۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مثلا ' به 'مثلاً') |
جز (جایگزینی متن - '..<ref>' به '.<ref>') |
||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
برخی از مطالب جالب اثر حاضر عبارت است از: | برخی از مطالب جالب اثر حاضر عبارت است از: | ||
# [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|نصیرالدین ابوجعفر محمد بن محمد بن حسن طوسى]]، در 11 جمادىالثانی 597 ق/19 مارس 1201م، در ساوه زاده شد و در 18 ذىالحجه 672 ق/18 ژوئن 1274م، در بغداد درگذشت. از آنجا که وى در طوس در خراسان (شمال شرق ایران) بالید، به طوسى شهرت یافت؛ البته این نسبت را باید بعدها به وى داده باشند. بهتدریج، القاب وى، «محقق» و «خواجه»، رایج گشت. طوسى، چنانکه از زادگاهش پیداست، ایرانىتبار بود. او با استعداد فراوان خود به علوم متعددى پرداخت: فلسفه، فقه، علوم طبیعى، جغرافیا و علوم ریاضى. احتمالا طوسى نیز همچون دیگر دانشمندان مسلمان، دانش و آگاهى درخور توجه خود را از راه سفر کسب کرد یا اینکه از راه سفر آن را وسعت بخشید. این تعلیم و تربیت چندجانبه وى، بعدها، در کارهاى علمىاش منعکس شد | # [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|نصیرالدین ابوجعفر محمد بن محمد بن حسن طوسى]]، در 11 جمادىالثانی 597 ق/19 مارس 1201م، در ساوه زاده شد و در 18 ذىالحجه 672 ق/18 ژوئن 1274م، در بغداد درگذشت. از آنجا که وى در طوس در خراسان (شمال شرق ایران) بالید، به طوسى شهرت یافت؛ البته این نسبت را باید بعدها به وى داده باشند. بهتدریج، القاب وى، «محقق» و «خواجه»، رایج گشت. طوسى، چنانکه از زادگاهش پیداست، ایرانىتبار بود. او با استعداد فراوان خود به علوم متعددى پرداخت: فلسفه، فقه، علوم طبیعى، جغرافیا و علوم ریاضى. احتمالا طوسى نیز همچون دیگر دانشمندان مسلمان، دانش و آگاهى درخور توجه خود را از راه سفر کسب کرد یا اینکه از راه سفر آن را وسعت بخشید. این تعلیم و تربیت چندجانبه وى، بعدها، در کارهاى علمىاش منعکس شد..<ref>ر.ک: متن کتاب، ص19-20</ref>. | ||
# [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|نصیرالدین طوسى]] در میان دانشمندان اسلامى از جایگاه خاصى برخوردار است؛ ازهمینرو، تصویرهایى چند از وى تا به امروز باقى مانده است. این امر بهصورتهاى مختلف قابل توجیه است: خواجه جایگاه پراهمیتى در دربار ایلخانى داشت و بىتردید، بهگونهاى الگوى دانشمندان اخترشناس بود. در وقایعنامههاى دوره ایلخانى نیز نام او آمده است. نقش تصویر او در زمان حیاتش مىتواند نشاندهنده جایگاه بالاترى از او باشد... <ref>ر.ک: همان، ص45</ref>. | # [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|نصیرالدین طوسى]] در میان دانشمندان اسلامى از جایگاه خاصى برخوردار است؛ ازهمینرو، تصویرهایى چند از وى تا به امروز باقى مانده است. این امر بهصورتهاى مختلف قابل توجیه است: خواجه جایگاه پراهمیتى در دربار ایلخانى داشت و بىتردید، بهگونهاى الگوى دانشمندان اخترشناس بود. در وقایعنامههاى دوره ایلخانى نیز نام او آمده است. نقش تصویر او در زمان حیاتش مىتواند نشاندهنده جایگاه بالاترى از او باشد... <ref>ر.ک: همان، ص45</ref>. | ||
# خواجه نصیرالدین طوسی در مجموع آثارش، تقریباً به همه ابعاد نظریه امامت بر مشرب اثناعشریه توجه نشان داده و هر قسمتى از آن را بنا به ضرورتى در یک یا چند اثر خود توضیح داده و احیاناًً برجسته کرده و در ضمن در حد مقدور به شبهات و ایرادات مطرح هم پاسخ گفته است. [[دانشپژوه، محمدتقی|استاد محمدتقى دانشپژوه]]، درباره ویژگى آثار کلامى وى در مقدمه خود بر فصول خواجه در این باب چنین مىنویسد: [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه طوسى]] از کسانى است که بهخوبى توانسته اصول آئین دوازدهامامى را بر روى مبانى کلامى استوار ساخته و شاید بهتر از دیگران آن را با قواعد عقلى سازش داده است | # خواجه نصیرالدین طوسی در مجموع آثارش، تقریباً به همه ابعاد نظریه امامت بر مشرب اثناعشریه توجه نشان داده و هر قسمتى از آن را بنا به ضرورتى در یک یا چند اثر خود توضیح داده و احیاناًً برجسته کرده و در ضمن در حد مقدور به شبهات و ایرادات مطرح هم پاسخ گفته است. [[دانشپژوه، محمدتقی|استاد محمدتقى دانشپژوه]]، درباره ویژگى آثار کلامى وى در مقدمه خود بر فصول خواجه در این باب چنین مىنویسد: [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه طوسى]] از کسانى است که بهخوبى توانسته اصول آئین دوازدهامامى را بر روى مبانى کلامى استوار ساخته و شاید بهتر از دیگران آن را با قواعد عقلى سازش داده است..<ref>ر.ک: همان، ص175</ref>. | ||
# علم مثلثات یکى از شعب ریاضیات است که از قسمتهاى متوسطه این علم گرفته تا درجات عالیه آن و همچنین در اغلب مسائل فنى و علمى مورد استعمال دارد و بالاخص یکى از فصول آن، مثلثات کروى، گرهگشاى مسائل نجومى است. اروپایىها تا شصت سال پیش طرح مسائل مثلثاتى را بهصورت یک علم جداگانه به رگیومونتانوس، از ریاضیون قرن پانزدهم میلادى، نسبت میدادند، ولى چاپ یکى از آثار [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصیرالدین طوسى]] موسوم به «كشفُ القِناع في أسرار شكل القَطّاع» ثابت کرد که دویست سال قبل از رگیومونتانوس، این دانشمند بزرگ ایرانى مثلثات را بهصورت رشته مستقلى از ریاضیات درآورده و کتاب جامع و نفیسى در باب آن تألیف کرده است... سدیو در مقدمه جداول نجومى الُغبیک نوشته است: امروزه که در آثار علمى مسلمین بیش از پیش مطالعه به عمل آمده، مسلم گردیده است که در موقعى که اروپا در تیرگىهاى قرون وسطى فرورفته بود، در ممالک اسلامى دانشمندانى ظاهر شدهاند که بر علماى قرون 15 و 16 ما برترى داشتهاند و بسیارى از اکتشافاتى که به اینان منسوب مىباشد، در واقع از آنان بوده است | # علم مثلثات یکى از شعب ریاضیات است که از قسمتهاى متوسطه این علم گرفته تا درجات عالیه آن و همچنین در اغلب مسائل فنى و علمى مورد استعمال دارد و بالاخص یکى از فصول آن، مثلثات کروى، گرهگشاى مسائل نجومى است. اروپایىها تا شصت سال پیش طرح مسائل مثلثاتى را بهصورت یک علم جداگانه به رگیومونتانوس، از ریاضیون قرن پانزدهم میلادى، نسبت میدادند، ولى چاپ یکى از آثار [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصیرالدین طوسى]] موسوم به «كشفُ القِناع في أسرار شكل القَطّاع» ثابت کرد که دویست سال قبل از رگیومونتانوس، این دانشمند بزرگ ایرانى مثلثات را بهصورت رشته مستقلى از ریاضیات درآورده و کتاب جامع و نفیسى در باب آن تألیف کرده است... سدیو در مقدمه جداول نجومى الُغبیک نوشته است: امروزه که در آثار علمى مسلمین بیش از پیش مطالعه به عمل آمده، مسلم گردیده است که در موقعى که اروپا در تیرگىهاى قرون وسطى فرورفته بود، در ممالک اسلامى دانشمندانى ظاهر شدهاند که بر علماى قرون 15 و 16 ما برترى داشتهاند و بسیارى از اکتشافاتى که به اینان منسوب مىباشد، در واقع از آنان بوده است..<ref>ر.ک: همان، ص359-362</ref>. | ||
# [[تنسوخ نامه ایلخانی|تنسوخنامه طوسى]] در انتقال متون کانىشناسى ایران، جایگاهى واسط دارد. او بخش اعظم کتاب خود را از جواهرنامه رونویسى مىکند و این قسمتها هم شامل مطالبى است که جواهرنامه از [[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|بیرونى]] (و از کتاب [[دینوری، احمد بن داود|دینورى]] هم بهنوبه خودش) گرفته و هم شامل مطالب خود نویسنده نیشابورى - که جواهرسازپیشه است و بنابراین محتوایى کاملا بدیع دارد. الگویى که طوسى دنبال مىکند، نقل به مضمون عبارات بیرونى نیست، بلکه اثرى متفاوت است. برخلاف جواهرنامه، طوسى قسمت سفالینهها را با «عطرها» عوض مىکند و گاهگاه دادههایى جدید مىافزاید (درباره معادن، قیمتها و غیره)، همچنانکه توصیفى کوتاه از جدول چگالى سنگها و فلزات بیرونى پس از فصل راجع به یاقوت میآورد. علاوه بر این، فهرستهایى که او از مواد به دست میدهد، نسبت به گذشتگانش کاملتر است... [[تنسوخ نامه ایلخانی|تنسوخنامه]] همانند بقیه رسالههاى کانىشناسى به زبان فارسى، تکرار الجماهر بیرونى نیست، بلکه این آثار هریک ساختارى بدیع دارند. مهم این است که طوسى با پرداختن به اصل اطلاعات فنّى، مطالب نیشابورى را خلاصه کرده است؛ درحالیکه بیشتر حکایتها و توصیفهاى دلنشین سنگهاى فوقالعاده را که مربوط به دوره سلجوقیان و خوارزمشاهیانند و براى اوّلین بار در جواهرنامه دیده شدند، حفظ کرده است. و بالاخره، امتیاز دیگر اثر طوسى، که کمتر امتیاز آن هم نیست، این است که کتاب او، در کنار کتاب کاشانى، به ما کمک مىکند تا ضبط درست برخى از عبارات جواهرنامه را معلوم کنیم... <ref>ر.ک: همان، ص500-501</ref>. | # [[تنسوخ نامه ایلخانی|تنسوخنامه طوسى]] در انتقال متون کانىشناسى ایران، جایگاهى واسط دارد. او بخش اعظم کتاب خود را از جواهرنامه رونویسى مىکند و این قسمتها هم شامل مطالبى است که جواهرنامه از [[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|بیرونى]] (و از کتاب [[دینوری، احمد بن داود|دینورى]] هم بهنوبه خودش) گرفته و هم شامل مطالب خود نویسنده نیشابورى - که جواهرسازپیشه است و بنابراین محتوایى کاملا بدیع دارد. الگویى که طوسى دنبال مىکند، نقل به مضمون عبارات بیرونى نیست، بلکه اثرى متفاوت است. برخلاف جواهرنامه، طوسى قسمت سفالینهها را با «عطرها» عوض مىکند و گاهگاه دادههایى جدید مىافزاید (درباره معادن، قیمتها و غیره)، همچنانکه توصیفى کوتاه از جدول چگالى سنگها و فلزات بیرونى پس از فصل راجع به یاقوت میآورد. علاوه بر این، فهرستهایى که او از مواد به دست میدهد، نسبت به گذشتگانش کاملتر است... [[تنسوخ نامه ایلخانی|تنسوخنامه]] همانند بقیه رسالههاى کانىشناسى به زبان فارسى، تکرار الجماهر بیرونى نیست، بلکه این آثار هریک ساختارى بدیع دارند. مهم این است که طوسى با پرداختن به اصل اطلاعات فنّى، مطالب نیشابورى را خلاصه کرده است؛ درحالیکه بیشتر حکایتها و توصیفهاى دلنشین سنگهاى فوقالعاده را که مربوط به دوره سلجوقیان و خوارزمشاهیانند و براى اوّلین بار در جواهرنامه دیده شدند، حفظ کرده است. و بالاخره، امتیاز دیگر اثر طوسى، که کمتر امتیاز آن هم نیست، این است که کتاب او، در کنار کتاب کاشانى، به ما کمک مىکند تا ضبط درست برخى از عبارات جواهرنامه را معلوم کنیم... <ref>ر.ک: همان، ص500-501</ref>. | ||
ویرایش