۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '}}'''' به '}} '''') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'كتابها' به 'کتابها') |
||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
1- روش بررسى اصول عقايد اسلامى- در اين كتاب- برگرفته از آيات روشن قرآن كريم است. خداى متعال قرآن را به زبان عربى فرستاده، و فرموده: "إِنَّا أَنْزَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِيًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ" ما آن را قرآنى به زبان عربى فرستاديم باشد كه شما انديشه كنيد. | 1- روش بررسى اصول عقايد اسلامى- در اين كتاب- برگرفته از آيات روشن قرآن كريم است. خداى متعال قرآن را به زبان عربى فرستاده، و فرموده: "إِنَّا أَنْزَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِيًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ" ما آن را قرآنى به زبان عربى فرستاديم باشد كه شما انديشه كنيد. | ||
چون مقصود خداوند از «زبان عربى روشن»، زبان عصر نزول قرآن است، به خاطر فاصله زمانى عصر ما از عصر نزول، از كاربرد زبان عرب عصر نزول، در مواردى از تفسير آيات، به | چون مقصود خداوند از «زبان عربى روشن»، زبان عصر نزول قرآن است، به خاطر فاصله زمانى عصر ما از عصر نزول، از كاربرد زبان عرب عصر نزول، در مواردى از تفسير آيات، به کتابهاى لغت عرب مراجعه شده است. | ||
براى شناخت بهتر تفسير آيات، به روايات سيره و حديث، مراجعه شده است. از اين رو، در مباحث كتاب، به سه گونه از انواع تفسير قرآن كريم، اعتماد شده است: | براى شناخت بهتر تفسير آيات، به روايات سيره و حديث، مراجعه شده است. از اين رو، در مباحث كتاب، به سه گونه از انواع تفسير قرآن كريم، اعتماد شده است: | ||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
أ- تفسير روائى: تفسير آيات به وسيله روايات، مانند آنچه [[سيوطى]] در تفسير ([[الدر المنثور في التفسير بالمأثور|الدر المنثور]]) و بحرانى در تفسير (البرهان) خود آوردهاند، جز آنكه من، تنها به رواياتى كه صحّتش را پذيرفتهام اعتماد كردهام، در حالى كه [[سيوطى]] هر روايتى را كه به دستش رسيده، در تفسير خود، آورده است، آنگونه كه برخى از روايات منقوله، برخى ديگر را نقض مىكند، بدين سبب پارهاى از رواياتش را، در اين كتاب، نقد و بررسى شده است. | أ- تفسير روائى: تفسير آيات به وسيله روايات، مانند آنچه [[سيوطى]] در تفسير ([[الدر المنثور في التفسير بالمأثور|الدر المنثور]]) و بحرانى در تفسير (البرهان) خود آوردهاند، جز آنكه من، تنها به رواياتى كه صحّتش را پذيرفتهام اعتماد كردهام، در حالى كه [[سيوطى]] هر روايتى را كه به دستش رسيده، در تفسير خود، آورده است، آنگونه كه برخى از روايات منقوله، برخى ديگر را نقض مىكند، بدين سبب پارهاى از رواياتش را، در اين كتاب، نقد و بررسى شده است. | ||
در مراجعه به | در مراجعه به کتابهاى حديث، احاديث مورد اعتماد را از همه كتب معتبر مسلمانان، اعم از صحاح و مسانيد و سنن و غيره، برگرفته و به اخذ حديث از مكتب خاصى بسنده نكرده است. گاهى نيز، به بررسى تطبيقى و مقارن بين حديثى با حديث ديگر پرداخته، و ديدگاهى را كه بر يكى از دو حديث اعتماد كرده با رأى ديگر مقايسه، و با اشاره به صاحب رأى، برداشت خود را با آوردن دليل، تقويت و اثبات كردهاست. | ||
در فهم و درايت حديث، روش بزرگان حديث تا سده ششم هجرى را برگزيده است. | در فهم و درايت حديث، روش بزرگان حديث تا سده ششم هجرى را برگزيده است. | ||
خط ۹۲: | خط ۹۲: | ||
ولى افسوس كه، دانشمندان در تفسير قرآن، به فلسفه فيلسوفان و عرفان صوفيان و كلام متكلمان و روايات اسرائيلى، و ديگر روايات بررسى نشده منسوب به رسول خدا(ص)، اعتماد كرده، و آيات قرآن كريم را به كمك آنها، تأويل و تفسير نمودهاند. و با اين كار، از «عقايد اسلام» طلسم و معمّا و چيستانهائى ساختهاند كه غير از دانايان به روش علمى علما، در فنون بلاغت و منطق و كلام و فلسفه، و مانند آنها، هيچكس را ياراى فهم آن نيست. اين روشها باعث گرديد تا مسلمانان به تفرقه گرايند، و به گروههاى معتزله و اشاعره و مرجئه و... تقسيم گردند. | ولى افسوس كه، دانشمندان در تفسير قرآن، به فلسفه فيلسوفان و عرفان صوفيان و كلام متكلمان و روايات اسرائيلى، و ديگر روايات بررسى نشده منسوب به رسول خدا(ص)، اعتماد كرده، و آيات قرآن كريم را به كمك آنها، تأويل و تفسير نمودهاند. و با اين كار، از «عقايد اسلام» طلسم و معمّا و چيستانهائى ساختهاند كه غير از دانايان به روش علمى علما، در فنون بلاغت و منطق و كلام و فلسفه، و مانند آنها، هيچكس را ياراى فهم آن نيست. اين روشها باعث گرديد تا مسلمانان به تفرقه گرايند، و به گروههاى معتزله و اشاعره و مرجئه و... تقسيم گردند. | ||
ايشان ابتدا خواننده را با تعاريف لغات مصطلح از | ايشان ابتدا خواننده را با تعاريف لغات مصطلح از کتابهاى لغت معتبر آشنا مىسازد و سپس به توضيح و شرح هر يك از لغات و كلمات مورد بحث و مواد اصلى آنها در اصطلاح اسلامى و لغوى مىپردازد تا جهات و اسباب اختلاف در هر يك از دو اصطلاح اسلامى و لغوى را آشكار سازد، و همه اين زحمات و تلاشها را از آن رو متحمل مىشود كه زمينه بحث را آماده و امكان استنتاج و بهرهگيرى صحيح و اساسى را فراهم نمايد. | ||
بدين خاطر، خواننده با مطالعه كتاب احساس مىكند عقايد اسلام را بگونهاى كامل و فراگير با شيوهاى علمى و جديد و روشن، به دور از پيچيدگى و ابهام، دريافته است؛ و با مطالعه آن خود را از مراجعه به ديگر كتب اعتقادى بىنياز مىبيند، و اين چيزى است كه به ندرت در | بدين خاطر، خواننده با مطالعه كتاب احساس مىكند عقايد اسلام را بگونهاى كامل و فراگير با شيوهاى علمى و جديد و روشن، به دور از پيچيدگى و ابهام، دريافته است؛ و با مطالعه آن خود را از مراجعه به ديگر كتب اعتقادى بىنياز مىبيند، و اين چيزى است كه به ندرت در کتابهاى ديگر يافت مىشود، به ويژه در دورههاى اعتقادى كه به پيچيدگى و ابهام و تكرار در سطوح علمى اسلامى مشهور شدهاند. | ||
همچنين خواننده، با درك همه جانبه عقايد اسلام در اين كتاب، خود را در مقابل تلاش جديدى براى فهم قرآن و روش تازهاى از تفسير آن مىبيند، و اين همه مرهون شيوه و اسلوب ويژهاى است كه [[عسکری، مرتضی|علامه عسكرى]] در برخورد با آيات قرآنى به كار گرفته است. همچنانچه ذكر شد كتاب در سه جلد میباشد كه در: | همچنين خواننده، با درك همه جانبه عقايد اسلام در اين كتاب، خود را در مقابل تلاش جديدى براى فهم قرآن و روش تازهاى از تفسير آن مىبيند، و اين همه مرهون شيوه و اسلوب ويژهاى است كه [[عسکری، مرتضی|علامه عسكرى]] در برخورد با آيات قرآنى به كار گرفته است. همچنانچه ذكر شد كتاب در سه جلد میباشد كه در: | ||
خط ۱۰۲: | خط ۱۰۲: | ||
با فهرست مطالب و آنگاه مقدمهاى از مؤلف كتاب شروع مى شود، سپس به بحث در مورد ميثاق و آيه كريمه "أ لست بربكم" وتفسير آيه و اينكه انسان مجبور محيط و پدر و مادر نيست، میپردازد. و به مباحثى از از قبيل میپردازد | با فهرست مطالب و آنگاه مقدمهاى از مؤلف كتاب شروع مى شود، سپس به بحث در مورد ميثاق و آيه كريمه "أ لست بربكم" وتفسير آيه و اينكه انسان مجبور محيط و پدر و مادر نيست، میپردازد. و به مباحثى از از قبيل میپردازد | ||
# معناى اله در | # معناى اله در کتابهاى لغت | ||
# معناى اله در محاورات و گفتگوهاى مردم عرب زبان | # معناى اله در محاورات و گفتگوهاى مردم عرب زبان | ||
# معناى اله در اصطلاح اسلامى | # معناى اله در اصطلاح اسلامى |
ویرایش