۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'اهل بيت' به 'اهلبيت') |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
نويسنده در مقدمه كتاب در رابطه با نگارش اثر چنين توضيح مىدهد: «در پىجويى انديشه تشيع و در بازگشت به سرچشمههاى آن، پژوهندگان به پرسشهايى برمىخورند كه پاسخگويى به آنها يكى از نخستين وظايف شيعهپژوهى است. يكى از اين پرسشها چگونگى بسط و گسترش فرهنگ تشيع و چگونگى پراكندگى آن در ميان گروهها و گرايشهاى مختلف بوده است. سؤالهايى از اين دست كه چرا پيروان و شيعيان | نويسنده در مقدمه كتاب در رابطه با نگارش اثر چنين توضيح مىدهد: «در پىجويى انديشه تشيع و در بازگشت به سرچشمههاى آن، پژوهندگان به پرسشهايى برمىخورند كه پاسخگويى به آنها يكى از نخستين وظايف شيعهپژوهى است. يكى از اين پرسشها چگونگى بسط و گسترش فرهنگ تشيع و چگونگى پراكندگى آن در ميان گروهها و گرايشهاى مختلف بوده است. سؤالهايى از اين دست كه چرا پيروان و شيعيان اهلبيت و نزدیک ترين افراد به آن خاندان دچار اختلاف و انشعاب گسترده شدند؟ چرا بعد از درگذشت و يا شهادت هريك از امامان بين شيعيان انشعاب جديدى رخ مىنمود؟... رسالت اصلى اين نوشتار پاسخگويى به اينگونه پرسشهاست كه در هفت فصل سامان گرفته است»<ref>مقدمه، ص13</ref> | ||
آقانورى تأكيد مىكند كه تلاش شده كه هريك از فصول كتاب در عين ارتباط با يكديگر، بهطور مستقل مورد مطالعه قرار گيرند. وى ارتباط فصول را در چهار شماره به شرح زير توضيح مىدهد: | آقانورى تأكيد مىكند كه تلاش شده كه هريك از فصول كتاب در عين ارتباط با يكديگر، بهطور مستقل مورد مطالعه قرار گيرند. وى ارتباط فصول را در چهار شماره به شرح زير توضيح مىدهد: | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
#هرچند وفور اختلاف و فرقهگرايى در ميان شيعيان غير قابل انكار است، بااينحال اين پديده، منحصر به آنان نبوده است. واقعيت اين است كه مسلمانان پس از رحلت پيامبر اسلام(ص) دچار انواع اختلافات سياسى - مذهبى شدند و با گذشت زمان بر دامنه اختلاف و افتراق آنان افزوده شد. اين پديده نيز همانند هر پديده اجتماعى ديگرى ناشى از زمينهها و عوامل خاص خود بوده است. پاسخ اجمالى به چگونگى و چرايى دستهبندىهاى سياسى و فكرى عموم مسلمانان را، كه موجب پيدايش فرقههاى مختلفى شد، مىتوان در فصل نخست جستجو كرد. درست است كه انشعابات درونى شيعيان، همانند ديگر فرقهها داراى زمينهها و عوامل ويژه خود بوده، اما هريك از عواملى كه در اين فصل ذكر شده درباره شيعيان نيز كموبيش صادق است<ref>مقدمه مؤلف، ص14</ref> | #هرچند وفور اختلاف و فرقهگرايى در ميان شيعيان غير قابل انكار است، بااينحال اين پديده، منحصر به آنان نبوده است. واقعيت اين است كه مسلمانان پس از رحلت پيامبر اسلام(ص) دچار انواع اختلافات سياسى - مذهبى شدند و با گذشت زمان بر دامنه اختلاف و افتراق آنان افزوده شد. اين پديده نيز همانند هر پديده اجتماعى ديگرى ناشى از زمينهها و عوامل خاص خود بوده است. پاسخ اجمالى به چگونگى و چرايى دستهبندىهاى سياسى و فكرى عموم مسلمانان را، كه موجب پيدايش فرقههاى مختلفى شد، مىتوان در فصل نخست جستجو كرد. درست است كه انشعابات درونى شيعيان، همانند ديگر فرقهها داراى زمينهها و عوامل ويژه خود بوده، اما هريك از عواملى كه در اين فصل ذكر شده درباره شيعيان نيز كموبيش صادق است<ref>مقدمه مؤلف، ص14</ref> | ||
#پژوهش تاريخى و داورى در باب شكلگيرى فرقههاى اسلامى و انشعابات درونى آنها را نبايست امرى آسان و روشن تلقى كرد؛ زيرا ما به هيچيك از پديدههاى تاريخى بهطور مستقيم دسترسى نداريم. تنها سرمايه ما دادههاى رسيده از گذشتگان است كه عموماً آميخته به اختلاف، تناقض و حبّ و بغض است. اين مشكل، بهويژه در آثار مللونحلنويسان كه از شيعه و فرقههاى شيعى سخن گفتهاند جدىتر است. درست است كه امروزه كتابها و مقالات ارزشمند و عالمانهاى درباره شيعه و فرقههاى شيعى به نگارش درآمده و مراكز و مؤسسات جديد شيعهپژوه نيز بر غناى اينگونه تحقيقات افزودهاند، بااينهمه، نويسندگان گزيرى جز مراجعه به كتب مشهور ملل و نحل ندارند و در گزارشها و تحليلهاى خود، هرچند ناخواسته، وامدار آنان هستند. اين منابع نيز از همه بيشتر درباره شيعه و فرقههاى شيعى سخن گفته و فراوان به بيراهه رفتهاند. خواننده با مطالعه فصل دوم اين كتاب شايد بتواند به افقهاى تازهاى در مطالعات شيعهپژوهى دست بيابد و از ويژگىها و كاستىهاى برخى از منابع مشهور آن اطلاعات بيشترى به دست آورد<ref>همان</ref> | #پژوهش تاريخى و داورى در باب شكلگيرى فرقههاى اسلامى و انشعابات درونى آنها را نبايست امرى آسان و روشن تلقى كرد؛ زيرا ما به هيچيك از پديدههاى تاريخى بهطور مستقيم دسترسى نداريم. تنها سرمايه ما دادههاى رسيده از گذشتگان است كه عموماً آميخته به اختلاف، تناقض و حبّ و بغض است. اين مشكل، بهويژه در آثار مللونحلنويسان كه از شيعه و فرقههاى شيعى سخن گفتهاند جدىتر است. درست است كه امروزه كتابها و مقالات ارزشمند و عالمانهاى درباره شيعه و فرقههاى شيعى به نگارش درآمده و مراكز و مؤسسات جديد شيعهپژوه نيز بر غناى اينگونه تحقيقات افزودهاند، بااينهمه، نويسندگان گزيرى جز مراجعه به كتب مشهور ملل و نحل ندارند و در گزارشها و تحليلهاى خود، هرچند ناخواسته، وامدار آنان هستند. اين منابع نيز از همه بيشتر درباره شيعه و فرقههاى شيعى سخن گفته و فراوان به بيراهه رفتهاند. خواننده با مطالعه فصل دوم اين كتاب شايد بتواند به افقهاى تازهاى در مطالعات شيعهپژوهى دست بيابد و از ويژگىها و كاستىهاى برخى از منابع مشهور آن اطلاعات بيشترى به دست آورد<ref>همان</ref> | ||
#هريك از فرقههاى انشعابى شيعى را مىتوان گونههايى از تشيع دانست كه از بستر تفكر شيعى به معناى عام آن جوشيدند. امامان شيعه با تلاش هوشمندانه خود در طول عصر امامت توانستند تشيع اثناعشرى را بهعنوان متن شيعه مطرح ساخته، ديگر شاخههاى شيعى را تا حدود زيادى به حاشيه برانند؛ بااينهمه پيدايش اختلافات گوناگون فرقهاى در ميان شيعيان و اصحاب | #هريك از فرقههاى انشعابى شيعى را مىتوان گونههايى از تشيع دانست كه از بستر تفكر شيعى به معناى عام آن جوشيدند. امامان شيعه با تلاش هوشمندانه خود در طول عصر امامت توانستند تشيع اثناعشرى را بهعنوان متن شيعه مطرح ساخته، ديگر شاخههاى شيعى را تا حدود زيادى به حاشيه برانند؛ بااينهمه پيدايش اختلافات گوناگون فرقهاى در ميان شيعيان و اصحاب اهلبيت از يك طرف و سير تطور اين مكتب درگذر زمان اين تأثير را برجا گذاشت كه در ارائه تعريف روشنى از شيعه و خاستگاه پيدايش آن، با مشكلاتى روبهرو باشيم؛ ازاينرو، اين پرسش بجاست كه شيعه كيست؟ تشيع چيست و خاستگاه آن كجاست و در چه زمانى شكل گرفته است؟ فصل سوم و چهارم اين اثر با هدف پاسخگويى به اين پرسشها فراهم آمده است<ref>همان، ص15</ref> | ||
#امامان شيعه در طول دوران خلافت امويان و عباسيان با فشارهاى طاقتفرساى سياسى و فكرى زيادى روبهرو بودند. اين فشارها و جو اختناق سياسى - اجتماعى موجب شد كه آنان نهتنها در شورشها و ستيزههاى سياسى شركت نكنند، بلكه نتوانند آنگونه كه شايسته و لازم است به روشنسازى شؤون، وظايف و مصاديق واقعى امامت، حتى براى نزدیک ترين افراد خود بپردازند. مشكلات مورد اشاره، بهعلاوه كمظرفيتىها و احياناً حسادتها و رقابتهاى افرادى از خاندان | #امامان شيعه در طول دوران خلافت امويان و عباسيان با فشارهاى طاقتفرساى سياسى و فكرى زيادى روبهرو بودند. اين فشارها و جو اختناق سياسى - اجتماعى موجب شد كه آنان نهتنها در شورشها و ستيزههاى سياسى شركت نكنند، بلكه نتوانند آنگونه كه شايسته و لازم است به روشنسازى شؤون، وظايف و مصاديق واقعى امامت، حتى براى نزدیک ترين افراد خود بپردازند. مشكلات مورد اشاره، بهعلاوه كمظرفيتىها و احياناً حسادتها و رقابتهاى افرادى از خاندان اهلبيت(ع) موجب شد تا افراد و گروههايى از راه و رسم امامان جدا شده، با تخطى از خط مستمر امامت، خواسته يا ناخواسته موجب ظهور فرقههايى با بينش و منش متمايز از مكتب تشيع اثناعشرى گردند. تفصيل اين مطلب با ارائه شواهد و قراين تاريخى و روايى و نيز مصاديق انشعابات فرقهاى حاصل از آن، در فصل پنجم و فصول بعد به بحث گذاشته شده است<ref>همان، ص15</ref> | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
ویرایش