پرش به محتوا

المقالات الغرية في تحقيق المباحث الأصولية: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'مى-دهد' به 'می‌دهد'
جز (جایگزینی متن - 'مى-دهد' به 'می‌دهد')
خط ۴۱: خط ۴۱:
وى ادامه مى‌دهد كه در رابطه با موضوع علم اصول گفته مى‌شود كه مشهور و از جمله [[میرزای قمی، ابوالقاسم بن محمدحسن|ميرزاى قمى]] فرموده‌اند: موضوع علم اصول ادله اربعه است آنهم با وصف دليليت يعنى موضوع مقيد و موصوف به وصفى با وصفش و حيثيت تقييديه‌اش. [[حائری اصفهانی، محمدحسین|مرحوم صاحب فصول]] معتقد است كه موضوع علم اصول ادله اربعه است اما نه با وصف دليليت بلكه بما هى يعنى ذوات الادله الاربعه با قطع نظر از وصف حجيّت.
وى ادامه مى‌دهد كه در رابطه با موضوع علم اصول گفته مى‌شود كه مشهور و از جمله [[میرزای قمی، ابوالقاسم بن محمدحسن|ميرزاى قمى]] فرموده‌اند: موضوع علم اصول ادله اربعه است آنهم با وصف دليليت يعنى موضوع مقيد و موصوف به وصفى با وصفش و حيثيت تقييديه‌اش. [[حائری اصفهانی، محمدحسین|مرحوم صاحب فصول]] معتقد است كه موضوع علم اصول ادله اربعه است اما نه با وصف دليليت بلكه بما هى يعنى ذوات الادله الاربعه با قطع نظر از وصف حجيّت.


گروهى از متأخرين مى‌گويند علم اصول موضوع معينى ندارد ولى [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|مرحوم آخوند]] تصريح مى‌كند كه موضوع علم اصول مفهوم كلى منطبق بر موضوعات مسائل علم است.مؤلف همه اقوال را بيان كرده و يكايك آنها را مورد بررسى قرار مى-دهد.
گروهى از متأخرين مى‌گويند علم اصول موضوع معينى ندارد ولى [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|مرحوم آخوند]] تصريح مى‌كند كه موضوع علم اصول مفهوم كلى منطبق بر موضوعات مسائل علم است.مؤلف همه اقوال را بيان كرده و يكايك آنها را مورد بررسى قرار می‌دهد.


[[مجتهد تبریزی، صادق بن محمد|ميرزا صادق]] در مقاله اول به بحث پيرامون مباحث لغت مى‌پردازد و آن را از وجوه مختلف بررسى مى‌كند مانند تقسيم مفهوم به كلى و جزئى، بيان حقيقت وضع، معناى دلالت، حقيقت بودن لفظ در ارائه معناى خودش، علائم حقيقت و مجاز، بررسى اشتباه لفظ در استعمال بين حقيقت و مجاز، شك در مراد و مسأله تعويل، تقسيم حقيقت به لغوى و عرفى و شرعى، بحث صحيح و اعم، مشتق. مؤلف در هركدام از اين فصول نظريات ابتكارى ارائه مى‌دهد كه بيشتر آنها متأثر از نظريات استادش شيخ هادى تهرانى است.
[[مجتهد تبریزی، صادق بن محمد|ميرزا صادق]] در مقاله اول به بحث پيرامون مباحث لغت مى‌پردازد و آن را از وجوه مختلف بررسى مى‌كند مانند تقسيم مفهوم به كلى و جزئى، بيان حقيقت وضع، معناى دلالت، حقيقت بودن لفظ در ارائه معناى خودش، علائم حقيقت و مجاز، بررسى اشتباه لفظ در استعمال بين حقيقت و مجاز، شك در مراد و مسأله تعويل، تقسيم حقيقت به لغوى و عرفى و شرعى، بحث صحيح و اعم، مشتق. مؤلف در هركدام از اين فصول نظريات ابتكارى ارائه مى‌دهد كه بيشتر آنها متأثر از نظريات استادش شيخ هادى تهرانى است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش