پرش به محتوا

ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'عبيد الله' به 'عبيدالله'
جز (جایگزینی متن - 'مبارك' به 'مبارک')
جز (جایگزینی متن - 'عبيد الله' به 'عبيدالله')
خط ۶۷: خط ۶۷:
ابوالفرج از خاندانى اهل ادب و موسيقى بود. از پدر او هيچ اطلاعى در دست نيست و جبرى (ص 22-23) كه بر اساس روايت اغانى (220/8-221) پدر و عمۀ او را موسيقى‌دان پنداشته، دچار اشتباه شده است، زيرا آن روايت مربوط به اسحاق موصلى است، نه ابوالفرج، شايد علت گمنامى پدر وى، مرگ زودرس او بوده باشد. به هر روى، عمويش حسن و نيز عبدالعزيز، عمومى پدرش هر دو از مشاهير بودند. [[ابن حزم، علی بن احمد|ابن حزم]] دربارۀ اين دو مى‌نويسد كه از نويسندگان بزرگ سامره بوده و تا روزگار متوكل مى‌زيسته‌اند. خطيب اضافه مى‌كند كه حسن از عمر بن شبه و ابوالفرج از حسن روايت مى‌كرده است (417/7). به راستى نيز ابوالفرج پيوسته از حسن نقل قول كرده، چندانكه نام او را تقريبا در همۀ شرح حالهاى شاعران سامره آورده است (نك‍: خلف الله، 41). وى در مجالس شعر بزرگان نيز شركت مى‌جسته و بعدها ماجراهايى را كه در آن محافل نقل مى‌شده، براى برادرزادۀ خود حكايت مى‌كرده است (مثلا نك‍: الاغانى، 65/10).
ابوالفرج از خاندانى اهل ادب و موسيقى بود. از پدر او هيچ اطلاعى در دست نيست و جبرى (ص 22-23) كه بر اساس روايت اغانى (220/8-221) پدر و عمۀ او را موسيقى‌دان پنداشته، دچار اشتباه شده است، زيرا آن روايت مربوط به اسحاق موصلى است، نه ابوالفرج، شايد علت گمنامى پدر وى، مرگ زودرس او بوده باشد. به هر روى، عمويش حسن و نيز عبدالعزيز، عمومى پدرش هر دو از مشاهير بودند. [[ابن حزم، علی بن احمد|ابن حزم]] دربارۀ اين دو مى‌نويسد كه از نويسندگان بزرگ سامره بوده و تا روزگار متوكل مى‌زيسته‌اند. خطيب اضافه مى‌كند كه حسن از عمر بن شبه و ابوالفرج از حسن روايت مى‌كرده است (417/7). به راستى نيز ابوالفرج پيوسته از حسن نقل قول كرده، چندانكه نام او را تقريبا در همۀ شرح حالهاى شاعران سامره آورده است (نك‍: خلف الله، 41). وى در مجالس شعر بزرگان نيز شركت مى‌جسته و بعدها ماجراهايى را كه در آن محافل نقل مى‌شده، براى برادرزادۀ خود حكايت مى‌كرده است (مثلا نك‍: الاغانى، 65/10).


محمد جد ابوالفرج نيز از اديبان زمان بود و خود روايت كرده كه در مجلس عبيد الله بن سليمان حاضر مى‌شده است، او بعدها با عبيد الله كه در 279ق وزير معتضد شد، دوستى استوارى يافت (خلف الله، 36، 37).
محمد جد ابوالفرج نيز از اديبان زمان بود و خود روايت كرده كه در مجلس عبيدالله بن سليمان حاضر مى‌شده است، او بعدها با عبيدالله كه در 279ق وزير معتضد شد، دوستى استوارى يافت (خلف الله، 36، 37).


از سوى ديگر، وى با بزرگان علوى و هاشمى بسيار نزدیک  بوده، چنانكه خود گفته است: اين بزرگان در منزل او گرد مى‌آمدند (مقاتل، 698). با اينهمه، در هيچ جا به نظر نرسيده كه از اين خانواده، كسى جز ابوالفرج به تشيع گراييده باشد و بعيد نيست كه سبب دوستى آنان با علويان آن روزگار، كينۀ مشتركى بوده باشد كه از عباسيان در دل داشته‌اند. ابوالفرج بارها از طريق عمويش حسن، از نيايش محمد رواياتى نقل كرده است. علاوه بر اين دو تن، از پسر عمويش احمد، دوبار (الاغانى، 396/16، 119/18) و از عموى پدرش عبدالعزيز نيز 10 بار روايت كرده است (نك‍: خلف الله، 40). اين روايات، گاه از طريق عبدالعزيز، به مشاهيرى چون رياشى، ثعلب، احمد بن حارث خرّاز و زبير بن بكار مى‌رسد (همو، 39). از آنجا كه بنابر قول [[ابن حزم، علی بن احمد|ابن حزم]]  مى‌دانيم كه حسن و عبدالعزيز و اصولا همۀ اين خاندان در سامره مى‌زيسته‌اند، ناچار حضور ابوالفرج در سامره محتمل‌تر به نظر مى‌رسد، تا در اصفهان.
از سوى ديگر، وى با بزرگان علوى و هاشمى بسيار نزدیک  بوده، چنانكه خود گفته است: اين بزرگان در منزل او گرد مى‌آمدند (مقاتل، 698). با اينهمه، در هيچ جا به نظر نرسيده كه از اين خانواده، كسى جز ابوالفرج به تشيع گراييده باشد و بعيد نيست كه سبب دوستى آنان با علويان آن روزگار، كينۀ مشتركى بوده باشد كه از عباسيان در دل داشته‌اند. ابوالفرج بارها از طريق عمويش حسن، از نيايش محمد رواياتى نقل كرده است. علاوه بر اين دو تن، از پسر عمويش احمد، دوبار (الاغانى، 396/16، 119/18) و از عموى پدرش عبدالعزيز نيز 10 بار روايت كرده است (نك‍: خلف الله، 40). اين روايات، گاه از طريق عبدالعزيز، به مشاهيرى چون رياشى، ثعلب، احمد بن حارث خرّاز و زبير بن بكار مى‌رسد (همو، 39). از آنجا كه بنابر قول [[ابن حزم، علی بن احمد|ابن حزم]]  مى‌دانيم كه حسن و عبدالعزيز و اصولا همۀ اين خاندان در سامره مى‌زيسته‌اند، ناچار حضور ابوالفرج در سامره محتمل‌تر به نظر مى‌رسد، تا در اصفهان.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش