۷۳۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== گزارش محتوا == ' به '== گزارش محتوا == ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'علمالهدی، علی بن حسین' به 'سید مرتضی، علی بن حسین') |
||
| (۱۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۸: | خط ۸: | ||
[[جمعی از پژوهشگران]] (محقق) | [[جمعی از پژوهشگران]] (محقق) | ||
[[ | [[مؤسسه دائرةالمعارف فقه اسلامی]] (محقق) | ||
[[حلی، جعفر بن حسن]] ( | [[حلی، جعفر بن حسن]] (نویسنده) | ||
[[صاحب جواهر، محمدحسن بن باقر]] ( | [[صاحب جواهر، محمدحسن بن باقر]] (نویسنده) | ||
| زبان =عربی | | زبان =عربی | ||
| کد کنگره =BP 182 /م3 ش40268 | | کد کنگره =BP 182 /م3 ش40268 | ||
| خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
| سال نشر = 1417 ق | | سال نشر = 1417 ق | ||
| کد اتوماسیون = | | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE00764AUTOMATIONCODE | ||
| چاپ =1 | | چاپ =1 | ||
| تعداد جلد =6 | | تعداد جلد =6 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =00764 | |||
| کتابخوان همراه نور =00764 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
{{کاربردهای دیگر|الجواهر (ابهامزدایی)}} | |||
'''معجم فقه الجواهر'''، معجمى است كه براى تشخيص و تبيين مطالب كتاب گرانسنگ جواهر الكلام فى شرح شرائع | '''معجم فقه الجواهر'''، معجمى است كه براى تشخيص و تبيين مطالب كتاب گرانسنگ [[جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام|جواهر الكلام فى شرح شرائع الاسلام]]، تأليف گرديده و در اختيار پژوهشگران و محققان فقه اهلبيت(ع) قرار گرفته است. اين كتاب، در شش جلد و به زبان عربى، توسط جمعى از مؤلفان، زير نظر [[هاشمی شاهرودی، سید محمود|آیتالله سيد محمود هاشمى شاهرودى]]، در مؤسسه دائرةالمعارف فقه الاسلامى به رشته تحرير درآمده است. | ||
== ساختار == | == ساختار == | ||
| خط ۴۳: | خط ۴۴: | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
مؤلفين كتاب، براى تيّمن و تبرک جستن از ساحت اهلبيت عصمت و طهارت(ع)، واژه ائمه را در ابتداى جلد اول آورده و آن را در دو قسمت، يكى در قسمت اسماى ائمه(ع) و تاريخ ولادت و وفيات و محل قبر شريفشان و ديگرى در قسمت احكام خاص ائمه(ع)، تبيين كردهاند. | |||
مؤلفين كتاب، براى تيّمن و | |||
صاحب جواهر، به مناسبتهاى مختلف، از اسم و نسب و تاريخ ائمه سخن گفته است كه ما به عنوان مثال، به چند مورد از آنها اشاره مىكنيم تا مطلب براى خوانندگان محترم روشن شود: ايشان، در جلد 20، صفحه 89، راجع به نسب [[امام على(ع)]] چند جملهاى ذكر كرده كه مناسبتش بحثى است كه در جلد مذكور، راجع به مسائل حج بيان مىكرده و استطراداً در ذيل بحث فضيلت زيارت پيامبر(ع)، از استحباب زيارت فاطمه زهرا(ع) و ائمه(ع) نيز سخن گفته است و در همين جا نسب [[امام على(ع)]] را ذكر فرموده است. وى، در همين قسمت، نسب، مولد و مدفن بقيه ائمه(ع) را نيز توضيح داده است. | صاحب جواهر، به مناسبتهاى مختلف، از اسم و نسب و تاريخ ائمه سخن گفته است كه ما به عنوان مثال، به چند مورد از آنها اشاره مىكنيم تا مطلب براى خوانندگان محترم روشن شود: ايشان، در جلد 20، صفحه 89، راجع به نسب [[امام على(ع)]] چند جملهاى ذكر كرده كه مناسبتش بحثى است كه در جلد مذكور، راجع به مسائل حج بيان مىكرده و استطراداً در ذيل بحث فضيلت زيارت پيامبر(ع)، از استحباب زيارت فاطمه زهرا(ع) و ائمه(ع) نيز سخن گفته است و در همين جا نسب [[امام على(ع)]] را ذكر فرموده است. وى، در همين قسمت، نسب، مولد و مدفن بقيه ائمه(ع) را نيز توضيح داده است. | ||
امّا احكام خاصّ ائمه(ع)، قسمت دوم اين بحث است كه در بيست و يك بخش تبيين گرديده است. اولين موضوعى كه به عنوان حكم خاص ائمه(ع) از ديد جواهر نقل شده، حقيقى بودن اين نكته است كه ائمه(ع) اولاد پيامبر(ص) مىباشند. صاحب جواهر، در جلد 16 جواهر، به نقل از [[ | امّا احكام خاصّ ائمه(ع)، قسمت دوم اين بحث است كه در بيست و يك بخش تبيين گرديده است. اولين موضوعى كه به عنوان حكم خاص ائمه(ع) از ديد جواهر نقل شده، حقيقى بودن اين نكته است كه ائمه(ع) اولاد پيامبر(ص) مىباشند. صاحب جواهر، در جلد 16 جواهر، به نقل از [[سید مرتضی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] و عدهاى ديگر، اولاد دختر را نيز اولاد حساب كرده، مىگويد: آنچه از[[ابن ادریس، محمد بن احمد| ابن ادريس]] در كتاب مواريث نقل شده، ظاهراً اين حكم اجماعى نيز مىباشد. | ||
در باب وقف و ميراث كتاب خلاف مرحوم [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] نيز بدين اجماع تصريح شده است. حكم مدعى امامت و شاك در يكى از ائمه(ع) يا منكر ايشان، حكم دشنام دهنده به ائمه(ع)، زيارت ائمه(ع) و گريه كردن بر ائمه(ع) و ذكر مصائب آنها از ديگر احكام اختصاصى اين ذوات مقدسه مىباشد. | در باب وقف و ميراث كتاب خلاف مرحوم [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] نيز بدين اجماع تصريح شده است. حكم مدعى امامت و شاك در يكى از ائمه(ع) يا منكر ايشان، حكم دشنام دهنده به ائمه(ع)، زيارت ائمه(ع) و گريه كردن بر ائمه(ع) و ذكر مصائب آنها از ديگر احكام اختصاصى اين ذوات مقدسه مىباشد. | ||
| خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
صاحب جواهر، به حكم نماز و اختصاصى كه به ائمه(ع) دارد، در سه جا اشاره كرده است: اول، نماز جمعه در زمان حضور و غيبت ائمه(ع)؛ دوم، نماز عيدين در حال حضور و غيبت ايشان و سوم اولويت ائمه(ع) براى خواندن نماز ميّت. | صاحب جواهر، به حكم نماز و اختصاصى كه به ائمه(ع) دارد، در سه جا اشاره كرده است: اول، نماز جمعه در زمان حضور و غيبت ائمه(ع)؛ دوم، نماز عيدين در حال حضور و غيبت ايشان و سوم اولويت ائمه(ع) براى خواندن نماز ميّت. | ||
در احكام زكات نيز، ائمه(ع)، پنج مورد اختصاصى دارند كه بعد از موضوع صلات ذكر گرديدهاند. احكام خمس و انفال، مالكيت آنچه به امام(ع) داده مىشود از سلاح، جواهر و نذورات، ائمه(ع) و احكام جهاد، آزاد كردن عبدمكاتب از سهم الرقاب در صورتى كه از پرداخت ما بقى مال الكتابة عاجز باشد، ارث بردن امام از كسى كه وارثى ندارد، اذن امام در ثبوت ولايت قضا، لزوم نصب قاضى توسط امام براى | در احكام زكات نيز، ائمه(ع)، پنج مورد اختصاصى دارند كه بعد از موضوع صلات ذكر گرديدهاند. احكام خمس و انفال، مالكيت آنچه به امام(ع) داده مىشود از سلاح، جواهر و نذورات، ائمه(ع) و احكام جهاد، آزاد كردن عبدمكاتب از سهم الرقاب در صورتى كه از پرداخت ما بقى مال الكتابة عاجز باشد، ارث بردن امام از كسى كه وارثى ندارد، اذن امام در ثبوت ولايت قضا، لزوم نصب قاضى توسط امام براى شهرهایى كه قاضى ندارند و... از ديگر احكامى هستند كه مختص به امام معصوم(ع) مىباشند. | ||
آبار، آبق، آجام، آجر، آدر، آدمى، آس، آل بيت، آلة، آمه و... بقيه كلماتى هستند كه بعد از ائمه(ع) ذكر شدهاند. مؤلف، مىگويد: آبار جمع بئر است كه براى مشاهده بايد به همان جا مراجعه شود. آجام، به درختان كثير گفته مىشود كه در جلد 16 جواهر، در ماده انفال بدان اشاره شده است. | آبار، آبق، آجام، آجر، آدر، آدمى، آس، آل بيت، آلة، آمه و... بقيه كلماتى هستند كه بعد از ائمه(ع) ذكر شدهاند. مؤلف، مىگويد: آبار جمع بئر است كه براى مشاهده بايد به همان جا مراجعه شود. آجام، به درختان كثير گفته مىشود كه در جلد 16 جواهر، در ماده انفال بدان اشاره شده است. | ||
| خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
حرف بعدى، حرف «باء» است كه در ذيل آن، كلماتى همچون بارع، بازى، باشق، باغى، بئر، بحر، بخر، بخور، بدو، بذر، بذل و... بيع فضولى، بيعة، بيّنة و بينونة توضيح داده شده است. | حرف بعدى، حرف «باء» است كه در ذيل آن، كلماتى همچون بارع، بازى، باشق، باغى، بئر، بحر، بخر، بخور، بدو، بذر، بذل و... بيع فضولى، بيعة، بيّنة و بينونة توضيح داده شده است. | ||
حرف «تاء»، حرف بعدى است كه در ذيل آن، كلماتى چون تأبير، تأديب، تأوه، تالى، تبازخ، تبذير، تبر، تبرع، | حرف «تاء»، حرف بعدى است كه در ذيل آن، كلماتى چون تأبير، تأديب، تأوه، تالى، تبازخ، تبذير، تبر، تبرع، تبرک و... تجاوز، تجسيم، تجمّل، تجهيز، تحاكم، تحجير، تخلّى، تزكية، تربت الحسين(ع)، تربية، ترجمه، تسبيح، تسليم، تعدى، تكفير، تكفين، تلف، تكليف، تولية و تيمم ذكر شده است. | ||
در ذيل حرف «ثاء»، كلماتى همچون ثدى، ثريد، ثعلب، ثغوز، ثقب، ثلج، ثمد، ثمر، ثمن و... ثوية، ثياب و ثيبوبة بررسى شده است. حرف بعدى، حرف «جيم» است كه با جائزة شروع شده و به جوف ختم مىشود. حرف «حاء»، با حائط، به معنى ديوار، شروع شده و به حيوان ختم مىشود. در اين حرف، كلمات مهمى چون حد زنا، حد سرقت، حيض، حيازت و... وجود دارد. | در ذيل حرف «ثاء»، كلماتى همچون ثدى، ثريد، ثعلب، ثغوز، ثقب، ثلج، ثمد، ثمر، ثمن و... ثوية، ثياب و ثيبوبة بررسى شده است. حرف بعدى، حرف «جيم» است كه با جائزة شروع شده و به جوف ختم مىشود. حرف «حاء»، با حائط، به معنى ديوار، شروع شده و به حيوان ختم مىشود. در اين حرف، كلمات مهمى چون حد زنا، حد سرقت، حيض، حيازت و... وجود دارد. | ||
| خط ۷۹: | خط ۷۹: | ||
حرف «صاد»، به عنوان آخرين حرف جلد سوم، با صائل شروع شده و به صيغة ختم مىشود. در اين حرف، صلاة وجود دارد كه بيش از چهل عنوان صلاة در جواهر آمده كه از آن جمله، صلاة جعفر، صلاة ليلة الدفن، صلاة احرام، صلاة استخاره، صلاة استسقاء، صلاة اعرابى و... را مىتوان نام برد. اين حرف، به خاطر تفصيلش در جلد چهارم نيز ادامه يافته كه همين روال در مجلدات و حروفات ديگر نيز موجود مىباشد كه ما بيش از اين به جزئيات اشاره نمىكنيم و گمان مىنماييم همين اندازه، خواننده را با روش كار معجم آشنا مىسازد. | حرف «صاد»، به عنوان آخرين حرف جلد سوم، با صائل شروع شده و به صيغة ختم مىشود. در اين حرف، صلاة وجود دارد كه بيش از چهل عنوان صلاة در جواهر آمده كه از آن جمله، صلاة جعفر، صلاة ليلة الدفن، صلاة احرام، صلاة استخاره، صلاة استسقاء، صلاة اعرابى و... را مىتوان نام برد. اين حرف، به خاطر تفصيلش در جلد چهارم نيز ادامه يافته كه همين روال در مجلدات و حروفات ديگر نيز موجود مىباشد كه ما بيش از اين به جزئيات اشاره نمىكنيم و گمان مىنماييم همين اندازه، خواننده را با روش كار معجم آشنا مىسازد. | ||
==وابستهها== | |||
{{وابستهها}} | |||