۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'عمدتا' به 'عمدتاً') |
(لینک درون متنی) |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''''مرآت المعاني''''' به انضمام گزيده «سير العارفين»، به زبان فارسى، از حامد [[جمالی دهلوی، حامد بن فضلالله|جمالى دهلوى]] است. اولى، منظوم و از نوع تعريفنامههايى است كه پارهاى از صوفيان، در باب تعريف الفاظ و اصطلاحات شعر صوفيانه پارسى، نظير زلف و روى، چشم و ابرو، خط و خال، مى و ميخانه و خرابات و... نوشتهاند و دومى، منثور و اولياءنامهاى است همانند«تذكرة الاولياء»، در شرح حال برخى از مشايخ صوفيه. | |||
== ساختار == | == ساختار == | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
علاوه بر روى و اسامى وابسته بدان؛ يعنى زلف و خط و خال و چشم و ابرو و دهان و لب، ساعد و دست و انگشتان آن، قامت و سايه آن، پاى و انگشتان آن و ميان معشوق كه همچون موى باريك است، شرح داده شده است. در مورد الفاظ ديگرى كه در غزل صوفيانه پارسى به كار مىرود، مانند كفر و بت و بتخانه و مى و مىخانه و شراب و ساقى و... نيز اين حكم تا حدودى صادق است. | علاوه بر روى و اسامى وابسته بدان؛ يعنى زلف و خط و خال و چشم و ابرو و دهان و لب، ساعد و دست و انگشتان آن، قامت و سايه آن، پاى و انگشتان آن و ميان معشوق كه همچون موى باريك است، شرح داده شده است. در مورد الفاظ ديگرى كه در غزل صوفيانه پارسى به كار مىرود، مانند كفر و بت و بتخانه و مى و مىخانه و شراب و ساقى و... نيز اين حكم تا حدودى صادق است. | ||
«سير العارفين» كه مصحح آن را به كتاب ملحق نموده است، در واقع اولياءنامهاى است | «سير العارفين» كه مصحح آن را به كتاب ملحق نموده است، در واقع اولياءنامهاى است همانند«[[تذكرة الأولياء (زوار)|تذكرة الاولياء]]» [[عطار، محمد بن ابراهیم|فريدالدين عطار نيشابورى]] كه جمالى آن را در شرح احوال 13 تن از مشايخ صوفى هند، در حدود سال 940ق، نوشته است. | ||
اين كتاب، علاوه بر اطلاعات ارزشمند و گاه، دست اولى كه درباره وضع تصوف در اواخر قرن نهم و اوايل قرن دهم در اختيار ما مىگذارد، ما را با حالات و افكار و سفرهاى نويسنده به شهرهاى مختلف كشورهاى عربى و بهخصوص شهرهاى ايران و همچنين نثر پارسى نويسنده آشنا مىسازد. | اين كتاب، علاوه بر اطلاعات ارزشمند و گاه، دست اولى كه درباره وضع تصوف در اواخر قرن نهم و اوايل قرن دهم در اختيار ما مىگذارد، ما را با حالات و افكار و سفرهاى نويسنده به شهرهاى مختلف كشورهاى عربى و بهخصوص شهرهاى ايران و همچنين نثر پارسى نويسنده آشنا مىسازد. | ||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
دوستان جمالى، در مسافرتهايى كه وى به مكه و شام و بين النهرين و ايران داشت، از وى درخواست كردند كه درباره اوليايى كه در اين سفرها ديده است، كتابى بنويسد، ولى او از انجام اين كار سر باز زد و در عوض، به نوشتن شرح حال تنى چند از مشايخ هند پرداخت. اين مشايخ عبارتند از: شيخ معينالدين چشتى، بهاءالدين زكريا ملتانى، قطبالدين بختيار كاكى، فريدالدين گنج شكر، صدرالدين عارف، نظامالدين اولياء، ركنالدين ابوالفتح ملتانى، نجيبالدين متوكل، حميدالدين ناگورى، جلالالدين تبريزى، نصيرالدين محمود چراغ دهلوى، جلالالدين مخدوم جهانيان، شيخ سماءالدين كنبوه. در ضمن شرح حال اين مشايخ، از پارهاى از مريدان ايشان نيز ياد شده است؛ مثلاً در ضمن شرح حال بهاءالدين زكريا، از شيخ [[عراقی، ابراهیم بن بزرگمهر|فخرالدين عراقى]] و كتاب «لمعات» او ياد شده است. | دوستان جمالى، در مسافرتهايى كه وى به مكه و شام و بين النهرين و ايران داشت، از وى درخواست كردند كه درباره اوليايى كه در اين سفرها ديده است، كتابى بنويسد، ولى او از انجام اين كار سر باز زد و در عوض، به نوشتن شرح حال تنى چند از مشايخ هند پرداخت. اين مشايخ عبارتند از: شيخ معينالدين چشتى، بهاءالدين زكريا ملتانى، قطبالدين بختيار كاكى، فريدالدين گنج شكر، صدرالدين عارف، نظامالدين اولياء، ركنالدين ابوالفتح ملتانى، نجيبالدين متوكل، حميدالدين ناگورى، جلالالدين تبريزى، نصيرالدين محمود چراغ دهلوى، جلالالدين مخدوم جهانيان، شيخ سماءالدين كنبوه. در ضمن شرح حال اين مشايخ، از پارهاى از مريدان ايشان نيز ياد شده است؛ مثلاً در ضمن شرح حال بهاءالدين زكريا، از شيخ [[عراقی، ابراهیم بن بزرگمهر|فخرالدين عراقى]] و كتاب «لمعات» او ياد شده است. | ||
اولياءنامه جمالى به نثر است، ولى در ابتداى ذكر هر يك از مشايخ فوق، ابياتى هم در نعت وى سروده و سپس اوصافى را به تقليد از | اولياءنامه جمالى به نثر است، ولى در ابتداى ذكر هر يك از مشايخ فوق، ابياتى هم در نعت وى سروده و سپس اوصافى را به تقليد از «[[تذكرة الأولياء (زوار)|تذكرة الاولياء]]»، براى شيخ مورد نظر ذكر نموده است. | ||
جمالى در نوشتن اين كتاب، از منابع مختلف استفاده كرده است، ولى در عين حال پارهاى از مشاهدات خود را نيز ذكر كرده است. اهميت اين اثر نيز در ذكر همين مشاهدات و تجربههاى شخصى نويسنده است؛ مثلاً وى در بغداد شيخى را مىبيند به نام شهابالدين احمد كه صاحب سجاده و نمايند طريق شهابالدين سهروردى است. | جمالى در نوشتن اين كتاب، از منابع مختلف استفاده كرده است، ولى در عين حال پارهاى از مشاهدات خود را نيز ذكر كرده است. اهميت اين اثر نيز در ذكر همين مشاهدات و تجربههاى شخصى نويسنده است؛ مثلاً وى در بغداد شيخى را مىبيند به نام شهابالدين احمد كه صاحب سجاده و نمايند طريق [[سهروردی، یحیی بن حبش|شهابالدين سهروردى]] است. | ||
در شيراز با مردى به نام نظامالدين محمود ملاقات مىكند كه از مريدان شاه نعمتالله ولى است. در هرات با عبدالرحمان جامى ملاقات مىكند و با او درباره «لمعات» عراقى بحث مىكند. بيشتر تجربهها و مشاهدات نويسنده، در فصلى آمده است كه وى درباره شيخ و مرشد خود، شيخ سماءالدين كنبوه نوشته است. | در شيراز با مردى به نام نظامالدين محمود ملاقات مىكند كه از مريدان شاه نعمتالله ولى است. در هرات با [[جامی، عبدالرحمن|عبدالرحمان جامى]] ملاقات مىكند و با او درباره «لمعات» عراقى بحث مىكند. بيشتر تجربهها و مشاهدات نويسنده، در فصلى آمده است كه وى درباره شيخ و مرشد خود، شيخ سماءالدين كنبوه نوشته است. | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == | ||
كتاب، توسط نصرالله | كتاب، توسط [[پورجوادی، نصرالله|نصرالله پورجوادى]]، تحقيق و تصحيح شده است. وى در مقدمه «مرآت المعانى» به معرفى مؤلف و آثار او و همچنين به توضيحاتى درباره «مرآت المعانى» و تصحيح و چاپ آن پرداخته است و در ديباچهاى كه بر گزيده «سير العارفين» نگاشته، به معرفى آن همت گماشته است. | ||
فهرست مطالب، در آغاز كتاب و «آيات و احاديث» و «نمايه» در پايان آن ذكر شده است. پاورقىها به ذكر موارد اختلاف نسخ اختصاص يافته است. | فهرست مطالب، در آغاز كتاب و «آيات و احاديث» و «نمايه» در پايان آن ذكر شده است. پاورقىها به ذكر موارد اختلاف نسخ اختصاص يافته است. | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:زبان و ادبیات فارسی]] | [[رده:زبان و ادبیات فارسی]] | ||
[[رده:نویسندگان و آثار انفرادی]] | [[رده:نویسندگان و آثار انفرادی]] |
ویرایش