۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
(←وفات) |
(←وفات) |
||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
==وفات== | ==وفات== | ||
در مورد مرگ وی کوتاه میتوان گفت که «علما، شیوخ و قضات حلب، نسیمی را به گمراه کردن برخی اشخاص نادان و انداختن آنها به راه کفر و زندقه متهم ساخته، سلطان مؤید، حاکم حلب را به کشتن او ترغیب کردند. سلطان دستور داد تا پوست نسیمی را زندهزنده بکنند». در مورد مرگ وی آمده است: «در محل پوست کندن، خون بسیار از او رفته، رنگش زرد شد. گفتند که چون است که رنگ زرد کردهای؟ گفت : من آفتاب سپهر عاشقیام از مطلع عشق طالع شده؛ آفتاب در محل غروب زرد میشود و گویند نسیمی فیالبداهه سرود: | در مورد مرگ وی کوتاه میتوان گفت که «علما، شیوخ و قضات حلب، نسیمی را به گمراه کردن برخی اشخاص نادان و انداختن آنها به راه کفر و زندقه متهم ساخته، سلطان مؤید، حاکم حلب را به کشتن او ترغیب کردند. سلطان دستور داد تا پوست نسیمی را زندهزنده بکنند». در مورد مرگ وی آمده است: «در محل پوست کندن، خون بسیار از او رفته، رنگش زرد شد. گفتند که چون است که رنگ زرد کردهای؟ گفت : من آفتاب سپهر عاشقیام از مطلع عشق طالع شده؛ آفتاب در محل غروب زرد میشود و گویند نسیمی فیالبداهه سرود:{{شعر}} | ||
{{شعر}} | |||
{{ب|''آن دم که اهل [اجل] موکل مرد شود''|2=''آهم چو دم سحرگهی سرد شود''}} | {{ب|''آن دم که اهل [اجل] موکل مرد شود''|2=''آهم چو دم سحرگهی سرد شود''}} | ||
{{ب|''خورشید که پردلتر از آن چیزی نیست''|2=''در وقت فروشدن رخش زرد شود''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، ص57</ref>. | {{ب|''خورشید که پردلتر از آن چیزی نیست''|2=''در وقت فروشدن رخش زرد شود''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، ص57</ref>. | ||
منابع تاریخی تاریخ قتل او را 837ق نوشتهاند.<ref>دیوان شعر نسیمی، ص21</ref> | منابع تاریخی تاریخ قتل او را 837ق نوشتهاند.<ref>دیوان شعر نسیمی، ص21</ref> | ||
==پانویس == | ==پانویس == |
ویرایش