پرش به محتوا

أصول العقائد: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '..<ref>' به '.<ref>'
جز (جایگزینی متن - '}} '''' به '}} '''')
جز (جایگزینی متن - '..<ref>' به '.<ref>')
خط ۳۵: خط ۳۵:
در ادامه، مؤلف در باب استدلال بر وحدانیت واجب الوجب، از راه دلیل عقلی دایر بین نفی و اثبات، به طرح تمام صور تعدد پرداخته، سپس به وجود تناقض و اشکال در هریک از آنها اشاره می‎کند که در نتیجه یگانگی واجب الوجوب اثبات می‎شود<ref>ر.ک: متن کتاب، ص‎18-25</ref>.
در ادامه، مؤلف در باب استدلال بر وحدانیت واجب الوجب، از راه دلیل عقلی دایر بین نفی و اثبات، به طرح تمام صور تعدد پرداخته، سپس به وجود تناقض و اشکال در هریک از آنها اشاره می‎کند که در نتیجه یگانگی واجب الوجوب اثبات می‎شود<ref>ر.ک: متن کتاب، ص‎18-25</ref>.


از جمله مباحث مطرح‎شده دیگر این است که خداوند سبحان هیچ مثل و مثالی ندارد و با مثل و مثال شناخته نمی‎شود؛ با این استدلال که: شکی در این نیست که چیزی که مناسبتی با شیء دیگر ندارد، ممکن نیست که مثال آن شیء باشد، مانند اینکه نمی‎توان آب را مثال آتش دانست؛ زیرا مناسبتی بین آنها نیست، تا اینکه تشبیه درست باشد و شکی نیست که هرچه غیر از واجب الوجوب است، ممکن الوجود است و ممکن الوجود نمی‎تواند جز ممکن را بشناسد و درک کند؛ پس وقتی ممکن بخواهد مثالی را برای واجب ذکر کند، ناگزیر می‎بایست اولا ذات واجب را درک کند تا بداند فلان مثال، مثال اوست یا خیر و این محال است؛ ثانیا مثالی را از ممکن بیاورد؛ چون واجب، واحد است و ممتنع هم که موجود نیست و بین مثال و ممثل باید مناسبت باشد، وگرنه مثال آن نخواهد بود...<ref>ر.ک: همان، ص‎26</ref>.
از جمله مباحث مطرح‎شده دیگر این است که خداوند سبحان هیچ مثل و مثالی ندارد و با مثل و مثال شناخته نمی‎شود؛ با این استدلال که: شکی در این نیست که چیزی که مناسبتی با شیء دیگر ندارد، ممکن نیست که مثال آن شیء باشد، مانند اینکه نمی‎توان آب را مثال آتش دانست؛ زیرا مناسبتی بین آنها نیست، تا اینکه تشبیه درست باشد و شکی نیست که هرچه غیر از واجب الوجوب است، ممکن الوجود است و ممکن الوجود نمی‎تواند جز ممکن را بشناسد و درک کند؛ پس وقتی ممکن بخواهد مثالی را برای واجب ذکر کند، ناگزیر می‎بایست اولا ذات واجب را درک کند تا بداند فلان مثال، مثال اوست یا خیر و این محال است؛ ثانیا مثالی را از ممکن بیاورد؛ چون واجب، واحد است و ممتنع هم که موجود نیست و بین مثال و ممثل باید مناسبت باشد، وگرنه مثال آن نخواهد بود..<ref>ر.ک: همان، ص‎26</ref>.


مبحث دیگر در مورد شناخت حق تعالی است و اساسا هدف از خلقت انسان شناخت حق تعالی و عبادت اوست و در قرآن کریم به آن اشاره شده است که جن و انس را خلق نکردیم الا برای عبادت کردن. ثمره معرفت، عبادت است و ثمره عبادت، دست یافتن به نعیم ابدی و بقای سرمدی است و اینکه اثبات کردیم شناخت خداوند ممکن نیست، منظور شناخت ذات حق تعالی بود و معرفتی که مکلف به آن هسیتم، در واقع شناخت آثار و آیات و افعال حق تعالی است. انسان با نگاه به آسمان‎ها و زمین و حرکت ستارگان و خورشید و نظم خارق‎العاده بین آنها و همچنین مخلوقات گوناگون اعم از نباتات و حیوانات پی به عظمت بی‎بدیل ذات حق تعالی می‎برد و معرفت او بالا می‎رود<ref>ر.ک: همان، ص34</ref>.
مبحث دیگر در مورد شناخت حق تعالی است و اساسا هدف از خلقت انسان شناخت حق تعالی و عبادت اوست و در قرآن کریم به آن اشاره شده است که جن و انس را خلق نکردیم الا برای عبادت کردن. ثمره معرفت، عبادت است و ثمره عبادت، دست یافتن به نعیم ابدی و بقای سرمدی است و اینکه اثبات کردیم شناخت خداوند ممکن نیست، منظور شناخت ذات حق تعالی بود و معرفتی که مکلف به آن هسیتم، در واقع شناخت آثار و آیات و افعال حق تعالی است. انسان با نگاه به آسمان‎ها و زمین و حرکت ستارگان و خورشید و نظم خارق‎العاده بین آنها و همچنین مخلوقات گوناگون اعم از نباتات و حیوانات پی به عظمت بی‎بدیل ذات حق تعالی می‎برد و معرفت او بالا می‎رود<ref>ر.ک: همان، ص34</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش