۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== گزارش محتوا == ' به '== گزارش محتوا == ') |
جز (جایگزینی متن - '..<ref>' به '.<ref>') |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
#بررسى روابط آيهها با هم؛ چون اين وضع فعلى قرآن، از دستور رسول و با نظارت اوست و تنظيم كتاب به همينگونه از اوست، پس بايد بر روى جمعبندى و رابطهى آيهها دقت بشود. البته نه به خاطر اينكه به زور رابطه نشان بدهيم؛ بل به خاطر اين نكته حتى نوع بىرابطه خودش يك معنى و يك پيام دارد. | #بررسى روابط آيهها با هم؛ چون اين وضع فعلى قرآن، از دستور رسول و با نظارت اوست و تنظيم كتاب به همينگونه از اوست، پس بايد بر روى جمعبندى و رابطهى آيهها دقت بشود. البته نه به خاطر اينكه به زور رابطه نشان بدهيم؛ بل به خاطر اين نكته حتى نوع بىرابطه خودش يك معنى و يك پيام دارد. | ||
#در سورههاى بزرگتر، براى اينكه مقهور و غرقهى حجم آيهها نشويم و در زير موجها نمانيم، بهتر است كه سوره را به مقطعها و قسمتهايى كه به هم گره خوردهاند، تقسيم كنيم و سپس رابطهى اين قسمتها را بررسى بنماييم كه اين قطعهها در مجموعه چه تصويرى مىكشند و چه پيامى دارند و چه معنايى را مىرسانند. | #در سورههاى بزرگتر، براى اينكه مقهور و غرقهى حجم آيهها نشويم و در زير موجها نمانيم، بهتر است كه سوره را به مقطعها و قسمتهايى كه به هم گره خوردهاند، تقسيم كنيم و سپس رابطهى اين قسمتها را بررسى بنماييم كه اين قطعهها در مجموعه چه تصويرى مىكشند و چه پيامى دارند و چه معنايى را مىرسانند. | ||
#مهمتر از اين همه كه حتى به اين سؤالها مىتواند پاسخ بدهد، شناخت موضع و جايگاه آيه و به دست آوردن مخاطب سوره است. اين نكته بايد مشخص شود كه اين سورهى «قُلْ أعُوذُ» و يا سورهى «تَبَّت يَدا أبي لهب» يا سورهى كوثر، براى كدام مخاطب و در چه هنگام بايد خوانده شود | #مهمتر از اين همه كه حتى به اين سؤالها مىتواند پاسخ بدهد، شناخت موضع و جايگاه آيه و به دست آوردن مخاطب سوره است. اين نكته بايد مشخص شود كه اين سورهى «قُلْ أعُوذُ» و يا سورهى «تَبَّت يَدا أبي لهب» يا سورهى كوثر، براى كدام مخاطب و در چه هنگام بايد خوانده شود....<ref>همان، ج 1، ص29</ref> | ||
او با اشاره و انتقاد نسبت به كتاب برخى روشنفكران نوشته است كه البته مىتوان بهعنوان يك كار علمى، باد و باران را در قرآن بررسى كرد و به نتيجههاى عالى رسيد، ولى آنجا كه قرآن تو را به اين آيهها دعوت مىكند، مىخواهد تو را همراه يك حركت از مُلْك و از مَلَكُوت و از مَلَك، به مالك هستى راهنما باشد. مىخواهد تو را از پديدهها، از نظام حاكم بر آنها (ملكوت) و از واسطههاى هستى و فرشتهها، بهسوى مالك و حاكمى كه همه در دست او هستند «بيده ملكوت كل شيء» بكشاند و همراه اين تغيير و تحول، حق و ثابت را نشانت بدهد تا بر روى موجها خانه نسازى و بر غير او تكيه نكنى تا بتوانى همراه تمام وسيلهها مغرور نشوى و بدون هرگونه وسيلهاى مأيوس نگردى... فقط به دنبال تكليف باشى.<ref>همان، ج 1، ص19</ref> | او با اشاره و انتقاد نسبت به كتاب برخى روشنفكران نوشته است كه البته مىتوان بهعنوان يك كار علمى، باد و باران را در قرآن بررسى كرد و به نتيجههاى عالى رسيد، ولى آنجا كه قرآن تو را به اين آيهها دعوت مىكند، مىخواهد تو را همراه يك حركت از مُلْك و از مَلَكُوت و از مَلَك، به مالك هستى راهنما باشد. مىخواهد تو را از پديدهها، از نظام حاكم بر آنها (ملكوت) و از واسطههاى هستى و فرشتهها، بهسوى مالك و حاكمى كه همه در دست او هستند «بيده ملكوت كل شيء» بكشاند و همراه اين تغيير و تحول، حق و ثابت را نشانت بدهد تا بر روى موجها خانه نسازى و بر غير او تكيه نكنى تا بتوانى همراه تمام وسيلهها مغرور نشوى و بدون هرگونه وسيلهاى مأيوس نگردى... فقط به دنبال تكليف باشى.<ref>همان، ج 1، ص19</ref> | ||
بهعنوان مثال، نويسنده بعد از مقدمات و توضيحاتى درباره سوره ناس افزوده است: «... اكنون... تركيب سوره و روابط آن كاملا مشخص شده. زيبايى اين شروع كه انسان جارى و آگاه به ضعف و بنبست را مخاطب قرار مىدهد و به او اجازهى دخول و پناه مىدهد، براى تو لمس مىشود. تويى كه پشت ديوارها و دربهدر اين و آن مانده بودى و رنجها و صدمهها در كولهبار تجربهات انباشته شده بود، تو مىتوانى اين زيبايى و اين لطافت را احساس كنى و رابطههاى «رَبِّ النَّاس و مَلكِ النَّاس و إلهِ النَّاس» را بفهمى. ربى كه هدايت مىكند و ملكى كه نصر و كمك مىرساند و الهى كه مؤمن مهاجر را در ولايت خويش مىگيرد و از وسوسهها مىرهاند و از خوف و حزن و حيرت جدا مىسازد. خوف از آينده و حزن بر گذشته و حيرت در لحظهى حال... و اين در هنگامى است كه: مفهوم پناهندگى (تركيبى از دو عنصر دركِ ضعف و آگاهى به قدرت) و رابطهها (با جهان و انسانها و خويشتن) و پناهگاهها (تاريخى و فردى) و پناه خدا (پس از بنبستها) و نمودار پناهندگى (از اطاعت و تسليم، وسعت و فراغت، وحدت و قدرت)، همه روشن شده و جايگاه سوره و مخاطب آن معلوم گرديده و پيام و نقش سوره آشكار گرديده | بهعنوان مثال، نويسنده بعد از مقدمات و توضيحاتى درباره سوره ناس افزوده است: «... اكنون... تركيب سوره و روابط آن كاملا مشخص شده. زيبايى اين شروع كه انسان جارى و آگاه به ضعف و بنبست را مخاطب قرار مىدهد و به او اجازهى دخول و پناه مىدهد، براى تو لمس مىشود. تويى كه پشت ديوارها و دربهدر اين و آن مانده بودى و رنجها و صدمهها در كولهبار تجربهات انباشته شده بود، تو مىتوانى اين زيبايى و اين لطافت را احساس كنى و رابطههاى «رَبِّ النَّاس و مَلكِ النَّاس و إلهِ النَّاس» را بفهمى. ربى كه هدايت مىكند و ملكى كه نصر و كمك مىرساند و الهى كه مؤمن مهاجر را در ولايت خويش مىگيرد و از وسوسهها مىرهاند و از خوف و حزن و حيرت جدا مىسازد. خوف از آينده و حزن بر گذشته و حيرت در لحظهى حال... و اين در هنگامى است كه: مفهوم پناهندگى (تركيبى از دو عنصر دركِ ضعف و آگاهى به قدرت) و رابطهها (با جهان و انسانها و خويشتن) و پناهگاهها (تاريخى و فردى) و پناه خدا (پس از بنبستها) و نمودار پناهندگى (از اطاعت و تسليم، وسعت و فراغت، وحدت و قدرت)، همه روشن شده و جايگاه سوره و مخاطب آن معلوم گرديده و پيام و نقش سوره آشكار گرديده...<ref>همان، ج 1، ص68 - 69</ref> | ||
او در تفسير سوره بقره از جمله بر اين نكته تأكيد كرده است كه اين بركت و لطف تشريع و تكليف است كه نهفتههاى وجود انسان و نهفتههاى روابط اجتماعى را آشكار مىسازد و حيات و احياء و زندگى و زندهسازى را ميسر مىنمايد، ولى آنجا كه به نشانههاى راه و آيات خدا پشت كنيم و از شرايع و تكاليف چشم بپوشيم و به خاطر منافع و جذب آنها بازيگرى نماييم و براى انجام تكاليف به آرايشها و پيرايشها دلخوش شويم، ناچار مسخ شدهايم و محروم شدهايم... امروز و در اين فرصت، امكان بازگشت هست و مىتوانيم دلها را به ضيافت لطف حق بياوريم و در زير بارش بىامان او بارور شويم.<ref>همان، ج 2، ص135</ref> | او در تفسير سوره بقره از جمله بر اين نكته تأكيد كرده است كه اين بركت و لطف تشريع و تكليف است كه نهفتههاى وجود انسان و نهفتههاى روابط اجتماعى را آشكار مىسازد و حيات و احياء و زندگى و زندهسازى را ميسر مىنمايد، ولى آنجا كه به نشانههاى راه و آيات خدا پشت كنيم و از شرايع و تكاليف چشم بپوشيم و به خاطر منافع و جذب آنها بازيگرى نماييم و براى انجام تكاليف به آرايشها و پيرايشها دلخوش شويم، ناچار مسخ شدهايم و محروم شدهايم... امروز و در اين فرصت، امكان بازگشت هست و مىتوانيم دلها را به ضيافت لطف حق بياوريم و در زير بارش بىامان او بارور شويم.<ref>همان، ج 2، ص135</ref> |
ویرایش