۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'ابى داوود' به 'ابىداوود') |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
'''ابن مُجاهِد، ابوبكر احمد بن موسى بن عباس''' (245-20 شعبان 324ق)، مقرى بزرگ بغداد و نخستين كسى است كه قرائات سبع را رسميت بخشيد. او از نوجوانى در بغداد به تحصيل پرداخت، چنانكه از قديمىترين شيوخ او مىتوان احمد بن منصور رمادى (د 265ق) را نام برد. ابن مجاهد از محمد بن جهم سمرى نيز ادب، علوم قرآنى و حديث آموخت. | '''ابن مُجاهِد، ابوبكر احمد بن موسى بن عباس''' (245-20 شعبان 324ق)، مقرى بزرگ بغداد و نخستين كسى است كه قرائات سبع را رسميت بخشيد. او از نوجوانى در بغداد به تحصيل پرداخت، چنانكه از قديمىترين شيوخ او مىتوان احمد بن منصور رمادى (د 265ق) را نام برد. ابن مجاهد از محمد بن جهم سمرى نيز ادب، علوم قرآنى و حديث آموخت. | ||
مهمترين استاد ابن مجاهد در قرائت ابوالزعراء عبدالرحمان بن عبدوس (د بعد 280 ق) است كه بارها قرآن را به قرائت نافع، ابوعمرو، حمزه و كسايى نزد او ختم كرده بود. وى همچنين قرائت [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]] را در 278ق، ظاهراً در مكه، از محمد بن عبدالرحمان قُنبل به طريق عرض فراگرفت. از ديگر مشايخ او در قرائت از حسن بن على اشنانى، احمد بن ابى خيثمه، حارث بن ابى اسامه، محمد بن يحيى كسايى صغير، [[ابن حنبل، احمد بن محمد|عبدالله بن احمد بن حنبل]] و احمد بن يحيى ثعلب مىتوان نام برد. ابن مجاهد حتى در بهرهگيرى از هم طبقههاى خود چون [[طبری، محمد بن جریر|محمد بن جرير طبرى]] (د 310ق)، ابن | مهمترين استاد ابن مجاهد در قرائت ابوالزعراء عبدالرحمان بن عبدوس (د بعد 280 ق) است كه بارها قرآن را به قرائت نافع، ابوعمرو، حمزه و كسايى نزد او ختم كرده بود. وى همچنين قرائت [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]] را در 278ق، ظاهراً در مكه، از محمد بن عبدالرحمان قُنبل به طريق عرض فراگرفت. از ديگر مشايخ او در قرائت از حسن بن على اشنانى، احمد بن ابى خيثمه، حارث بن ابى اسامه، محمد بن يحيى كسايى صغير، [[ابن حنبل، احمد بن محمد|عبدالله بن احمد بن حنبل]] و احمد بن يحيى ثعلب مىتوان نام برد. ابن مجاهد حتى در بهرهگيرى از هم طبقههاى خود چون [[طبری، محمد بن جریر|محمد بن جرير طبرى]] (د 310ق)، ابن ابىداوود سجستانى (د 316ق)، ابوبكر داجونى (د 324ق) و حتى ابوبكر نقاش (د 351ق) ابايى نداشته است، هرچند گفته شده كه در روايت از آنان سعى داشته است، كمتر از آنان نام برد. | ||
ابن مجاهد خود در مواضعى به سفرهايش به كوفه و مكه اشاراتى دارد، ولى ظاهراً دوران عمده تحصيل او در بغداد بوده است. از نظر رابطه او، به عنوان يك بغدادى، با مكاتب كوفه و بصره، بايد توجه داشت كه گرچه وى به برخى آثار بصريان چون «معانى القرآن» [[مبرد، محمد بن یزید|مبرد]]، نظر ستايشآميزى داشته و برخى از تأليفات آنان، چون «کتاب الازمنة» قطرب را در روايت خود آورده است، ولى از تعاليم كوفيان، به ويژه فراء، بيشتر تأثير پذيرفته بود. اصطلاحات نحو كوفى كه در کتاب «السبعة» به كار رفته، نيز مؤيدى بر اين گرايش اوست. به هر روى ابن مجاهد در مجامع قرائت بغداد، مدارج ترقى را پيمود و بدانجا رسيد كه بر مقريان عصر خود، رياست يافت. ثعلب، نحوى نامدار كوفى معتقد بود كه در 286ق كسى در کتاب خدا از او داناتر نبود و گويا با وفات كسايى صغير، عرصه براى رياست وى باز شده بود. | ابن مجاهد خود در مواضعى به سفرهايش به كوفه و مكه اشاراتى دارد، ولى ظاهراً دوران عمده تحصيل او در بغداد بوده است. از نظر رابطه او، به عنوان يك بغدادى، با مكاتب كوفه و بصره، بايد توجه داشت كه گرچه وى به برخى آثار بصريان چون «معانى القرآن» [[مبرد، محمد بن یزید|مبرد]]، نظر ستايشآميزى داشته و برخى از تأليفات آنان، چون «کتاب الازمنة» قطرب را در روايت خود آورده است، ولى از تعاليم كوفيان، به ويژه فراء، بيشتر تأثير پذيرفته بود. اصطلاحات نحو كوفى كه در کتاب «السبعة» به كار رفته، نيز مؤيدى بر اين گرايش اوست. به هر روى ابن مجاهد در مجامع قرائت بغداد، مدارج ترقى را پيمود و بدانجا رسيد كه بر مقريان عصر خود، رياست يافت. ثعلب، نحوى نامدار كوفى معتقد بود كه در 286ق كسى در کتاب خدا از او داناتر نبود و گويا با وفات كسايى صغير، عرصه براى رياست وى باز شده بود. |
ویرایش