۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'اهل بيت' به 'اهلبيت') |
||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
نويسنده در مقدمه به اين نكته اشاره كرده كه پيش از اين كتابى با نام «مفاهيم انسانية في كلمات الإمام جعفر الصادق(ع)» از نويسنده منتشر شده كه با كتاب حاضر هر دو در يك زمينه نگارش شده است؛ جز اينكه در قبلى معيارهاى اخلاقى از ديدگاه اخلاق و اجتماع و در اين كتاب معيارهاى اخلاقى از ديدگاه فقه غنى و پربار امام صادق(ع) مورد مطالعه قرار گرفته است<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18758/1/11 مقدمه نويسنده، ص11]</ref> | نويسنده در مقدمه به اين نكته اشاره كرده كه پيش از اين كتابى با نام «مفاهيم انسانية في كلمات الإمام جعفر الصادق(ع)» از نويسنده منتشر شده كه با كتاب حاضر هر دو در يك زمينه نگارش شده است؛ جز اينكه در قبلى معيارهاى اخلاقى از ديدگاه اخلاق و اجتماع و در اين كتاب معيارهاى اخلاقى از ديدگاه فقه غنى و پربار امام صادق(ع) مورد مطالعه قرار گرفته است<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18758/1/11 مقدمه نويسنده، ص11]</ref> | ||
«ايمان منهاى اخلاق» عنوان بخش (دفتر) اول كتاب است. نويسنده در ابتداى اين دفتر، به اين نكته اشاره دارد كه همه احاديث | «ايمان منهاى اخلاق» عنوان بخش (دفتر) اول كتاب است. نويسنده در ابتداى اين دفتر، به اين نكته اشاره دارد كه همه احاديث اهلبيت(ع)، بر اساس مبانى اخلاقى و مكارم انسانى استوار است و هر كسى مطلبى را به آنها نسبت دهد كه با اصول اخلاقى و اهداف انسانى سازگار نباشد، به آنها تهمت زده است<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18758/1/15 متن كتاب، ص15]</ref> | ||
وى معتقد است كه در مكتب | وى معتقد است كه در مكتب اهلبيت(ع)، ايمان به قلب اختصاص نداشته، بلكه همه اعضا و جوارح آدمى را دربر مىگيرد. در همين رابطه، در اين دفتر، فرازهايى از حديث امام صادق(ع) كه در ضمن آن، آثار و نشانههاى ايمان، بيان شده و توضيح داده شده است كه ثمرات ايمان، در همه اعضا و جوارح آشكار بوده و آثار ايمان به روشنى در آنها ديده مىشود. فرازهايى از اين حديث شريف در ضمن شش قسمت ايمان قلب، زبان، گوش، چشم، دست و پاها با مختصر توضيحى، آورده شده است<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18758/1/15 همان، ص15- 27]</ref> | ||
در فقه اسلامى، احكام و دستوراتى هست كه در قرآن و سنت، بهطور صريح بيان و مقرر شده و قواعد و اصولى مىباشد كه از قرآن و سنت، سرچشمه گرفته است. براى هر حكمى از احكام اسلامى، انگيزه و فلسفهاى هست كه به سبب آن وضع شده است. برخى از فلسفههاى احكام، حفظ آسايش و آرامش جامعه است، برخى از آنها، حفظ توازن و تعادل در اجتماع و برخى ديگر، براى جلب منفعت و يا دفع ضرر و يا درمان بيمارىهاى اجتماعى است كه در هر يكى از آنها، مصلحت و منفعت فرد و اجتماع، رعايت شده است. لذا مىتوان گفت احكام و مقررات شرع مقدس اسلام، بر چند گونه است كه برخى تشريع و برخى ديگر، امضاى شارع است كه در ادامه اين دفتر، در پنج بخش، به تفصيل، به آن پرداخته شده است<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18758/1/28 ر.ک: همان، ص28]</ref> | در فقه اسلامى، احكام و دستوراتى هست كه در قرآن و سنت، بهطور صريح بيان و مقرر شده و قواعد و اصولى مىباشد كه از قرآن و سنت، سرچشمه گرفته است. براى هر حكمى از احكام اسلامى، انگيزه و فلسفهاى هست كه به سبب آن وضع شده است. برخى از فلسفههاى احكام، حفظ آسايش و آرامش جامعه است، برخى از آنها، حفظ توازن و تعادل در اجتماع و برخى ديگر، براى جلب منفعت و يا دفع ضرر و يا درمان بيمارىهاى اجتماعى است كه در هر يكى از آنها، مصلحت و منفعت فرد و اجتماع، رعايت شده است. لذا مىتوان گفت احكام و مقررات شرع مقدس اسلام، بر چند گونه است كه برخى تشريع و برخى ديگر، امضاى شارع است كه در ادامه اين دفتر، در پنج بخش، به تفصيل، به آن پرداخته شده است<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18758/1/28 ر.ک: همان، ص28]</ref> | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
در ادامه، مسائل مربوط به ولايت فقيه، نمونههايى از فقه حنفى و جعفرى و مباحث ديگرى مطرح شده است<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18758/1/58 همان: ص58-100]</ref> | در ادامه، مسائل مربوط به ولايت فقيه، نمونههايى از فقه حنفى و جعفرى و مباحث ديگرى مطرح شده است<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18758/1/58 همان: ص58-100]</ref> | ||
در دفتر سوم و چهارم، مطالبى پيرامون معيارهاى اخلاقى در مكتب | در دفتر سوم و چهارم، مطالبى پيرامون معيارهاى اخلاقى در مكتب اهلبيت(ع) مطرح گرديده است كه به سختى مىتوان آنها را تحت عنوان واحدى، تقسيمبندى نمود. به عنوان نمونه، به چند نمونه اشاره مىشود: | ||
#بدعتگزار گمراه: امام صادق(ع) در روايتى مىفرمايند: «كسى كه مردم را به سوى خودش دعوت كند، در حاليكه در ميان مردم، داناتر از او وجود داشته باشد، او بدعتگزار و گمراه است». نويسنده در توضيح اين روايت، به اين نكته اشاره دارد كه هنگامى كه دو نفر دانشمند موجود باشند و يكى از آنها، داناتر از ديگرى باشد، بر كسيكه اعلم نيست، واجبست كه مردم را به سوى اعلم، راهنمايى كند، به شرط اينكه به دين و عدالت او، اطمينان داشته باشد، اما اگر دين و عدالت او، مورد اعتماد نباشد، راهنمايى كردن به سوى او، حرامست و عمل كردن به گفتار او، جايز نيست<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18758/1/105 ر.ک: همان، ص105]</ref> | #بدعتگزار گمراه: امام صادق(ع) در روايتى مىفرمايند: «كسى كه مردم را به سوى خودش دعوت كند، در حاليكه در ميان مردم، داناتر از او وجود داشته باشد، او بدعتگزار و گمراه است». نويسنده در توضيح اين روايت، به اين نكته اشاره دارد كه هنگامى كه دو نفر دانشمند موجود باشند و يكى از آنها، داناتر از ديگرى باشد، بر كسيكه اعلم نيست، واجبست كه مردم را به سوى اعلم، راهنمايى كند، به شرط اينكه به دين و عدالت او، اطمينان داشته باشد، اما اگر دين و عدالت او، مورد اعتماد نباشد، راهنمايى كردن به سوى او، حرامست و عمل كردن به گفتار او، جايز نيست<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18758/1/105 ر.ک: همان، ص105]</ref> |
ویرایش