پرش به محتوا

شذرات الذهب في أخبار من ذهب: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ؛' به '؛'
جز (جایگزینی متن - ' | تعداد جلد =' به '| تعداد جلد =')
جز (جایگزینی متن - ' ؛' به '؛')
 
(۱۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۴: خط ۴:
| عنوان‌های دیگر =شذرات الذهب
| عنوان‌های دیگر =شذرات الذهب
| پدیدآوران =  
| پدیدآوران =  
[[ابن عماد، عبدالحی بن احمد]] (نويسنده)
[[ابن عماد، عبدالحی بن احمد]] (نویسنده)


[[ارناووط، عبدالقادر]] (اشراف)
[[ارناووط، عبدالقادر]] (اشراف)
خط ۲۲: خط ۲۲:
| سال نشر = 1406 ق  
| سال نشر = 1406 ق  


| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE2869AUTOMATIONCODE
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE02869AUTOMATIONCODE
| چاپ =1
| چاپ =1
| تعداد جلد =11
| تعداد جلد =11
| کتابخانۀ دیجیتال نور =12777
| کتابخانۀ دیجیتال نور =02869
| کتابخوان همراه نور =02869
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
خط ۳۱: خط ۳۲:
}}
}}
   
   
'''شذرات الذهب في أخبار من ذهب'''، اثر [[ابن عماد، عبدالحی بن احمد |ابن عماد حنبلى ابوالفلاح عبدالحى بن احمد بن محمد]] (م 1098ق) (يكى از مورخان حنبلى مذهب قرن يازدهم هجرى)، از جمله كتاب‌هاى تاريخى مى‌باشد كه مرورى گذرا بر تاريخ گذشتگان از زمان هجرت پيامبر(ص) تا سال 1000 هجرى داشته و به ترتيب تقدم زمانى، حوادثى را كه در هر سال اتفاق افتاده است، بيان مى‌كند.
'''شذرات الذهب في أخبار من ذهب'''، اثر [[ابن عماد، عبدالحی بن احمد |ابن عماد حنبلى ابوالفلاح عبدالحى بن احمد بن محمد]] (متوفای 1089ق) (يكى از مورخان حنبلى مذهب قرن يازدهم هجرى)، از جمله كتاب‌هاى تاريخى مى‌باشد كه مرورى گذرا بر تاريخ گذشتگان از زمان هجرت پيامبر(ص) تا سال 1000 هجرى داشته و به ترتيب تقدم زمانى، حوادثى را كه در هر سال اتفاق افتاده است، بيان مى‌كند.


تحقيق كتاب توسط عبدالقادر ارناؤوط و محمود ارناؤوط صورت گرفته است.
تحقيق كتاب توسط [[ارناووط، عبدالقادر|عبدالقادر ارناؤوط]] و [[ارناووط، محمود|محمود ارناؤوط]] صورت گرفته است.


== ساختار ==
== ساختار ==
كتاب با مقدمه مفصلى از محققين در چهار فصل آغاز و مطالب يك دوره تاريخ اسلام را به‌صورت سال‌شمار، با اختصار، در يازده جلد، در خود جاى داده است. در اين كتاب در هر سال دو مطلب زير مطرح شده است:
كتاب با مقدمه مفصلى از محققین در چهار فصل آغاز و مطالب يك دوره تاريخ اسلام را به‌صورت سال‌شمار، با اختصار، در يازده جلد، در خود جاى داده است. در اين كتاب در هر سال دو مطلب زير مطرح شده است:


#حوادث آن سال؛
#حوادث آن سال؛
#در گذشتگان.
#در گذشتگان.


روش نويسنده در كتاب، نقل تاريخى است و جنبه تحليلى ندارد؛ گرچه در مواردى نيز در نقل گزارشات تاريخى، تعصباتش را داخل كرده است.
روش نویسنده در كتاب، نقل تاريخى است و جنبه تحليلى ندارد؛ گرچه در مواردى نيز در نقل گزارشات تاريخى، تعصباتش را داخل كرده است.


== گزارش محتوا ==
== گزارش محتوا ==
در مقدمه، در فصل اول، به تعريف و ارائه زندگى‌نامه مختصرى از مشاهير مورخينى كه پيش از ابن عماد مى‌زيسته‌اند، پرداخته شده است. اين مورخين عبارتند از: [[ابن اسحاق، محمد|ابن اسحاق]]؛ واقدى؛ [[ابن هشام، عبدالملک بن هشام|ابن هشام]]؛ ابن سعد؛ خليفة بن خياط؛ بخارى؛ [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتيبه]]؛ فسوى؛ ابوزرعه دمشقى؛ [[دینوری، احمد بن داود|ابوحنيفه دينورى]]؛ طبرى؛ ابن ابى‌حاتم؛ مسعودى؛ ابن حبان؛ [[ابونعیم، احمد بن عبدالله|ابونعيم اصفهانى]]؛ [[ابن حزم، علی بن احمد|ابن حزم]]؛ [[خطيب بغدادى]]؛ [[سمعانی، عبدالکریم بن محمد |سمعانى]]؛ [[ابن عساکر، علی بن حسن|[[ابن عساکر، علی بن حسن|ابن عساكر]] دمشقى]]؛ سهيلى؛ [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزى]]؛ مقدسى؛ [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]]؛ منذرى؛ نووى؛ [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]]؛ محب‌الدين طبرى؛ [[ابوالفداء، اسماعیل بن علی|ابوالفداء]]؛ تبريزى؛ [[ذهبى]]؛ ابن شاكر كتبى؛ [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]]؛ يافعى؛ تاج‌الدين سبک ى؛ [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]]؛ لسان‌الدين بن خطيب؛ [[ابن خلدون]]؛ ابن ناصرالدين؛ ابن قاضى شهبه؛ [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر عسقلانى]]؛ ابن تغرى بردى؛ سخاوى؛ [[ابن طولون، محمد بن علی|ابن طولون]]؛ عيدروس؛ حلبى<ref>مقدمه محقق، ج1، ص13-82</ref>
در مقدمه، در فصل اول، به تعريف و ارائه زندگى‌نامه مختصرى از مشاهير مورخينى كه پيش از ابن عماد مى‌زيسته‌اند، پرداخته شده است. اين مورخين عبارتند از: [[ابن اسحاق، محمد|ابن اسحاق]]؛ واقدى؛ [[ابن هشام، عبدالملک بن هشام|ابن هشام]]؛ ابن سعد؛ خليفة بن خياط؛ بخارى؛ [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتيبه]]؛ فسوى؛ ابوزرعه دمشقى؛ [[دینوری، احمد بن داود|ابوحنيفه دينورى]]؛ طبرى؛ ابن ابى‌حاتم؛ مسعودى؛ ابن حبان؛ [[ابونعیم، احمد بن عبدالله|ابونعيم اصفهانى]]؛ [[ابن حزم، علی بن احمد|ابن حزم]]؛ [[خطیب بغدادى]]؛ [[سمعانی، عبدالکریم بن محمد |سمعانى]]؛ [[ابن عساکر، علی بن حسن|ابن عساكر دمشقى]]؛ سهيلى؛ [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزى]]؛ مقدسى؛ [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]]؛ منذرى؛ نووى؛ [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]]؛ محب‌الدين طبرى؛ [[ابوالفداء، اسماعیل بن علی|ابوالفداء]]؛ تبريزى؛ [[ذهبى]]؛ ابن شاكر كتبى؛ [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]]؛ يافعى؛ تاج‌الدين سبکی؛ [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]]؛ لسان‌الدين بن خطیب؛ [[ابن خلدون]]؛ ابن ناصرالدين؛ ابن قاضى شهبه؛ [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر عسقلانى]]؛ ابن تغرى بردى؛ سخاوى؛ [[ابن طولون، محمد بن علی|ابن طولون]]؛ عيدروس؛ حلبى<ref>مقدمه محقق، ج1، ص13-82</ref>


در فصل دوم، زندگى‌نامه ابن عماد ارائه گرديده<ref>همان، ص86-90</ref>و در فصل سوم، ويژگى‌ها و خصوصيات كتاب، مطرح شده است<ref>همان، ص92-94</ref>در فصل چهارم نيز، اقدامات تحقيقى صورت‌گرفته در كتاب، توضيح داده شده است<ref>همان، ص95-101</ref>
در فصل دوم، زندگى‌نامه ابن عماد ارائه گرديده<ref>همان، ص86-90</ref>و در فصل سوم، ويژگى‌ها و خصوصيات كتاب، مطرح شده است<ref>همان، ص92-94</ref>در فصل چهارم نيز، اقدامات تحقيقى صورت‌گرفته در كتاب، توضيح داده شده است<ref>همان، ص95-101</ref>
خط ۵۲: خط ۵۳:
در جلد اول، حوادث مربوط به هجرت پيامبر(ص)، ماجراى تغيير قبله، جنگ بدر، درگذشت رقيه دختر پيامبر(ص)، تولد امام حسن(ع) و امام حسين(ع)، غزوه‌هايى همچون بئر معونه، ذات الرقاع، الخندق و بنى النضير، حوادث بيعت رضوان، غزوه بنى المصطلق، ماجراى افك و... توضيح داده شده است<ref>همان</ref>
در جلد اول، حوادث مربوط به هجرت پيامبر(ص)، ماجراى تغيير قبله، جنگ بدر، درگذشت رقيه دختر پيامبر(ص)، تولد امام حسن(ع) و امام حسين(ع)، غزوه‌هايى همچون بئر معونه، ذات الرقاع، الخندق و بنى النضير، حوادث بيعت رضوان، غزوه بنى المصطلق، ماجراى افك و... توضيح داده شده است<ref>همان</ref>


در ادامه، نويسنده به ازدواج [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] با ساير همسران مى‌پردازد و به مسئله افك اشاره كرده و قتل عثمان را مطرح مى‌كند. او مى‌گويد: «طرف‌داران [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] كه از اطراف و اكناف آمده بودند، عثمان را به قتل رساندند». آنگاه به خلافت حضرت على اشاره كرده، ليكن متعرض بحث امامت نمى‌شود<ref>همان</ref>
در ادامه، نویسنده به ازدواج [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] با ساير همسران مى‌پردازد و به مسئله افك اشاره كرده و قتل عثمان را مطرح مى‌كند. او مى‌گويد: «طرف‌داران [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] كه از اطراف و اكناف آمده بودند، عثمان را به قتل رساندند». آنگاه به خلافت حضرت على اشاره كرده، ليكن متعرض بحث امامت نمى‌شود<ref>همان</ref>


شايان ذكر است بخشى از تحريف‌ها و گرايش‌هاى موجود در سيره، ناشى از گرايش‌هايى است كه در تعظيم برخى از جناح‌ها و شخصيت‌ها و تخريب برخى ديگر صورت گرفته است؛ به‌عنوان نمونه، نويسنده در جلد اول، ص231 مى‌گويد: «هشام بن عبدالمك اموى به اعمش كه گرايش‌هاى شيعى داشت، در طى نامه‌اى نوشته كه براى من فضائل عثمان و زشتى‌هاى على(ع) را بنويس. اعمش در پاسخ نامه هشام بيان داشت اگر تمام مناقب اهل زمين براى عثمان باشد و تمام زشتى‌هاى آن براى على(ع) نوشته شود، به تو هيچ نفعى و ضررى نخواهد رسيد»<ref>ر.ک: همان</ref>
شايان ذكر است بخشى از تحريف‌ها و گرايش‌هاى موجود در سيره، ناشى از گرايش‌هايى است كه در تعظيم برخى از جناح‌ها و شخصيت‌ها و تخريب برخى ديگر صورت گرفته است؛ به‌عنوان نمونه، نویسنده در جلد اول، ص231 مى‌گويد: «هشام بن عبدالمك اموى به اعمش كه گرايش‌هاى شيعى داشت، در طى نامه‌اى نوشته كه براى من فضائل عثمان و زشتى‌هاى على(ع) را بنويس. اعمش در پاسخ نامه هشام بيان داشت اگر تمام مناقب اهل زمين براى عثمان باشد و تمام زشتى‌هاى آن براى على(ع) نوشته شود، به تو هيچ نفعى و ضررى نخواهد رسيد»<ref>ر.ک: همان</ref>


در اين كتاب، به درگذشت عثمان بن مظعون قرشى جمحى اشاره شده است. وى اولين نفر از مهاجرين مدينه بود كه بعد از برگشت از جنگ بدر درگذشت و پيامبر(ص) بر جنازه او نماز خواند و او را در كنار پسر خود ابراهيم دفن كرد. وى جزو عبادى شمرده مى‌شد كه قبل از تحريم خمر، خمر را بر خود حرام كرده بود<ref>همان</ref>
در اين كتاب، به درگذشت عثمان بن مظعون قرشى جمحى اشاره شده است. وى اولين نفر از مهاجرين مدينه بود كه بعد از برگشت از جنگ بدر درگذشت و پيامبر(ص) بر جنازه او نماز خواند و او را در كنار پسر خود ابراهيم دفن كرد. وى جزو عبادى شمرده مى‌شد كه قبل از تحريم خمر، خمر را بر خود حرام كرده بود<ref>همان</ref>
خط ۶۰: خط ۶۱:
از جمله افرادى كه به درگذشت او در اين جلد اشاره شده است، درگذشت حمزه عموى پيامبر(ص) و سعد بن معاذ مى‌باشد<ref>همان</ref>
از جمله افرادى كه به درگذشت او در اين جلد اشاره شده است، درگذشت حمزه عموى پيامبر(ص) و سعد بن معاذ مى‌باشد<ref>همان</ref>


در مجلدهاى ديگر، نويسنده به حوادث صدر اسلام و خلافت بنى اميه و بنى عباس مى‌پردازد و در ادامه، به ائمه تشيع(ع) و موضوع مهدويت و قيام‌هاى شيعى مانند فاطميون و علويان و اتفاقات پيرامون آنها پرداخته شده است؛ البته ابن عماد قيام شيعى را مشروع نمى‌داند<ref>همان</ref>
در مجلدهاى ديگر، نویسنده به حوادث صدر اسلام و خلافت بنى اميه و بنى عباس مى‌پردازد و در ادامه، به ائمه تشيع(ع) و موضوع مهدویت و قيام‌هاى شيعى مانند فاطميون و علويان و اتفاقات پيرامون آنها پرداخته شده است؛ البته ابن عماد قيام شيعى را مشروع نمى‌داند<ref>همان</ref>


يكى از ضعف‌هاى ابن عماد اين است كه اخبار نهضت‌ها و قيام‌هاى اسلامى را به‌صورت كلاسيك نياورده است. البته تعصباب و گرايش‌هاى م[[ذهبى]] و روحيه محافظه‌كارانه و مصلحت‌انديشى، موجب شده است كه اخبار و گزارشات مربوط به نهضت‌هاى آرمان‌خواهانه و ضد استبداد اسلامى، كم‌رنگ بوده و بازتاب منصفانه‌اى نداشته باشد<ref>همان</ref>
يكى از ضعف‌هاى ابن عماد اين است كه اخبار نهضت‌ها و قيام‌هاى اسلامى را به‌صورت كلاسيك نياورده است. البته تعصباب و گرايش‌هاى مذهبى و روحيه محافظه‌كارانه و مصلحت‌انديشى، موجب شده است كه اخبار و گزارشات مربوط به نهضت‌هاى آرمان‌خواهانه و ضد استبداد اسلامى، كم‌رنگ بوده و بازتاب منصفانه‌اى نداشته باشد<ref>همان</ref>


وى به علت زندگى در مصر، به‌طور مفصل‌تر به رويدات‌هاى آن ديار پرداخته است. ابن عماد اگرچه قول صحابه را حجت مى‌داند، ليكن اقدامات معاويه را در تبعيد و قتل ياران [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] مانند حجر بن عدى، تأييد نمى‌كند<ref>همان</ref>
وى به علت زندگى در مصر، به‌طور مفصل‌تر به رويدات‌هاى آن ديار پرداخته است. ابن عماد اگرچه قول صحابه را حجت مى‌داند، ليكن اقدامات معاويه را در تبعيد و قتل ياران [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] مانند حجر بن عدى، تأييد نمى‌كند<ref>همان</ref>


نويسنده در نقل گزارشات تاريخى، در مواردى، تعصباتش را داخل كرده است؛ مثلاًدر موضوع غدير خم، آن را به‌طور مختصر مطرح كرده و به همان توجيهات تكرارى اهل سنت تمسك نموده و در ادامه، نسبت به امامت [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] سكوت اختيار كرده است. حقيقت آن است كه اتخاذ اين‌گونه مواضع، به جدا نبودن ديدگاه‌هاى اعتقادى و سياسى ائمه در كتاب‌هاى تاريخى برمى‌گردد<ref>همان</ref>
نویسنده در نقل گزارشات تاريخى، در مواردى، تعصباتش را داخل كرده است؛ مثلاًدر موضوع غدير خم، آن را به‌طور مختصر مطرح كرده و به همان توجيهات تكرارى اهل سنت تمسك نموده و در ادامه، نسبت به امامت [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] سكوت اختيار كرده است. حقيقت آن است كه اتخاذ اين‌گونه مواضع، به جدا نبودن ديدگاه‌هاى اعتقادى و سياسى ائمه در كتاب‌هاى تاريخى برمى‌گردد<ref>همان</ref>


اين مسئله، به‌طور اجتناب‌ناپذيرى موجب برخورد پذيرش‌گرانه افراطى مورخان با اخبار مربوط به فضائل و مناقب و ديدگاه‌هاى امامان معصوم(ع) و تضعيف بعد واقع‌بينى و سبب و مسبب در حوادث تاريخى گشته و در نتيجه، تاريخ زندگى رهبران اسلام را مملو از كاستى و گزارشات تنش‌دار ساخته است<ref>همان</ref>
اين مسئله، به‌طور اجتناب‌ناپذيرى موجب برخورد پذيرش‌گرانه افراطى مورخان با اخبار مربوط به فضائل و مناقب و ديدگاه‌هاى امامان معصوم(ع) و تضعيف بعد واقع‌بينى و سبب و مسبب در حوادث تاريخى گشته و در نتيجه، تاريخ زندگى رهبران اسلام را مملو از كاستى و گزارشات تنش‌دار ساخته است<ref>همان</ref>
خط ۸۷: خط ۸۸:


http://abdipour.andishvaran.ir/fa/ShowNote.html?ItemId 4150.  
http://abdipour.andishvaran.ir/fa/ShowNote.html?ItemId 4150.  


[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده: تاریخ (عمومی)]]
[[رده: تاریخ (عمومی)]]
[[رده: تاریخ آسیا]]
[[رده: تاریخ آسیا]]