۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '}} '''' به '}} '''') |
جز (جایگزینی متن - '== گزارش محتوا == ' به '== گزارش محتوا == ') |
||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
در سال 1890 به قصد گذراندن تعصيلات در قفقاز و ماوراء خزر به همراه هنرمندى حكاك به نام اميل وكانو M.Emil Vaucanu كه فريفته اين برنامه شده بود، سفر خود به آن سرزمين را آغاز كرد. كسانى كه در اين ناحيه سفر كردهاند، مىدانند كه در آن جا، راههايى نظير آن چه كه در كشورهاى اروپايى مىبينيم، وجود ندارد. اشتياقى كه اين سرزمين در مؤلف برانگيخت موجب شد كه سال ديگر به همان جا برگردد و تجسس خود را از ناحيه خيوه، شهر زيباى ايران، در نزدیک ى آمودريا، ادامه دهد. در جريان مطالعه اين كتاب خواننده تصاويرى را مشاهده مىكند كه از ناحيه خيوه گرفته؛ در بازگشت از خيوه، در عشق آباد، در هتل هموطن عالى قدرمان خانم رويلون Revillon منزل كرده و در آن جا، شب پيش از حركت، با شخصيتى عجيب به نام آقاى سزارى Cesari آشنا شده و قريحه تابناك وى به شدت وى را مجذوب خود ساخت. وقتى از همديگر جدا مىشدند، آقاى سزارى وعده كرد كه سال آينده به عشق آباد باز خواهد گشت و وى را با خود به بخشى از خراسان خواهد برد. | در سال 1890 به قصد گذراندن تعصيلات در قفقاز و ماوراء خزر به همراه هنرمندى حكاك به نام اميل وكانو M.Emil Vaucanu كه فريفته اين برنامه شده بود، سفر خود به آن سرزمين را آغاز كرد. كسانى كه در اين ناحيه سفر كردهاند، مىدانند كه در آن جا، راههايى نظير آن چه كه در كشورهاى اروپايى مىبينيم، وجود ندارد. اشتياقى كه اين سرزمين در مؤلف برانگيخت موجب شد كه سال ديگر به همان جا برگردد و تجسس خود را از ناحيه خيوه، شهر زيباى ايران، در نزدیک ى آمودريا، ادامه دهد. در جريان مطالعه اين كتاب خواننده تصاويرى را مشاهده مىكند كه از ناحيه خيوه گرفته؛ در بازگشت از خيوه، در عشق آباد، در هتل هموطن عالى قدرمان خانم رويلون Revillon منزل كرده و در آن جا، شب پيش از حركت، با شخصيتى عجيب به نام آقاى سزارى Cesari آشنا شده و قريحه تابناك وى به شدت وى را مجذوب خود ساخت. وقتى از همديگر جدا مىشدند، آقاى سزارى وعده كرد كه سال آينده به عشق آباد باز خواهد گشت و وى را با خود به بخشى از خراسان خواهد برد. | ||
ویرایش